سریالسینما

بهترین سریال‌های نتفلیکس که باید تماشا کنید | 25 سریال برتر نتفلیکس تا امروز

بهترین و محبوب‌ترین آثار پخش شدهی روی پلتفرم Netflix

اگر اهل سریال‌بینی باشید، بدون شک اسم «نتفلیکس» بارها به گوشتان خورده است. این پلتفرم جهانی طی سال‌های اخیر به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان محتوای اورجینال تبدیل شده و برخی از محبوب‌ترین و پرمخاطب‌ترین سریال‌های دنیا را در کارنامه خود دارد. اما بین صدها سریال تولیدشده، کدام یک واقعاً ارزش وقت گذاشتن دارند؟ در این مقاله، با بررسی تخصصی و دقیق، 25 تا از بهترین سریال‌های نتفلیکس تاکنون را معرفی می‌کنیم؛ از درام‌های پرکشش گرفته تا آثار جنایی، علمی‌تخیلی و تاریخی.

اگر به دنبال سریالی برای تماشا در آخر هفته هستید، یا صرفاً می‌خواهید بدانید بهترین سریال‌های نتفلیکس چه آثاری هستند، این فهرست کامل می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد. در هر بخش ابتدا خلاصه‌ای از داستان سریال را خواهیم گفت و سپس نگاهی تحلیلی به نقاط قوت، سبک روایت و جذابیت‌های هر سریال خواهیم انداخت. پس تا پایان با ما همراه باشید. توجه کنید که ترتیب معرفی سریال‌ها به برتر بودن آن‌ها ارتباطی ندارد.

1. Frieren: Beyond Journey’s End

Frieren: Beyond Journey’s End یک انیمه احساسی و فلسفی در ژانر فانتزی است که داستان آن پس از پایان ماجراجویی اصلی آغاز می‌شود؛ جایی که قهرمانان پس از شکست دادن پادشاه شیاطین، راه جداگانه‌ای را در پیش می‌گیرند. فرن (Frieren)، یک الف جادوگر با عمر طولانی، پس از مرگ دوستان انسانی‌اش، به درک عمیق‌تری از مفهوم زمان، دوستی، مرگ و زندگی می‌رسد. او در مسیر سفری جدید، تصمیم می‌گیرد با همراهان تازه‌ای روبه‌رو شود و خاطرات گذشته‌اش را بازنگری کند. این داستان برخلاف بسیاری از انیمه‌های فانتزی که بر نبرد و قدرت تمرکز دارند، بر تأمل، رشد درونی و معنای زندگی تمرکز دارد.

آنچه Frieren: Beyond Journey’s End را از سایر انیمه‌های مشابه متمایز می‌کند، آرامش در روایت، طراحی بصری فوق‌العاده زیبا و موسیقی متن دل‌نشین آن است. این سریال با ریتم آهسته‌اش به مخاطب اجازه می‌دهد تا لحظات، احساسات و گفتگوها را عمیق‌تر درک کند و با دنیای درونی شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند. فرن نماد تنهایی در میان زمان است، و دیدن تغییر نگاه او نسبت به انسان‌ها، لحظه به لحظه داستان را غنی‌تر می‌کند. این اثر برای کسانی که به دنبال یک تجربه متفاوت، احساسی و متفکرانه از دنیای فانتزی هستند، یک انتخاب بی‌نقص است.

2. Dark Winds (بادهای تاریک)

Dark Winds یک سریال جنایی، رازآلود و روان‌شناختی است که با الهام از رمان‌های تحسین‌شده تونی هیلرمن ساخته شده و داستان آن در دهه ۱۹۷۰ در منطقه ناواهو، یکی از بزرگ‌ترین قبایل بومی آمریکا، روایت می‌شود. در مرکز داستان، یک افسر پلیس قبیله ناواهو به نام جو لیفورن (Joe Leaphorn) قرار دارد که همراه همکار جوانش جیم چی (Jim Chee) درگیر تحقیق درباره مجموعه‌ای از قتل‌ها، سرقت‌ها و اتفاقات ماورایی می‌شود. فضای بومی و فرهنگی خاص منطقه، حال و هوای سریال را از دیگر آثار ژانر جنایی متمایز می‌کند.

نکته قابل توجه در Dark Winds، تعادل ظریفی است که بین داستان جنایی معمایی و بازنمایی فرهنگی برقرار شده است. سریال نه‌تنها موفق می‌شود بیننده را با معمایی پیچیده درگیر کند، بلکه با نگاهی دقیق و محترمانه به باورها، سنت‌ها و دغدغه‌های مردم بومی آمریکا می‌پردازد؛ موضوعی که کمتر در تلویزیون جریان اصلی دیده می‌شود. بازی‌های قدرتمند، فیلم‌برداری زیبا از مناظر جنوب‌غرب آمریکا، و ریتم مناسب داستان‌گویی باعث شده‌اند این سریال به یکی از آثار قابل‌توجه جنایی سال‌های اخیر تبدیل شود.

