چه تک نفره و چه چند نفره، بازیهای جهان باز همیشه توجه زیادی را به خود جلب میکنند. ایده این بازیها ساخت جهانی است که بازیکن میتواند علاوه برخط داستانی و ماموریتهای اصلی بازی، در آن به گشت و گذار بپردازد و ماموریتهایی فرعی و غیر خطی را نیز به سرانجام برساند. معمولاً فعالیتهای سرگرم کننده مختلفی در آثار جهان باز در نظر گرفته شدهاند تا مخاطب حتی از لحظاتی که داستان پیش نمیرود نیز لذت ببرد. اگرچه که این ایده روی کاغذ بسیار جذاب است، اما همیشه به این خوبی پیاده نمیشود و بهترین بازی های جهان باز تاریخ به سادگی ساخته نشدهاند.
نکته حائز اهمیت این است که ژانر جهان باز را با Sandbox اشتباه نگیریم. اگرچه که این دو ژانر شباهتهایی دارند و گاهی اوقات حتی نزدیک به یکدیگر هستند، اما دو ژانر کاملاً مجزاست. برای توضیح تفاوت آنها، میتوانیم از شناخته شدهترین بازیهای هرکدام از این دو ژانر مثال بزنیم. سری بازی GTA را همه میشناسید؛ مهمترین ویژگی این بازیها، آزادی عمل در کنار محدودیت است. یعنی یک بازی جهان باز اگرچه که تا جای ممکن دست بازیکن را باز میگذارد، اما همچنان در یک چهارچوب مشخص قرار دارند و مسیرهای گسترده اما مشخصی برای بازیکنان تعیین شده است. از سوی دیگر، ماینکرفت (Minecraft) شاید شناخته شدهترین مثال یک بازی Sandbox باشد. بازیهای Sandbox عملاً آزادی عمل را به بالاترین حد رسانده و از طرفی دیگر، گاهی اوقات هدف را از بین میبرند. یعنی در چنین بازیهایی هدف مشخصی برای بازیکن تعیین نمیشود و خودتان باید در این جهان نامحدود هدفی برای سرگرمی پیدا کنید. حالا که با تفاوت این دو ژانر آشنا شدید، با ما همراه باشید تا به برترین بازی های جهان باز بپردازیم.
10. Final Fantasy 7 Rebirth
اسکوئر انیکس چندین بار در ساخت پروژههای جهان باز تلاش کرده و نتایج آن همیشه عالی نبوده است. فاینال فانتزی 12 یک کلاسیک است اما به اندازه بسیاری از آثار سنتی این ژانر جهان باز نیست. در همین حال، فاینال فانتزی 15 نقشهای زیبا اما خالی ارائه میدهد. Forsaken نیز یکی از بازیهای پر بحث سال 2023 بود و نظرات متفاوتی را به همراه داشت.
درحالی که بازی Final Fantasy 7 Remake یک تجربه نسبتاً خطی بود، دنباله آن تصمیم گرفت تا روند جهان باز را دنبال کند و تبدیل به موفقترین بازی جهان باز اسکوئر انیکس شود. سازندگان تمرکز ویژهای بر مقیاس بازی داشتند و چندین منطقه در طول کمپین باز میشود. ماموریتهای اصلی جذاب هستند و به خودی خود میتوانند شما را درگیر کنند. با این حال بازی شما را تشویق میکند که تا حد امکان محتوای اختیاری جهان را تجربه کنید و درگیر آنها شوید. اگرچه که این بازی اصلاً نزدیک به چیزی مانند ویچر 3 نیست، اما ماموریتهای فرعی اغلب جذاب هستند و ارزش تجربه را دارند.
9. Marvel’s Spider-Man 2
اینسامنیاک گیمز تاکنون سه بازی از جهان مرد عنکبوتی ساخته و یکی از دیگری بهتر بودهاند. اما میان این سه بازی، مرد عنکبوتی 2 بدون شک بهترین است. اگرچه که از لحاظ داستانی کمی محتاط عمل میکند و چندان به نسبت بازی اول نوآوری بزرگی ندارد، اما همچنان اثر خوب و جذابی است. این بار بازیکنان میتوانند هر دو شخصیت پیتر و مایلز (و گاهی اوقات امجی) را کنترل کنند. شاید این دو قهرمان در ظاهر یکسان باشند، اما تفاوتهای جزئیای دارند که بازی با آنها را متمایز میکند. استفاده از هر دو شخصیت در داستان بسیار سرگرم کننده است و این تغییر کارکتر، به خوبی پیاده شده است.
نقشه بازی بزرگتر شده و منطقه منهتن از نیویورک، به دنیای بازی اضافه شده است. اگرچه که Fast Travel یا سفر سریع در این بازی امکان پذیر است، اما سیستم تاب خوردن با تار چیزی است که باعث میشود هیچوقت دلتان نخواهد از Fast Travel استفاده کنید. با این حال در بخش مربوط به ماموریتهای فرعی، این بازی پیشرفت چندانی به نسبت نسخه قبل نداشته و شاید بزرگترین ضعف آن میباشد. چرا که حتی بازی اول هم به دلیل ماموریتهای فرعی کم و نه چندان جذابش نقد شده بود و حالا بهتر نشده است.
8. Ghost Of Tsushima
Ghost Of Tsushima بازیای دردناک اما بینظیر بود که مورد محبوبیت بسیاری از طرفداران و منتقدان در پلتفرم پلیاستیشن 4 قرار گرفت. داستان این بازی در قرن سیزدهم و در کشور ژاپن رخ میدهد؛ زمانی که تهاجم مغولها جزیره تسوشیما را به منطقهای جنگی تبدیل میکند و شورشیان ژاپنی نیز سعی میکنند تا جلوی مهاجمان را بگیرند. بازیکنان در نقش سامورایای شکست خورده در محافظت از اربابش به نام جین ساکای قرار میگیرند که حالا فرصتی دوباره به او داده میشود.
دنیای Ghost Of Tsushima بزرگ و مملو از محتوای جذابی است که در انتظار کشف شدن هستند. اگرچه که شاید Ghost Of Tsushima نوآورانهترین داستان را نداشته باشد، اما محیط باورنکردنی و زنده آن، همه چیز را جبران میکند. استودیو Sucker Punch از هیچ چیزی دریغ نکرده تا بازیکن را در جهان بازیاش غوطهور کند.
7. Batman: Arkham City
اگر صرفاً به دنبال بهترین بازی های ژانر جهان باز باشیم و تنها معیارهای جهان باز بودن را در الویت قرار دهیم، احتمالاً بازی Arkhan Knight بهترین و گستردهترین جهان را در سری آرکهام داشته باشد. با این حال بازی Batman: Arkham City به طور کلی بازی بهتری است. بروس وین به آرکهام سیتی میرود، قرنطینهای که برای دور نگه داشتن جنایتکاران گاتهام از مردم طراحی شده است. اگرچه که بازی Arkham City جهانی عظیم و بیپایان ندارد، اما طراحی زیبای گوتیک و داستان سرایی مبتنی بر محیط آن بینظیر است. اگرچه که خیابانهای خالی شه اندکی از غرق شدن در فضای بازی جلوگیری میکند، اما این تا حدودی با داستان نیز مطابقت دارد.
بازی Arkham City موفقیتی دوگانه است و همزمان که به عنوان یک اکشن ماجراجویی خطی ظاهر میشود، در عین حال محتوای غیر خطی و اختیاری بسیار زیادی را در اختیار طرفداران جهان باز قرار میدهد تا با مدت زیادی با تکمیل آنها مشغول شوند. این بازی همچنین یکی از بهترین بازیهای بتمن در تاریخ ویدیوگیم است و اقتباسی مناسب از کمیک بوکهای این شخصیت محسوب میشود.