3. Blood of Zeus (خون زئوس)

Blood of Zeus یکی از انیمه‌های اکشن و فانتزی نتفلیکس است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و با سبک خاص انیمیشن آمریکایی-ژاپنی‌اش، نظر بسیاری از طرفداران اسطوره‌شناسی را به خود جلب کرد. این سریال داستان هِرون (Heron)، یک مرد جوان معمولی را دنبال می‌کند که درمی‌یابد فرزند زئوس، خدای خدایان یونان است. در میان جنگی خونین میان خدایان المپ، دیوها و انسان‌ها، هرون باید سرنوشت خود را بپذیرد و در نبردی سرنوشت‌ساز علیه نیروهای تاریکی، نقش قهرمان را ایفا کند. روایت سریال ترکیبی از افسانه‌های یونانی با عناصر تخیلی و اکشن مدرن است.

از نظر کیفی، Blood of Zeus توانسته در میان آثار انیمیشنی بزرگسال نتفلیکس جایگاه قابل توجهی کسب کند. انیمیشن‌های چشم‌نواز، موسیقی حماسی، و صحنه‌های اکشن خوش‌ریتم، باعث شده‌اند این سریال برای علاقه‌مندان به اسطوره‌شناسی و داستان‌های قهرمانی، جذاب و تماشایی باشد. هرچند برخی از منتقدان به سادگی خط داستانی و شخصیت‌پردازی‌های نه‌چندان عمیق اشاره کرده‌اند، اما برای یک انیمه فصلی با تمرکز بر اکشن و تخیل، Blood of Zeus موفق می‌شود توازن خوبی میان سرگرمی و روایت ایجاد کند و امیدها را برای فصل‌های بعدی نیز زنده نگه دارد.

4. The Dragon Prince (شاهزاده اژدها)

The Dragon Prince یک انیمیشن فانتزی محصول نتفلیکس است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و به‌سرعت با روایت جذاب، جهان‌سازی عمیق، و شخصیت‌های به‌یادماندنی‌اش توانست طرفداران زیادی پیدا کند. داستان سریال در دنیایی به نام «زَدیا» (Xadia) می‌گذرد؛ سرزمینی که در آن جادو از شش منبع طبیعی سرچشمه می‌گیرد: خورشید، ماه، ستارگان، زمین، آسمان و اقیانوس. پس از قتل پادشاه اژدهایان، تنش شدیدی بین انسان‌ها و موجودات جادویی شکل می‌گیرد، اما با تولد «شاهزاده اژدها» و تلاش سه قهرمان اصلی برای بازگرداندن او به سرزمین مادری‌اش، فرصتی برای صلح دوباره به وجود می‌آید.

از منظر فنی و هنری، The Dragon Prince ترکیبی موفق از ماجراجویی، طنز، هیجان و درون‌مایه‌های سیاسی و اخلاقی است. تیم سازنده سریال شامل افرادی است که روی «Avatar: The Last Airbender» کار کرده‌اند، و این موضوع در عمق داستان‌پردازی و پیشرفت شخصیت‌ها کاملاً مشهود است. جلوه‌های بصری سریال، به‌ویژه در فصل‌های بعدی، بسیار بهبود یافته و موسیقی متن نیز به غنای احساسی داستان کمک می‌کند. این سریال نه‌تنها برای نوجوانان، بلکه برای مخاطبان بزرگسال نیز تجربه‌ای دلنشین و آموزنده است.

5. Adolescence

Adolescence یک درام روان‌شناختی و اجتماعی است که به شیوه‌ای جسورانه و بی‌پرده به مشکلات و دغدغه‌های نوجوانان در دوران گذار به بزرگ‌سالی می‌پردازد. داستان حول محور پسری نوجوان به نام آدام می‌چرخد که در یک محیط خانوادگی سمی رشد کرده و درگیر روابطی پرآشوب با اطرافیان، مواد مخدر و تجربه‌های هیجانی سن بلوغ است. روایت داستان به‌صورت تدریجی، عمیق و همراه با نگاهی انتقادی به ساختارهای خانوادگی، جامعه و فشارهای دوران نوجوانی پیش می‌رود. فضای داستان تاریک، تلخ و واقع‌گرایانه است و به‌خوبی حس گم‌گشتگی نسل جوان را منتقل می‌کند.

از منظر نقد، Adolescence را می‌توان یکی از نمونه‌های شاخص سریال‌هایی دانست که بدون قضاوت مستقیم، فقط به بازتاب واقعیت‌های تلخ زندگی نوجوانان می‌پردازد. سریال در نشان دادن احساس تنهایی، سردرگمی، و بحران هویت موفق عمل می‌کند و بازی بازیگران جوان آن، به‌ویژه بازیگر نقش اول، بسیار طبیعی و باورپذیر است. فیلم‌برداری و استفاده از رنگ‌های خنثی و تیره هم در خدمت فضاسازی مؤثر قرار دارد. اگرچه برخی مخاطبان ممکن است فضای سریال را افسرده‌کننده بدانند، اما برای علاقه‌مندان به آثار درام اجتماعی و روان‌کاوانه، این اثر تجربه‌ای تأمل‌برانگیز و ارزشمند است.