6. Elden Ring
الدن رینگ با کمک از فرمول موفقیت سری Dark Souls، آن را گسترش میدهد و با حفظ تمامی نقاط قوت، اثری جدید و شاید حتی بهتر را ارائه میدهد. یک بازی سولز لایک جهان باز که در داستان سرایی عالی عمل میکند. بازی در سرزمینهایی وحشتناک و تاریک میگذرد و باید در قلعه هایی بلند، شهرهایی ریزمینی و میدانهای جنگی غرق در خون ماجراجویی کنید.
سیستم جنگی بازی انعطاف پذیر است و دهها باس فایت چالش برانگیز و افسانههایی باورنکردنی در بازی قرار دارند. اگر سختی و چالش زیاد را میپسندید، الدن رینگ میتواند یکی از بهترین بازی های جهان باز تاریخ و تجربهای فراموش نشدنی برای شما باشد.
5. Grand Theft Auto 5
هنگامی که نام استودیو راکستار را در کنار یک بازی جهان باز بشنویم، شکی نیست که با یکی از بهترین آثار تاریخ طرف خواهیم بود. حالا که فاصله کمی تا انتشار بازی GTA 6 داریم، قسمت پنجم این بازی بهترین اثری است که میتوانیم تجربه کنیم. آماده شوید تا وارد شهر لس سانتوس که از لس آنجلس الهام گرفته است شوید و زندگی خود را به عنوان یک خلافکار آغاز کنید.
به عنوان یک بازی جهان باز، GTA 5 آزادی عمل بسیاری به شما میدهد. اگرچه که خط داستانی اصلی تقریباً ثابت است و نمیتوانید تاثیر چندانی بر آن بگذارید، اما نقشه بازی سرشار از فعالیتها و ماموریتهای فرعی هیجان انگیزی است که میتوانند شما را سرگرم کنند. بخش داستانی و شخصیتها نیز برای طرفداران بازیهای داستانی تجربهای به یاد ماندنی خواهند داشت. حتی اگر طرفدار بازیهای آنلاین باشید، بخش GTA Online نیز محتوایی جالب را به بازی اضافه میکند.
4. The Witcher 3: Wild Hunt
مدتها قبل از انتشار The Witcher 3: Wild Hunt، مشخص بود که استودیو سیدی پراجکت ساخت یک فازی جهان باز و نقش آفرینی را بلد است. سومین قسمت از سری بازیهای ویچر، بهترین آنهاست و از همه نظر عالی عمل کرده است. از داستان گرفته تا اکشن و انتخابهایی که به نقش آفرینی بودن بازی کمک میکنند. ویچر شما را ناامید نمیکند!
برخی از باس فایتها فراتر از کلمات هستند و کیفیت ماموریتهای فرعی بازی نیز بسیار بالاتر از هر بازی نقش آفرینی دیگری است که حوالی سال 2015 یا پیش از آن منتشر شده است. اگرچه که محیط بازی به اندازه برخی دیگر بازیها متنوع نیست، اما زیبایی خاص خودش را دارد و اینجا بیشتر داستان است که آن را جذاب میکند.
3. The Legend Of Zelda: Tears Of The Kingdom
نینتندو کنسول منحصر به فردی است که اگرچه برای همه نیست، اما اگر به آن علاقه داشته باشید بازیهای متفاوتی به شما ارائه میدهد. اغراق نیست اگر The Legend Of Zelda را بهترین بازی حال حاضر این کنسول بدانیم. بازی Tears Of The Kingdom دنبالهای بر Breath of the Wild است و به خوبی موفقیت آن را حتی بیشتر تکرار میکند. ما هم به همین دلیل صرفاً از یکی از آنها در لیست بهترین بازی های Open World نام بردیم با این که هردو میتوانستند بخشی از لیست ما باشند.
پادشاهی پس از گذراندن صد سال در ویرانی، حالا درحال بهبود است و همزمان تمدن شروع به گسترش در چشم اندازی وسیع کرده است. مکانیکهای ساخت آیتم بازی پیشرفت کردهاند و مهمتر از هرچیزی، محیط چشمنواز و فوقالعاده زیبای آن است که از نگاه کردن و گشت و گذار در جهانش سیر نمیشوید.
2. The Elder Scrolls 5: Skyrim
اسکایریم بهترین گیمپلی، بهترین داستان و بهترین ماموریتهای فرعی را ندارد. این بازی حتی بزرگترین نقشه یا زیباترین مکانها را ندارد. حتی در مقایسه با بازیهای نزدیک به زمان انتشار خود، بهترین گرافیک هم ندارد. با این حال، زمانی که صحبت از بهترین بازی های ژانر Open World باشد، اسکایریم به سادگی در سه رتبه برتر این ژانر قرار میگیرد. اما چه چیزی این بازی را تا این حد محبوب و موفق میکند؟
شاید اگر بخواهیم اسکایریم را در هر بخش به صورت مجزا با دیگر بازیها مقایسه کنیم نتواند بهترین باشد، اما مجموعهای کامل و واقعاً بینظیر است. میتوان گفت که جهان اسکایریم پایانی ندارد. هر کارکتی غیر قابل بازی داستان خودش را برای تعریف کردن دارد و گاه پیش میآید که شروع مکالمهای ساده با پیرمردی که در خیابانهای شهر گدایی میکند، به ماموریتی بسیار طولانی منجر شود. این همان چیزی است که اسکایریم را جذاب میکند. داستانی پایان نیافتنی که شاید داستان اصلیاش چندان طولانی نباشد، اما به پایان رساندن تمام ماموریتهای فرعی بسیار زمانبر است و شاید لازم باشد بیش از 200 ساعت زمان خود را صرف بازی کنید. حالا تمام اینها را با موسیقی، فضاسازی و جهان، داستان خوب اما نه عالی ترکیب کنید و به یک بازی فراموش نشدنی و بسیار جذاب در ژانر جهان باز نقش آفرینی میرسید. همین باعث میشود تا اسکایریم لایق رتبه دوم لیست بهترین بازی های جهان باز تاریخ باشد.
1. Red Dead Redemption 2
راکستار ممکن است که زمان زیادی برای برای توسعه پروژههای خود بگذارد، اما این زمان بیهوده نیست و میدانیم که وقتی راکستار سالها روی یک بازی کار میکند، باید انتظار نتیجهای باشیم که تا سالها در یاد ما میماند. رد دد ردمپشن 2 شاید بهترین اثر راکستار و البته بهترین بازی جهان باز تاریخ باشد. بازیای که با جهان بسیار زندهاش هیچوقت خسته کننده نمیشود و حتی یک اسب سواری و گشت و گذار در جادههای بازی، میتواند تا سالها در ذهن باقی بماند.
رد دد ردمپشن یک پکیج کامل است و داستانی فراموش نشدنی را نیز به مخاطب ارائه میدهد. این بازی پیش درآمدی بر قسمت اول رد دد ردپمپشن محسوب میشود و با این حال از بسیاری لحاظ، بالاتر از قسمت اول قرار میگیرد. شخصیت پردازیها بسیار دقیق هستند و هرکدام جذابیت خاص خود را دارند به طوری که احساساتشان را میفهمیم و نمیتوانیم آنها را به چشم کارکترهایی غیر واقعی در یک بازی ویدیویی ببینیم.
جمع بندی
این لیست ما از بهترین بازی های جهان باز تاریخ بود. لازم به ذکر است که خلاصه کردن تمام آنها در 10 مورد، کمی دشوار است و به همین دلیل لیست ما نیز بینقص نیست. شاید حداقل یک مورد از سری یاکوزا یا اساسین کرید و حتی متال گیر سالید میتوانستند به عنوان بخشی از بهترین بازی های جهان باز تاریخ شناخته شوند اما متاسفانه تنها مجبور به انتخاب 10 مورد بودیم. شما هم میتوانید نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید. به نظر شما جای کدام عنوانها خالی است؟