6. Devil May Cry (دویل می کرای)

سریال Devil May Cry از اقتباس‌های انیمه‌ای جدید نتفلیکس است که بر اساس فرنچایز محبوب و اکشن بازی‌های ویدیویی به همین نام ساخته شده. داستان حول محور شخصیت اصلی، دانته، می‌چرخد؛ یک شکارچی نیمه‌شیطان و نیمه‌انسان که مأموریت دارد شیاطین را از بین ببرد و از انسان‌ها محافظت کند. در این جهان تاریک و پرخطر، مرز بین خیر و شر باریک است و دانته با گذشته‌ای پر رمز و راز و دشمنانی قدرتمند روبه‌رو می‌شود. سریال تلاش می‌کند تا فضای پرهیجان بازی‌ها را با داستانی منسجم‌تر، شخصیت‌پردازی عمیق‌تر و سبک بصری خاص به تصویر بکشد.

از منظر کیفیت، Devil May Cry یکی از اقتباس‌های قابل توجه نتفلیکس در دنیای انیمه است. این سریال با بهره‌گیری از کارگردانی ماهرانه‌ی Adi Shankar، که پیش از این در ساخت اقتباس موفق Castlevania نقش داشته، توانسته به تعادل خوبی میان اکشن، روایت داستان و سبک بصری جذاب دست پیدا کند. طراحی مبارزات بسیار سریع، خشن و دیدنی است و صحنه‌های اکشن با جلوه‌های ویژه‌ی چشمگیر همراه می‌شوند. در عین حال، جنبه‌های روانی و اخلاقی شخصیت دانته نیز پررنگ‌تر شده و سریال را از صرفاً یک اکشن سرگرم‌کننده فراتر می‌برد. برای طرفداران بازی‌ها و همچنین علاقه‌مندان به انیمه‌های تاریک و هیجان‌انگیز، Devil May Cry یک گزینه عالی است.

7. The Capture

The Capture یک تریلر جاسوسی بریتانیایی است که با داستانی پرتعلیق و فضایی پر رمز و راز، مخاطب را از همان ابتدا درگیر خود می‌کند. داستان حول محور یک سرباز سابق به نام شان اِمری می‌چرخد که پس از تبرئه شدن از یک اتهام، ناگهان درگیر یک پرونده جدید و عجیب می‌شود: تصویری از دوربین‌های مداربسته او را در حال ارتکاب جرمی نشان می‌دهد که خودش ادعا می‌کند هیچ‌گاه انجام نداده. این آغاز یک ماجرای پرپیچ‌وخم است که در آن موضوعاتی چون جعل تصویر، نظارت گسترده، امنیت ملی و حقیقت‌های مبهم به‌طرز هوشمندانه‌ای درهم تنیده شده‌اند.

از منظر تحلیل، The Capture موفق شده با نگاهی هوشمندانه به قدرت فناوری در دنیای مدرن، مخاطب را به تفکر درباره حقیقت، اعتماد و دستکاری واقعیت وادارد. داستان‌سرایی دقیق، فیلمنامه‌ای پرتنش و بازی‌های قدرتمند به‌ویژه از سوی بازیگر نقش اصلی، Callum Turner، از نقاط قوت سریال هستند. هر قسمت با پایانی هیجان‌انگیز همراه است که مخاطب را برای تماشای قسمت بعد ترغیب می‌کند. همچنین، به‌خوبی به ترس‌های واقعی امروز درباره حریم خصوصی و کنترل اطلاعات پرداخته می‌شود. این سریال برای علاقه‌مندان به داستان‌های جاسوسی، رمزآلود و پرتعلیق، تجربه‌ای تماشایی و عمیق فراهم می‌کند.

8. Squid Game (بازی مرکب)

Squid Game (بازی مرکب) یکی از پدیده‌های جهانی نتفلیکس است که در سال ۲۰۲۱ توسط هوانگ دونگ-هیوک ساخته شد و به سرعت به یکی از پرتماشاگرترین سریال‌های تاریخ این پلتفرم تبدیل شد. داستان سریال حول زندگی گروهی از افراد بدهکار و مستأصل می‌گردد که برای به‌دست آوردن جایزه‌ای هنگفت، در مجموعه‌ای از بازی‌های کودکانه اما مرگبار شرکت می‌کنند. شرکت‌کنندگان که همه از اقشار مختلف جامعه کره جنوبی هستند، در فضایی بسته و کنترل‌شده قرار می‌گیرند و هر اشتباه آن‌ها ممکن است بهایش مرگ باشد.

از نظر تحلیلی، Squid Game فراتر از یک سرگرمی هیجان‌انگیز، نقدی تند و تیز بر بی‌عدالتی‌های اقتصادی، شکاف طبقاتی و جامعه سرمایه‌داری مدرن است. طراحی صحنه منحصربه‌فرد، نمادگرایی‌های بصری قوی، و فضاسازی نفس‌گیر، این سریال را به تجربه‌ای منحصربه‌فرد تبدیل کرده‌اند. بازی برجسته لی جونگ-جه در نقش اصلی، به‌همراه شخصیت‌پردازی دقیق سایر شرکت‌کنندگان، عمق احساسی و انسانی خاصی به داستان داده‌اند. موفقیت بین‌المللی Squid Game همچنین نشان‌دهنده قدرت جهانی شدن تولیدات غیرانگلیسی‌زبان در فضای استریم و رشد روزافزون محبوبیت آثار آسیایی در سطح جهان است.

9. Black Doves

Black Doves یک سریال درام هیجان‌انگیز است که در آن داستانی پیچیده و جذاب از دنیای جاسوسی و توطئه‌های سیاسی روایت می‌شود. این سریال، که در دوران معاصر جریان دارد، حول گروهی از شخصیت‌ها می‌چرخد که در یک ماموریت حساس به کشورهای مختلف سفر می‌کنند و در معرض تهدیدات مختلف قرار می‌گیرند. در میان این دسیسه‌ها، شخصیت اصلی به‌دنبال پیدا کردن حقیقتی مخفی است که می‌تواند دنیای سیاسی را تغییر دهد. این سریال به‌طور عمده بر پیچیدگی‌های روانی و تصمیمات اخلاقی شخصیت‌ها تمرکز دارد و تلاش می‌کند که دنیای جاسوسی و ماموریت‌های اطلاعاتی را به‌صورت واقعی و ملموس به نمایش بگذارد.

در بررسی سریال Black Doves، یکی از ویژگی‌های برجسته آن، شخصیت‌پردازی عمیق و پیچیده است. بازیگران در این سریال، به‌ویژه در نقش‌های اصلی، توانسته‌اند به‌طور موثری استرس‌های روانی و درگیری‌های درونی خود را به نمایش بگذارند. علاوه بر این، سریال به‌خوبی توانسته است که فضای پرتنش و پر از شگفتی‌های لحظه‌به‌لحظه را خلق کند، به‌طوری که هر قسمت مخاطب را وادار به ادامه تماشا می‌کند. با وجود برخی از کلیشه‌های ژانر جاسوسی، Black Doves توانسته است با داستانی مبتنی بر رمز و راز، مخاطبان را به خود جذب کند و در دل مسابقه سریال‌های پرطرفدار در این حوزه جا پیدا کند.

10. The Diplomat

The Diplomat یک سریال درام و تریلر سیاسی است که در سال ۲۰۲۳ توسط دبرا کان ساخته شد و کری راسل نقش کیت وایلار، سفیر ایالات متحده در بریتانیا، را بازی می‌کند. این سریال با استقبال گسترده‌ای مواجه شد و نتفلیکس پیش از پخش فصل دوم، ساخت فصل سوم را نیز تأیید کرد. ​ فصل دوم The Diplomat در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۴ منتشر شد و داستان کیت وایلار را دنبال می‌کند که پس از یک بمب‌گذاری مرگبار در لندن، متوجه می‌شود که این حمله ممکن است توسط نخست‌وزیر بریتانیا، نیکول تروبریج، سازماندهی شده باشد. در این فصل، آلیسون جنی نقش معاون رئیس‌جمهور، گریس پن، را بازی می‌کند که به پیچیدگی‌های سیاسی داستان می‌افزاید. ​

The Diplomat به‌خاطر ترکیب هوشمندانه‌ای از درام شخصی و بحران‌های بین‌المللی، همراه با بازی‌های درخشانی از بازیگرانش، مورد تحسین قرار گرفته است. این سریال به‌خوبی تعادل بین سیاست و زندگی شخصی را نشان می‌دهد و با پیچش‌های غیرمنتظره، مخاطبان را به خود جذب می‌کند. ​ فصل سوم The Diplomat در حال تولید است و قرار است داستان را پس از وقایع تکان‌دهنده فصل دوم ادامه دهد. بردلی ویتفورد به جمع بازیگران پیوسته و نقش تاد پن، همسر گریس پن، را بازی خواهد کرد.

11. The Lincoln Lawyer

The Lincoln Lawyer یک سریال جنایی و حقوقی است که بر اساس رمان‌های مایکل کانلی ساخته شده است. این سریال داستان میکی هالر، وکیل دفاعی را دنبال می‌کند که کار خود را در اتومبیل خود انجام می‌دهد، به جای دفتر کار ثابت. او به عنوان یک وکیل ماهر در دفاع از متهمان مختلف، از جراحی‌های پیچیده حقوقی استفاده می‌کند و اغلب با پرونده‌های پر از پیچیدگی‌های اخلاقی و قانونی روبه‌رو می‌شود. داستان اصلی سریال در مورد پرونده‌ای است که هالر به آن وارد می‌شود، پرونده‌ای که در آن یک مرد ثروتمند متهم به قتل شده است و هالر باید ثابت کند که او بی‌گناه است. این سریال پر از چالش‌های قانونی، تصمیم‌های اخلاقی و پیچیدگی‌های شخصی است که شخصیت اصلی با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

The Lincoln Lawyer به عنوان یک اقتباس از کتاب‌های مایکل کانلی موفق شده است که داستانی جذاب و پر از پیچیدگی‌های قانونی و روان‌شناسی شخصیت‌ها را به تصویر بکشد. یکی از نقاط قوت سریال، شخصیت‌پردازی دقیق و جالب میکی هالر است که بین عدالت، حرفه و زندگی شخصی‌اش تعادل برقرار می‌کند. داستان‌های حقوقی پیچیده و نحوه پیشبرد پرونده‌ها به شکل جذاب و هیجان‌انگیزی انجام شده است. در کنار این‌ها، بازیگری بی‌نظیر توسط بازیگر اصلی، که در این سریال نقش هالر را ایفا می‌کند، از دیگر نکات برجسته است که سریال را به یک تجربه جذاب برای بینندگان تبدیل کرده است. در مجموع، این سریال در کنار داستان‌های قوی و شخصیت‌های پیچیده، لحظات زیادی برای هیجان‌زده کردن تماشاگران دارد و به خوبی توانسته انتظارات را برآورده کند.

12. Breeders

Breeders یک سریال کمدی-تراژیک است که به زندگی زوجی می‌پردازد که با چالش‌های والدگری و مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم می‌کنند. این سریال در سال ۲۰۲۰ توسط مارتین فریمن، کریس آدیسون و سایمون بلک‌ول ساخته شد و در شبکه‌های FX در ایالات متحده و اسکای وان در بریتانیا پخش شد. مارتین فریمن نقش پل وورزلی، پدر دو کودک، و دایزی هاگارد نقش آلی گرانت، شریک زندگی او را بازی می‌کنند. داستان حول محور تجربیات آن‌ها در تربیت فرزندان و مواجهه با چالش‌های زندگی خانوادگی می‌چرخد. ​

این سریال با نگاهی صادقانه و گاهی طنزآمیز به واقعیت‌های والدگری می‌پردازد و لحظات خنده‌دار و در عین حال دلخراشی را به تصویر می‌کشد. بازی‌های قوی مارتین فریمن و دایزی هاگارد عمق احساسی به داستان بخشیده و ارتباط بین شخصیت‌ها را ملموس‌تر کرده است. سریال با بررسی مسائل روزمره و چالش‌های تربیت فرزند، از جمله اضطراب نوجوانی و فشارهای زندگی، توانسته است ارتباطی عمیق با بینندگان برقرار کند. نقدهای مثبتی که به فصل‌های دوم و سوم این سریال وارد شده، نشان‌دهنده رشد و تکامل داستان و شخصیت‌ها در طول زمان است.

13. 3 Body Problem (مسئله سه جسم)

مسئله سه جسم یک سریال علمی-تخیلی آمریکایی است که بر اساس رمان پرفروش لیو سیشین ساخته شده است. این سریال داستان یک فیزیکدان چینی را روایت می‌کند که در دهه ۱۹۶۰ با یک تمدن بیگانه ارتباط برقرار می‌کند، که منجر به تهدیدی جهانی برای بشریت می‌شود. فصل اول این سریال در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۲۴ در نتفلیکس منتشر شد و با استقبال گسترده‌ای از سوی منتقدان و بینندگان مواجه گردید.​

این سریال با ترکیبی از داستان پیچیده و جلوه‌های ویژه خیره‌کننده، توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب کند. نکته برجسته این سریال، تمرکز بر مفاهیم علمی و فلسفی عمیق است که باعث می‌شود بینندگان را به تفکر وادارد. همچنین، بازی‌های درخشانی از بازیگران اصلی، به‌ویژه در نقش‌های یِه ون‌جی و سایر شخصیت‌های کلیدی، عمق بیشتری به داستان بخشیده است. با توجه به تمدید سریال برای دو فصل دیگر، به نظر می‌رسد که سازندگان قصد دارند به‌صورت کامل و جامع به روایت داستان لیو سیشین بپردازند.​

14. The Crown (تاج)

تاج یک مجموعه تلویزیونی درام است که زندگی ملکه الیزابت دوم را از دوران پادشاهی‌اش به تصویر می‌کشد. این سریال توسط پیتر مورگان خلق شده و در شش فصل، وقایع مهم تاریخی و تحولات شخصی ملکه را بررسی می‌کند. هر فصل به یک دهه از زندگی ملکه اختصاص دارد و با تغییر بازیگران اصلی، دوران مختلف سلطنت را به نمایش می‌گذارد.​ این اثر با جزئیات دقیق تاریخی و عمق شخصیت‌پردازی، تحسین منتقدان و بینندگان را برانگیخته است. بازی‌های درخشانی از بازیگران اصلی، از جمله کلر فوی، الیویا کلمن و ایملدا استنتون، تصویر واقع‌گرایانه‌ای از ملکه ارائه داده‌اند. سریال همچنین به مسائل سیاسی، اجتماعی و خانوادگی پرداخته و تصویری جامع از دوران پادشاهی الیزابت دوم ارائه می‌دهد.​

15. Lupin

لوپن یک سریال تلویزیونی فرانسوی در ژانر جنایی، درام و معمایی است که بر اساس داستان‌های آرسن لوپن، دزد نجیب‌زاده خلق‌شده توسط موریس لوبلان، ساخته شده است. این سریال توسط جورج کی و فرانسوا اوزان ساخته و برای اولین بار در ژانویه ۲۰۲۱ در نتفلیکس منتشر شد. عمر سی نقش آسان دیوپ، مردی را بازی می‌کند که با الهام از آرسن لوپن، به دنبال انتقام از خانواده‌ای ثروتمند به‌دلیل بی‌عدالتی علیه پدرش است.​

لوپن با ترکیبی از داستان مهیج و شخصیت‌پردازی عمیق، تحسین‌های گسترده‌ای را به‌دست آورده است. بازی عمر سی به‌عنوان آسان دیوپ، جذابیت خاصی به سریال بخشیده و بینندگان را با خود همراه می‌کند. این سریال همچنین به‌عنوان اولین سریال فرانسوی، موفق به ورود به فهرست ده سریال برتر نتفلیکس شد و در ماه اول انتشار، توسط ۷۶ میلیون خانواده در سراسر جهان مشاهده گردید.​

16. Orange Is the New Black

Orange Is the New Black یکی از محبوب‌ترین و پرتماشاگرترین سریال‌های اورجینال نتفلیکس است و همچنین طولانی‌ترین سریال این پلتفرم. اگر این موضوع شما را ترغیب نکرده است، اجازه دهید ادامه دهم. سریال پیشگامانه جِنجی کهان به خاطر شکستن مرزها، روایت داستان‌های انسانی و بازیگری فوق‌العاده‌اش معروف است. داستان سریال حول محور شخصیت «پایپر چپمن» با بازی تیلور شیلینگ می‌چرخد، زنی در دهه سی زندگی که به خاطر قاچاق مواد مخدر به مدت ۱۵ ماه به زندان با امنیت پایین فرستاده می‌شود. وقتی به زندان «لیچفیلد» می‌رود، با گروهی از زندانیان عجیب و غریب مواجه می‌شود که هرکدام داستان‌های منحصر به فرد و شخصی خود را دارند.

در طول هفت فصل، ائتلاف‌ها شکل می‌گیرند، شکسته می‌شوند و تحت آزمایش قرار می‌گیرند، در حالی که پایپر همچنان در قلب داستان قرار دارد. سریال با پرداخت به موضوعات سخت و جدی مانند فساد، خصوصی‌سازی زندان‌ها، تبعیض نژادی و تبعیض جنسیتی، شما را از خنده به گریه و از شادی به غم خواهد انداخت. به طور خلاصه، Orange Is the New Black نه تنها یک سریال تماشایی است، بلکه تماشای آن برای هر کسی ضروری است.

17. Money Heist (سرقت پول)

سریال Money Heist یکی از موفق‌ترین آثار در ژانر دزدی و هیجان‌انگیز است که توانسته به خوبی بین طرح‌های واقعی و جذابیت‌های پیچیده داستانی تعادل برقرار کند. داستان حول دو سرقت بزرگ می‌چرخد که توسط یک استاد جنایی مرموز به نام «پروفیسور» برنامه‌ریزی می‌شود. او گروهی از دزدان با نام‌های شهرهای مختلف را جمع می‌کند تا در مراکز مالی مادرید گروگان بگیرند. با وجود طرح‌های پیچیده، اشتباهات، روابط احساسی و تصمیمات impulsive همه چیز را به هم می‌ریزد و کاراکترها در یک رقابت هیجان‌انگیز برای فریب یکدیگر قرار می‌گیرند.

در ابتدا، Money Heist پس از پخش در تلویزیون اسپانیا با شکست مواجه شد و استقبال چندانی از آن نشد. اما وقتی این سریال به نتفلیکس اضافه شد، به سرعت تبدیل به یک پدیده جهانی شد و تماشاگران جدیدی را جذب کرد. این موفقیت باعث شد نتفلیکس سه فصل جدید سفارش دهد که فصل آخر آن به دو بخش تقسیم شد. این سریال با استفاده از شخصیت‌های پیچیده و داستان‌های فرعی متعدد توانسته ژانر دزدی را به شکلی نوین بازآفرینی کند و به یکی از پرطرفدارترین سریال‌های غیرانگلیسی زبان جهان تبدیل شود.

18. The Last Kingdom (آخرین قلمرو)

سریال “The Last Kingdom” یکی از گزینه‌های مناسب برای طرفداران سریال “Game of Thrones” است، چرا که ترکیبی از تاریخ واقعی بریتانیا و درام‌های پر از اکشن را ارائه می‌دهد. در این سریال، الکساندر درایمون (بازیگر “American Horror Story”) نقش اوترِد از بَبَن‌برگ، جنگجوی شجاعی را بازی می‌کند که از یک نجیب‌زاده ساکسون متولد شده اما در میان مهاجمان دانمارکی بزرگ شده است. او در میانه این دو دنیای متضاد، مجبور به انتخاب می‌شود در حالی که جنگ برای تسخیر انگلستان ادامه دارد.

درایمون در این سریال تبدیل به ستاره‌ای برجسته شده است و شخصیت جذاب او در جستجوهای زیادی برای بازپس‌گیری سرزمین‌های از دست رفته‌اش به نمایش گذاشته می‌شود. دیوید داوسون (بازیگر “Year of the Rabbit”) نیز برای نقش‌ آفرینی‌اش به عنوان پادشاه مذهبی آلفرد، که در مقاطعی دوست و دشمن اوترِد است، مورد تحسین قرار گرفته است. این رابطه پیچیده میان آن‌ها یکی از اجزای اصلی و جذاب سه فصل اول سریال است. بر اساس رمان‌های برنارد کورنول، این سریال ابتدا به عنوان یک درام برای شبکه بی‌بی‌سی دو ساخته شد و بعدها به یک سریال اوریجینال نتفلیکس تبدیل شد. هرچند این سریال هرگز بودجه‌ای به اندازه سریال “Game of Thrones” نداشته است، اما همچنان توانسته نبردهایی حماسی و جذاب در پنج فصل خود به تصویر بکشد که هیچ‌کدام از آنها از سلاح، اسب و خون کم ندارد.

19. Peaky Blinders (پیکی بلایندرز)

سریال Peaky Blinders یکی از درام‌های جذاب و شیک است که داستانش در دوران بین دو جنگ جهانی در بیرمنگام جریان دارد. این سریال به ماجرای خانواده جنایتکار شلبی می‌پردازد که توسط تامی شلبی با بازی کیلین مورفی هدایت می‌شود. تامی پس از بازگشت از جنگ‌های جهانی، قصد دارد بیرمنگام (و فراتر از آن) را تحت کنترل خود درآورد.

نویسنده سریال، استیون نایت، داستانی پیچیده و چندوجهی را حول محوری از جنگ‌های گنگ، سوسیالیسم، فاشیسم، فقر، خشونت، جامعه، طبقات اجتماعی و خانواده ساخته است. در حالی که تامی شلبی به طور مداوم در تلاش است تا دشمنان خود را شکست دهد و به قله برسد، شیاطین درونی او هیچ‌گاه از او فاصله نمی‌گیرند. Peaky Blinders ترکیبی از دنیای پر از کشمکش‌های اجتماعی و شخصی است که با فضاسازی منحصر به فرد و شخصیت‌پردازی عمیق، تبدیل به یکی از آثار برجسته در دنیای درام‌ها شده است.

20. Mindhunter (شکارچی ذهن)

سریال روانشناختی و مهیج Mindhunter ساخته دیوید فینچر ممکن است فقط دو فصل داشته باشد، اما در همین مدت زمان کوتاه توانست تاثیر زیادی بر جای بگذارد. جاناتان گروف در نقش مأمور FBI هولدن فورد بازی می‌کند که همراه با همکارش بیل تنچ (هولت مک‌کالنی) و روان‌شناس وندی کار (آنا تورو) به مصاحبه با قاتلان زنجیره‌ای می‌پردازد تا ذهنیت آن‌ها را درک کرده و از ارتکاب جنایات مشابه جلوگیری کنند.

این سریال در عین تاریک و پیچیده بودن، همچنان حس شوخ‌طبعی خشک و خاصی را در خود حفظ می‌کند. گروف، مک‌کالنی و تورو همگی در بهترین فرم خود ظاهر شده‌اند. فینچر گفته است که این سریال فعلاً به پایان رسیده است، اما امیدواریم که روزی نظرش را تغییر دهد، چرا که Mindhunter یک تریلر هوشمندانه و پیچیده است که به ندرت نمونه‌ای مشابه آن را می‌بینیم.

21. Stranger Things (اتفاقات عجیب غریب)

سریال علمی تخیلی “Stranger Things” که در دهه 80 میلادی رخ می‌دهد، به یکی از پدیده‌های اصلی فرهنگ پاپ تبدیل شد و موفق شد به یکی از پرطرفدارترین سریال‌های اوریجینال نتفلیکس تبدیل شود. این سریال که اتفاقات عجیب و غریبی را در شهر هاوکینز ایندیانا به تصویر می‌کشد، طرفداران زیادی در سراسر جهان پیدا کرده و به یک مورد محبوب و پرطرفدار در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد.

اگرچه گاهی میم‌های مربوط به این سریال ممکن است توجه‌ها را از جنبه‌های اصلی آن منحرف کنند، اما “Stranger Things” ترکیب جذابی از لحظات هیجان‌انگیز، ترسناک و دلگرم‌کننده است. از بچه‌های شجاع و هیولاهای ترسناک گرفته تا لحظات کمدی خنده‌دار، این سریال از ابتدا تا فصل‌های دوم، سوم و چهارم همچنان توانسته جلب توجه کند. داستان اولیه درباره تهدید یک هیولا از بعدی دیگر بود که با دختری با قدرت‌های تلکینیسی به نام یازده (میلی بابی براون) روبه‌رو می‌شد، اما به مرور زمان داستان به دنیای گسترده‌تری از موجودات ذهن‌خوان، روابط عاشقانه نوجوانان، بلوغ، مد، غم و روس‌های شرور تبدیل شد، در کنار اجرای جذاب آهنگ “Never Ending Story” در پایان فصل سوم.

22. Breaking Bad (برکینگ بد)

سریال Breaking Bad که به‌طور گسترده‌ای به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های قرن 21 و شاید تاریخ شناخته می‌شود، با یک ایده اولیه فوق‌العاده شروع می‌شود و سپس به تدریج تنش و پیچیدگی آن افزایش می‌یابد تا جایی که به یکی از رضایت‌بخش‌ترین پایان‌بندی‌ها در تاریخ سریال‌های طولانی می‌رسد.

براین کرانستون، آرون پال، آنا گان و باب اودنکیرک همه در ایفای نقش‌های خود به‌شدت برق‌انگیز و باورپذیر ظاهر می‌شوند، کاراکترهایی که به‌طور عمدی یا غیرعمدی در موقعیتی بسیار فراتر از حد توان خود قرار گرفته‌اند. در کنار این‌ها، جیانکارلو اسپوزیتو یکی از به‌یادماندنی‌ترین نقش‌آفرینی‌های منفی تاریخ تلویزیون را به‌تصویر می‌کشد که باعث شد او به یکی از شخصیت‌های شرور شناخته‌شده برای سریال‌های بزرگی مانند “The Boys” و “The Mandalorian” تبدیل شود.

23. Better Call Saul (بهتر است با سال تماس بگیرید!)

وقتی که سریال “Better Call Saul” برای اولین بار اعلام شد، بسیاری از افراد به درستی شک و تردید داشتند. پیش‌درآمدها تاریخ پر از فراز و نشیبی دارند و به‌هرحال چطور ممکن بود چیزی بتواند به پای “Breaking Bad” برسد؟ جواب این سوال، البته، ایستادن بر روی پای خود و در عین حال احترام به گذشته و ارائه شخصیت‌هایی با عمق و پیچیدگی شگفت‌انگیز در تلویزیون بود. باب اودنکیرک در نقش جیمی مک‌گیل (با لقب “Slippin’ Jimmy”) بازیگری بی‌نظیر ارائه می‌دهد؛ شخصیتی که ابتدا به هیچ وجه شباهتی به سال گودمن فریبکار ندارد و قلبتان با آگاهی از اینکه او به چه فردی تبدیل می‌شود، شکسته می‌شود. این سریال که به طور تدریجی پیش می‌رود، با پایانش در سال جاری، جنبه‌های حقوقی داستان را کنار گذاشته و بیشتر به جنگ‌های مافیایی پرداخته است. طرفداران عموماً توافق داشتند که سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در این سریال به شکلی بزرگ و مؤثر به ثمر رسید.

24. Wednesday (ونزدی)

با توجه به اینکه در دنیای تلویزیون بازسازی‌ها، ریمیک‌ها و احیاها به شدت در حال گسترش هستند، فقط زمان زیادی طول کشید که خانواده آدامز دوباره از نو ساخته شود و این بار توسط نتفلیکس احیا گردد. خوشبختانه، برای هدایت این سریال ترسناک-کمدی در حال رشد و به سبک گوتیک Wednesday، تیم برتون، پادشاه عجایب گوتیک، در نظر گرفته شد. انتخاب جنا اورتگا، ستاره جدید نسل Z، برای بازی در نقش نوجوان بی‌روح و سرد “چهارشنبه”، که پس از آزاد کردن دسته‌ای از پیرانه‌ها روی زورگویان پُگسلی (ایزاک اوردونز) به مدرسه “نوومور” فرستاده می‌شود، انتخابی الهام‌بخش بود.

اگرچه “چهارشنبه” در ابتدا از مدرسه‌ای برای دانش‌آموزان ماوراءالطبیعه تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد، اما به زودی درگیر تعقیب یک هیولای قاتل می‌شود و از توانایی‌های روانی خود استفاده کرده و والدینش، مورتیسیا (کاترین زتا-جونز) و گومز آدامز (لوئیس گوزمن)، را از جرمی که به آنها نسبت داده شده بود، تبرئه می‌کند. در حالی که این سریال هشت قسمتی گاهی به شدت به سمت ژانر درام نوجوانانه‌ای که توسط سریال‌هایی همچون “ریوردیل” تخریب شده، می‌رود، با این حال، زیبایی‌شناسی سریال، لحن کلی آن و اجرای عالی اورتگا به اندازه کافی برتونی و جذاب است که این سریال را به تماشای سرگرم‌کننده‌ای تبدیل می‌کند.

25. Friends (فرندز)

سیتکام “فرندز” که الهام‌بخش بسیاری از سریال‌های مشابه شد و در دهه 90 و اوایل 2000 میلادی به طور کامل بر تلویزیون تسلط پیدا کرد، واقعاً مانند رعد و برق در یک بطری بود. اعضای اصلی بازیگران چنان شیمی بی‌نظیری با یکدیگر داشتند که هر کدام دقیقاً در نقشی که به آن اختصاص یافته بودند، عالی عمل می‌کردند. هر کسی شخصیت مورد علاقه خود را دارد و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها به طور عینی برجسته‌تر از دیگری نیستند.

برخی ممکن است بگویند سریال در پایان کمی افت کرده است، اما حقیقت این است که کیفیت آن هیچ‌گاه تغییر نکرد. این سریال از ابتدا تا انتها هم طنز داشت و هم احساسات عمیق، و اگرچه برخی جنبه‌ها اکنون ممکن است کمی کهنه به نظر برسند، اما همچنان با تم‌های بی‌زمان و دوران خاصی از زندگی که برای بسیاری قابل ارتباط است، ارتباط برقرار می‌کند. “فرندز” در سال‌های اخیر یکی از محبوب‌ترین عناوین استریمینگ بوده است، و به همین دلیل HBO Max مبلغی نزدیک به نیم میلیارد دلار برای حقوق انحصاری پخش آن در آمریکا پرداخت کرده است، اما در هفته‌های اخیر، پس از مرگ غم‌انگیز متیو پری، محبوبیت این سریال دوباره افزایش یافته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا