این لیست، منتخبی از ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینمای وحشت است که شما را به سفری در تکامل این ژانر میبرد؛ از سایههای اکسپرسیونیستی و هیولاهای کلاسیک یونیورسال گرفته تا وحشت روانشناختی هیچکاک و ظهور اسلشرهای خونین دهههای ۷۰ و ۸۰. سینمای وحشت با ورود به هزاره جدید، خود را با مفاهیمی چون «تصاویر پیدا شده» و موج نوی وحشت اجتماعی و هنری بازآفرینی کرد تا همچنان آینهای برای عمیقترین هراسهای ما باشد. فیلمهای این فهرست بر اساس تأثیرگذاری فرهنگی، نوآوری در قصهگویی و کسب امتیازات بالا از منتقدین و تماشاگران در وبسایتهای مرجع IMDb و Rotten Tomatoes انتخاب شدهاند.
۱. روانی (Psycho)
- IMDb: 8.5/10
- Rotten Tomatoes: 96%
داستان فیلم حول محور ماریون کرین، کارمند یک دفتر املاک، میچرخد که مبلغ زیادی پول از کارفرمای خود دزدیده و از شهر فرار میکند تا زندگی جدیدی را با معشوقش آغاز کند. او در شبی طوفانی، مجبور میشود در متلی دورافتاده و خلوت به نام “متل بیتس” اقامت کند. این متل توسط جوانی خجالتی و عجیب به نام نورمن بیتس اداره میشود که تحت سلطه شدید مادر مستبد و نادیدنیاش زندگی میکند. گفتگوی کوتاه ماریون با نورمن، پرده از روان پیچیده و آشفته او برمیدارد و این توقف کوتاه، به زودی به کابوسی هولناک و غیرمنتظره تبدیل میشود.
«روانی» اثر آلفرد هیچکاک، نه تنها یک فیلم ترسناک، بلکه یک نقطه عطف در تاریخ سینماست. این فیلم با ساختارشکنیهای روایی خود، از جمله کشتن شخصیت اصلی در یکسوم ابتدایی فیلم (امری بیسابقه در آن زمان) و استفاده استادانه از تعلیق به جای نمایش مستقیم خشونت، قواعد بازی را برای همیشه تغییر داد. موسیقی متن نمادین برنارد هرمن و چرخش داستانی پایانی آن، «روانی» را به یک شاهکار بیبدیل در ژانر وحشت روانشناختی تبدیل کرده که تأثیر آن بر آثار پس از خود غیرقابل انکار است و همواره در صدر لیستهای بهترین فیلمهای ترسناک قرار دارد.
2. بیگانه (Alien)
- IMDb: 8.5/10
- Rotten Tomatoes: 98%
خدمه سفینه فضایی تجاری “نوسترومو” در راه بازگشت به زمین، توسط سیگنال ناشناختهای از یک سیاره نزدیک بیدار میشوند. طبق پروتکل شرکت، آنها موظف به بررسی منبع سیگنال هستند. تیمی از خدمه روی این سیاره متروکه فرود میآیند و یک کشتی فضایی بیگانه و تخمهای مرموزی را کشف میکنند. یکی از خدمه مورد حمله موجودی قرار میگیرد که به صورتش میچسبد. علیرغم مخالفت افسر سوم، الن ریپلی، موجود آلوده به کشتی بازگردانده میشود و این تصمیم، آغازی بر کابوسی برای بقا است، زیرا موجودی مرگبار و شکارچی در راهروهای تاریک سفینه رها میشود.
«بیگانه» به کارگردانی ریدلی اسکات، یک شاهکار بیچونوچرا است که به طرز درخشانی ژانر علمی-تخیلی را با وحشت کلاستروفوبیک و “وحشت جسمی” (Body Horror) ترکیب میکند. طراحی موجود بیگانه توسط اچ. آر. گیگر، یکی از نمادینترین و ترسناکترین هیولاهای تاریخ سینما را خلق کرد. برخلاف بسیاری از فیلمهای علمی-تخیلی آن زمان، «بیگانه» با رویکرد “کارگری” به خدمه و فضای واقعگرایانه و صنعتی سفینه، به مخاطب حس همذاتپنداری عمیقی میداد. الن ریپلی با بازی سیگورنی ویور نیز به عنوان یکی از اولین و بهترین قهرمانان زن سینمای اکشن/ترسناک، یک شمایل فمینیستی ماندگار شد.
۳. درخشش (The Shining)
- IMDb: 8.4/10
- Rotten Tomatoes: 84%
جک تورنس، نویسندهای در حال بهبودی از اعتیاد به الکل، شغلی را به عنوان سرایدار زمستانی هتل دورافتاده “اورلوک” در کوههای کلرادو میپذیرد. او به همراه همسرش وندی و پسر کوچکشان دنی، که دارای تواناییهای فراطبیعی به نام “درخشش” است، برای چند ماه زمستان به این هتل نقل مکان میکنند. با بارش برف سنگین و قطع شدن راههای ارتباطی، انزوای شدید و نیروهای ماوراءالطبیعه شومی که در هتل ساکن هستند، به تدریج بر سلامت روانی جک تأثیر میگذارند و او را به سمت جنونی خشونتبار سوق میدهند که خانوادهاش را تهدید میکند.
شاهکار استنلی کوبریک، «درخشش»، یک فیلم ترسناک روانشناختی است که به دلیل کارگردانی دقیق، فیلمبرداری نوآورانه (بهویژه استفاده از استدیکم) و فضاسازی وهمآلود و کلاستروفوبیکش شهرت دارد. اگرچه اقتباس کوبریک تفاوتهای زیادی با رمان استیون کینگ دارد، اما فیلم به خودی خود یک اثر هنری مستقل و هراسآور است. بازی دیوانهوار جک نیکلسون، تصاویر نمادین (مانند راهروهای هتل، دوقلوها و موج خون) و ابهام پایانی آن، «درخشش» را به موضوع بحثها و تحلیلهای بیپایان تبدیل کرده و آن را به یکی از بهترین و وهمآورترین آثار ژانر وحشت بدل ساخته است.
۴. سکوت برهها (The Silence of the Lambs)
- IMDb: 8.6/10
- Rotten Tomatoes: 96%
کلاریس استارلینگ، یک کارآموز جوان و بااستعداد در آکادمی FBI، توسط مافوقش جک کرافورد مأمور میشود تا با دکتر هانیبال لکتر، یک روانپزشک نابغه و قاتل زنجیرهای آدمخوار که در یک بیمارستان امنیتی زندانی است، مصاحبه کند. هدف FBI به دست آوردن بینش روانشناختی لکتر برای کمک به دستگیری قاتل زنجیرهای دیگری به نام “بیل بوفالو” است. رابطهای پیچیده و ذهنی بین کلاریس و لکتر شکل میگیرد؛ لکتر در ازای دریافت اطلاعات شخصی و دردناک از گذشته کلاریس، سرنخهایی برای پیدا کردن بیل بوفالو به او میدهد.
«سکوت برهها» به کارگردانی جاناتان دمی، یک تریلر روانشناختی بینقص است که مرزهای ژانر وحشت را جابجا کرد. این فیلم یکی از سه فیلمی در تاریخ است که موفق به کسب پنج جایزه اصلی اسکار (بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی) شده است. بازی آنتونی هاپکینز در نقش دکتر لکتر، با حضور کوتاهش بر پرده، یکی از کاریزماتیکترین و در عین حال هولناکترین شخصیتهای شرور تاریخ سینما را خلق کرد. اجرای قدرتمند جودی فاستر و اتمسفر پرتنش و تاریک فیلم، آن را به اثری کلاسیک، هوشمندانه و عمیقاً نگرانکننده تبدیل کرده است.
۵. جنگیر (The Exorcist)
- IMDb: 8.1/10
- Rotten Tomatoes: 84%
داستان در جرجتاون واشنگتن دیسی رخ میدهد و زندگی کریس مکنیل، یک بازیگر زن موفق، و دختر دوازده سالهاش، رِیگِن، را دنبال میکند. رِیگِن به تدریج دچار تغییرات رفتاری و فیزیکی هولناکی میشود که از نظر پزشکی غیرقابل توضیح است. با شدت گرفتن این وقایع عجیب و خشونتبار، کریس که از درمانهای پزشکی ناامید شده، به این باور میرسد که نیرویی شیطانی دخترش را تسخیر کرده است. او در نهایت استیصال به کلیسا روی میآورد و از دو کشیش برای انجام مراسم جنگیری کمک میخواهد.
«جنگیر» به کارگردانی ویلیام فریدکین، فراتر از یک فیلم ترسناک، یک پدیده فرهنگی بود که تماشاگران را در سراسر جهان شوکه کرد. این فیلم به دلیل تصویرسازی بیپرده و واقعگرایانهاش از تسخیر شیطانی، چنان تأثیرگذار بود که گزارشهایی از غش کردن و وحشتزدگی تماشاگران در سینماها منتشر شد. «جنگیر» اولین فیلم ترسناکی بود که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم شد و با ترکیب درام روانشناختی عمیق با وحشتی visceral (احشایی)، استانداردهای جدیدی برای این ژانر تعریف کرد و جایگاه خود را به عنوان یکی از ترسناکترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تمام دوران تثبیت کرد.
۶. بچه رزماری (Rosemary’s Baby)
- IMDb: 8.0/10
- Rotten Tomatoes: 96%
رزماری و گای وودهاوس، زوج جوانی هستند که به آپارتمانی قدیمی و بزرگ در نیویورک نقل مکان میکنند. گای، بازیگری است که برای شهرت تلاش میکند و به زودی مجذوب همسایگان مسن و عجیبشان میشود. پس از یک شب که رزماری رویایی هولناک از مورد تعرض قرار گرفتن توسط یک موجود شیطانی میبیند، متوجه میشود که باردار است. اما این بارداری با دردها و هوسهای غیرعادی همراه است و پارانویای رزماری زمانی به اوج میرسد که به این شک میکند که همسایگانش و حتی همسرش، توطئهای شوم برای نوزادش در سر دارند.
«بچه رزماری» اثر رومن پولانسکی، یک شاهکار در ژانر وحشت روانشناختی است که ترس را از طریق ایجاد حس عمیق پارانویا و بیاعتمادی به نزدیکترین افراد زندگی، به مخاطب القا میکند. فیلم به آرامی تنش را افزایش میدهد و تماشاگر را همراه با رزماری در تردید غرق میکند که آیا او قربانی یک توطئه شیطانی است یا در حال از دست دادن سلامت عقل خود است. این اثر که به دلیل فضاسازی دقیق و بازی بینظیر میا فارو تحسین شده، نشان داد وحشت میتواند در روشنایی روز و در امنترین مکان، یعنی خانه، رخنه کند.
۷. موجود (The Thing)
- IMDb: 8.2/10
- Rotten Tomatoes: 85%
در یک پایگاه تحقیقاتی آمریکایی دورافتاده در قطب جنوب، گروهی از دانشمندان با اتفاقی عجیب روبرو میشوند: یک هلیکوپتر نروژی در حال تعقیب و تیراندازی به یک سگ هاسکی است. پس از نابودی هلیکوپتر، سگ وارد پایگاه میشود، اما به زودی مشخص میشود که این سگ، یک موجود بیگانه تغییرشکلدهنده است که میتواند به تقلیدی بینقص از دیگر موجودات زنده تبدیل شود. با پخش شدن این موجود در میان اعضای تیم، پارانویا و بیاعتمادی مرگباری همه را فرا میگیرد، زیرا هر کسی میتواند “موجود” باشد.
«موجود» به کارگردانی جان کارپنتر، یک شاهکار در ژانر وحشت علمی-تخیلی و پارانویید است. جلوههای ویژه عملی و “وحشت جسمی” (Body Horror) فیلم که توسط راب بوتین خلق شده، حتی امروز نیز تکاندهنده و خلاقانه است. اتمسفر منجمد و منزوی فیلم، همراه با حس فزاینده بیاعتمادی و پایان مبهم آن، «موجود» را به تجربهای عمیقاً نگرانکننده و فراموشنشدنی تبدیل کرده که در زمان اکران недооцененный بود اما اکنون یک اثر کالت کلاسیک به شمار میرود.
۸. شب مردگان زنده (Night of the Living Dead)
- IMDb: 7.8/10
- Rotten Tomatoes: 96%
باربارا پس از حمله مردی عجیب در یک گورستان، به یک خانه مزرعهای پناه میبرد. او به زودی متوجه میشود که گروهی دیگر از بازماندگان نیز در آنجا هستند و دنیا توسط مردگانی که از گورها برخاستهاند و به دنبال خوردن گوشت زندگان هستند، تسخیر شده است. بازماندگان باید ضمن مقابله با تهدید فزاینده زامبیها در بیرون، با تنشها و اختلافات درونی خود نیز دستوپنجه نرم کنند.
«شب مردگان زنده» به کارگردانی جرج ای. رومرو، فیلمی مستقل و کمهزینه بود که ژانر زامبی را برای همیشه متحول کرد. پیش از این فیلم، زامبیها موجوداتی تحت کنترل جادو بودند، اما رومرو آنها را به عنوان مردگان گوشتخوار و متحرک دوباره تعریف کرد. این فیلم به دلیل انتخاب یک قهرمان سیاهپوست (در اوج دوران مبارزات حقوق مدنی آمریکا) و پایانبندی تلخ و تکاندهندهاش، به عنوان یک اثر دارای تفسیرهای اجتماعی عمیق نیز شناخته میشود و الهامبخش هزاران فیلم در این ژانر شد.
۹. برو بیرون (Get Out)
- IMDb: 7.8/10
- Rotten Tomatoes: 98%
کریس، یک عکاس جوان سیاهپوست، برای اولین بار برای دیدار با خانواده دوست دختر سفیدپوستش، رز، به خانه آنها در حومه شهر میرود. اگرچه خانواده رز در ابتدا بسیار مهربان و روشنفکر به نظر میرسند، اما کریس به تدریج متوجه رفتارهای عجیب و نگرانکنندهای از سوی آنها و دیگر افراد حاضر در آن منطقه میشود. او به زودی حقیقتی هولناک و غیرقابل تصور را کشف میکند که بسیار شومتر از برخوردهای نژادپرستانه معمولی است.
«برو بیرون» اولین ساخته جردن پیل، یک “تریلر اجتماعی” هوشمندانه است که با ترکیب استادانه وحشت، کمدی سیاه و نقد اجتماعی تند و تیز، به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. این فیلم به دلیل فیلمنامه خلاقانه و اورجینالش که جایزه اسکار را نیز برای پیل به ارمغان آورد، مورد تحسین گسترده قرار گرفت. «برو بیرون» نه تنها یک فیلم ترسناک مؤثر و پرتنش است، بلکه با پرداختن به مضامین نژادپرستی پنهان در جامعه لیبرال، سطح جدیدی از عمق و معنا را به ژانر وحشت مدرن اضافه کرد.
۱۰. کشتار با ارهبرقی در تگزاس (The Texas Chain Saw Massacre)
- IMDb: 7.4/10
- Rotten Tomatoes: 89%
گروهی متشکل از پنج دوست جوان برای بازدید از قبر پدربزرگ یکی از اعضای گروه، به منطقهای روستایی در تگزاس سفر میکنند. تلاش آنها برای کمک گرفتن از ساکنین یک خانه قدیمی و دورافتاده، آنها را با خانوادهای از آدمخواران روانپریش مواجه میکند که یکی از اعضای آنها، قاتلی غولپیکر و صورتپوستپوش به نام “صورتچرمی” (Leatherface) است. این برخورد، جوانان را وارد یک کابوس بیوقفه برای بقا میکند.
«کشتار با ارهبرقی در تگزاس» به کارگردانی توبی هوپر، فیلمی است که با رویکردی شبهمستند و فضایی بینهایت خام و واقعگرایانه، تعریف جدیدی از وحشت ارائه داد. با وجود عنوان فیلم، بیشتر ترس از طریق صداگذاری آزاردهنده (صدای ارهبرقی)، تدوین سریع و ایجاد حس ناامیدی و وحشت محض در مخاطب ایجاد میشود. این فیلم به عنوان یکی از پایهگذاران اصلی زیرژانر اسلشر شناخته میشود و «صورتچرمی» نیز به یکی از نمادینترین قاتلان تاریخ سینما تبدیل شد.
۱۱. هالووین (Halloween)
- IMDb: 7.7/10
- Rotten Tomatoes: 96%
در شب هالووین سال ۱۹۶۳، مایکل مایرز شش ساله، خواهر بزرگتر خود را به قتل میرساند. او به یک آسایشگاه روانی فرستاده میشود و پانزده سال بعد، درست در شب هالووین، فرار کرده و به شهرش هدنفیلد بازمیگردد. او ماسکی سفید به صورت زده و شروع به تعقیب گروهی از نوجوانان، به ویژه پرستار بچهای به نام لوری استرود، میکند. در همین حال، دکتر سم لومیس، روانپزشک مایکل، برای متوقف کردن این تجسم خالص شیطان، به دنبال اوست.
«هالووین» اثر جان کارپنتر، فیلمی است که زیرژانر اسلشر را به جریان اصلی سینما وارد کرد و فرمول آن را برای دهههای آینده تثبیت نمود. کارپنتر با بودجهای بسیار محدود، با استفاده استادانه از نماهای سابجکتیو (از دید قاتل)، و موسیقی متن مینیمالیستی و نمادین خود، تعلیق و وحشتی نفسگیر خلق کرد. این فیلم مایکل مایرز را به عنوان یک نیروی شر غیرقابل توقف معرفی کرد و لوری استرود با بازی جیمی لی کرتیس، به الگوی “دختر نهایی” (Final Girl) در فیلمهای اسلشر تبدیل شد.
۱۲. آروارهها (Jaws)
- IMDb: 8.1/10
- Rotten Tomatoes: 97%
در جزیره تفریحی و توریستی “امیتی”، یک کوسه سفید بزرگ شروع به حمله به شناگران میکند. مارتین برودی، رئیس پلیس جدید جزیره، قصد دارد سواحل را ببندد اما با مخالفت شهردار مواجه میشود که نگران از دست رفتن درآمدهای توریستی در فصل تابستان است. پس از وقوع حملات بیشتر، برودی به همراه یک زیستشناس دریایی به نام مت هوپر و یک شکارچی کوسه باتجربه و خشن به نام کوئینت، راهی سفری خطرناک برای شکار این هیولای دریا میشوند.
«آروارهها» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، نه تنها یک فیلم هیولایی ترسناک، بلکه اولین بلاکباستر تابستانی تاریخ سینما محسوب میشود. اسپیلبرگ با نشان ندادن کامل کوسه در بخش زیادی از فیلم (به دلیل مشکلات فنی کوسه مکانیکی)، تعلیقی استادانه خلق کرد که ترس از ناشناختهها را به اوج رساند. موسیقی متن نمادین جان ویلیامز به خودی خود به نمادی از خطر قریبالوقوع تبدیل شد. این فیلم یک پدیده فرهنگی بود که برای همیشه صنعت سینما را تغییر داد و ترس از آبهای آزاد را در دل میلیونها نفر انداخت.
۱۳. پروژه جادوگر بلر (The Blair Witch Project)
- IMDb: 6.5/10
- Rotten Tomatoes: 86%
سه دانشجوی فیلمسازی به نامهای هدر، مایک و جاش، برای ساخت یک مستند درباره افسانه محلی “جادوگر بلر” به جنگلهای بلک هیلز در مریلند میروند. آنها با ساکنان محلی مصاحبه کرده و سپس وارد جنگل میشوند تا مکانهای مرتبط با افسانه را پیدا کنند. اما به زودی در جنگل گم میشوند و اتفاقات عجیب و ترسناکی برایشان رخ میدهد. تمام فیلم از طریق دوربینهای خود این سه دانشجو روایت میشود که یک سال بعد پیدا شدهاند.
این فیلم که با بودجهای ناچیز ساخته شد، با استفاده هوشمندانه از تکنیک “تصاویر پیدا شده” (Found Footage) و یک کمپین بازاریابی اینترنتی خلاقانه، به یکی از سودآورترین فیلمهای تاریخ تبدیل شد. ترس در «پروژه جادوگر بلر» از طریق نمایش ندادن مستقیم هیولا و تکیه بر تخیل تماشاگر، صداهای وهمآور در شب و فروپاشی روانی شخصیتها ایجاد میشود. این فیلم ژانر “تصاویر پیدا شده” را به جریان اصلی وارد کرد و تأثیر عمیقی بر سینمای وحشت هزاره جدید گذاشت.
۱۴. موروثی (Hereditary)
- IMDb: 7.3/10
- Rotten Tomatoes: 90%
پس از مرگ مادربزرگ خانواده، انی گراهام، دخترش که یک هنرمند مینیاتورساز است، به همراه خانوادهاش با وقایع عجیب و ناراحتکنندهای روبرو میشود. با وقوع یک تراژدی دیگر، خانواده در غمی عمیق فرو میرود و انی برای ارتباط با دنیای مردگان تلاش میکند. او به تدریج اسرار هولناک و پنهانی را درباره تبار و خانواده مادری خود کشف میکند که نشان میدهد سرنوشتی شوم و از پیش تعیینشده در انتظار آنهاست.
اولین ساخته بلند آری استر، «موروثی»، یک درام خانوادگی تراژیک است که به آرامی به ورطه جنون و وحشتی روانشناختی و ماورایی کشیده میشود. فیلم به دلیل کارگردانی دقیق، فضاسازی سنگین و بازی خیرهکننده تونی کولت که یکی از بهترین اجراهای تاریخ ژانر وحشت را ارائه میدهد، مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت. «موروثی» یک فیلم بیرحمانه و عمیقاً آزاردهنده است که با تمرکز بر مفاهیم غم، تروما و سرنوشت محتوم، تا مدتها پس از تماشا در ذهن مخاطب باقی میماند.
۱۵. احضار (The Conjuring)
- IMDb: 7.5/10
- Rotten Tomatoes: 86%
در سال ۱۹۷۱، خانواده پرون به خانهای مزرعهای و بزرگ در رود آیلند نقل مکان میکنند. به زودی، آنها با مجموعهای از فعالیتهای ماورایی و فزایندهای روبرو میشوند که زندگیشان را به کابوس تبدیل میکند. در نهایت استیصال، آنها از دو محقق مسائل فراطبیعی مشهور، اد و لورین وارن، کمک میخواهند. وارنها پس از بررسی خانه متوجه میشوند که با یک نیروی شیطانی قدرتمند و خطرناک روبرو هستند و باید برای نجات این خانواده با آن مقابله کنند.
«احضار» به کارگردانی جیمز وان، بازگشتی موفقیتآمیز به سبک کلاسیک فیلمهای خانههای تسخیر شده بود. وان با استفاده استادانه از تکنیکهای فیلمسازی سنتی، تعلیق و “جامپ اسکر”های مؤثر، فیلمی خوشساخت و واقعاً ترسناک خلق کرد. تمرکز فیلم بر روی شخصیتپردازی خانواده پرون و زوج وارن، باعث ایجاد ارتباط عاطفی عمیقی در مخاطب میشود که وحشت فیلم را دوچندان میکند. موفقیت عظیم «احضار»، منجر به شکلگیری یک دنیای سینمایی پرفروش و محبوب شد.
۱۶. دیگران (The Others)
- IMDb: 7.6/10
- Rotten Tomatoes: 84%
در سال ۱۹۴۵، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم، گریس استوارت به همراه دو فرزند کوچکش در خانهای بزرگ و مهآلود در جزیرهای دورافتاده زندگی میکند. فرزندان او به بیماری نادری مبتلا هستند که به نور خورشید حساسیت شدید دارند، بنابراین تمام پردههای خانه باید همیشه کشیده باشند. با ورود سه خدمتکار جدید به خانه، مجموعهای از اتفاقات عجیب و غریب رخ میدهد و گریس به این باور میرسد که خانهشان توسط “دیگران” تسخیر شده است.
«دیگران» به کارگردانی آلخاندرو آمنابار، یک فیلم ترسناک گوتیک و اتمسفریک است که با الهام از آثار کلاسیکی چون “The Turn of the Screw”، داستانی پر از تعلیق و راز را روایت میکند. فیلم به جای تکیه بر خشونت، بر ایجاد فضایی وهمآلود و بازی با روان مخاطب تمرکز دارد. بازی قدرتمند نیکول کیدمن در نقش مادری مذهبی و مضطرب، قابل ستایش است. اما شهرت اصلی فیلم به خاطر پیچش داستانی درخشان و غافلگیرکننده پایانی آن است که کل برداشت مخاطب از داستان را دگرگون میکند.
۱۷. جیغ (Scream)
- IMDb: 7.4/10
- Rotten Tomatoes: 81%
یک سال پس از قتل مادرش، سیدنی پرسکات و دوستانش در شهر کوچک وودزبورو، توسط یک قاتل جدید و نقابدار به نام “گوستفیس” (Ghostface) مورد حمله قرار میگیرند. این قاتل با قربانیانش تماس تلفنی برقرار کرده و آنها را با سوالاتی درباره فیلمهای ترسناک به چالش میکشد. ویژگی منحصربهفرد این فیلم این است که شخصیتهای آن از تمام کلیشهها و قوانین فیلمهای اسلشر آگاه هستند و سعی میکنند از این دانش برای زنده ماندن استفاده کنند.
«جیغ» به کارگردانی وس کریون، با رویکرد پستمدرن و هوشمندانهاش، جانی دوباره به زیرژانر اسلشر که در دهه ۹۰ رو به افول بود، بخشید. فیلمنامه کوین ویلیامسون به طرز ماهرانهای هم یک فیلم اسلشر ترسناک و پرتنش است و هم یک کمدی سیاه و هجویهای بر قواعد خود این ژانر. «جیغ» با شخصیتهای بهیادماندنی و دیالوگهای هوشمندانهاش، تأثیر عظیمی بر سینمای وحشت گذاشت و موج جدیدی از فیلمهای اسلشر نوجوانانه را در اواخر دهه ۹۰ به راه انداخت.
۱۸. کابوس در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)
- IMDb: 7.4/10
- Rotten Tomatoes: 95%
گروهی از نوجوانان در خیابان الم متوجه میشوند که همگی در حال دیدن کابوسهای یکسانی درباره مردی با چهرهای سوخته، دستکشی با تیغههای تیز و پلیوری راهراه هستند. این مرد ترسناک، فردی کروگر، قاتلی است که میتواند در دنیای رویاها قربانیانش را به قتل برساند و هر آسیبی که در رویا به آنها وارد کند، در دنیای واقعی نیز اتفاق میافتد. نانسی تامپسون، یکی از این نوجوانان، تصمیم میگیرد برای زنده ماندن، بیدار بماند و راهی برای مقابله با کروگر پیدا کند.
همچنین ببینید: بهترین سریالهای نتفلیکس از ابتدا تا 2025 که حتما باید ببینید!
وس کریون با خلق «کابوس در خیابان الم»، یکی از خلاقانهترین و نمادینترین شخصیتهای شرور تاریخ سینما را معرفی کرد. ایده یک قاتل که در امنترین مکان، یعنی رویاهای شخص، به او حمله میکند، بسیار مبتکرانه و هراسآور بود. فیلم با ترکیب واقعیت و رویا و ایجاد صحنههای سورئال و ترسناک، خود را از دیگر فیلمهای اسلشر آن دوره متمایز کرد. فردی کروگر با شخصیت شوخطبع و در عین حال سادیستیاش، به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد.
۱۹. حلقه (Ringu)
- IMDb: 7.2/10
- Rotten Tomatoes: 98%
یک شایعه ترسناک در میان نوجوانان ژاپنی پخش میشود درباره یک نوار ویدیویی نفرینشده؛ هر کس آن را تماشا کند، تماسی تلفنی دریافت کرده و به او گفته میشود که هفت روز دیگر خواهد مرد. ریکو آساکاوا، یک خبرنگار کنجکاو، پس از مرگ مشکوک خواهرزادهاش، تصمیم میگیرد این موضوع را بررسی کند. او نوار را پیدا کرده و تماشا میکند و پس از دریافت تماس تلفنی، تنها هفت روز فرصت دارد تا راز این نفرین و روح انتقامجوی دختری به نام ساداکو را کشف کند.
«حلقه» به کارگردانی هیدئو ناکاتا، نه تنها موفقترین فیلم ترسناک تاریخ ژاپن (J-Horror) است، بلکه یک پدیده جهانی بود که موجی از علاقه به سینمای وحشت آسیا و بازسازیهای هالیوودی را به راه انداخت. فیلم با تکیه بر وحشت روانشناختی، فضاسازی آرام و وهمآلود و خلق تصاویر نمادین (مانند تصویر ساداکو که از تلویزیون بیرون میآید)، ترسی عمیق و ماندگار ایجاد میکند. موفقیت «حلقه» نشان داد که وحشت میتواند بدون خونریزی زیاد و با تکیه بر داستان و اتمسفر نیز بسیار مؤثر باشد.
۲۰. مرده شریر ۲ (Evil Dead II)
- IMDb: 7.7/10
- Rotten Tomatoes: 95%
اش ویلیامز به همراه دوستدخترش لیندا برای گذراندن تعطیلات به کلبهای دورافتاده در جنگل میرود. او در آنجا یک کتاب قدیمی به نام “کتاب مردگان” و یک ضبط صوت پیدا میکند. با پخش شدن نوار صوتی که حاوی ترجمه متن کتاب است، نیرویی شیطانی و باستانی آزاد میشود که لیندا را تسخیر کرده و اش را در کابوسی خونین و دیوانهوار گرفتار میکند. اش باید با این نیروی اهریمنی، دست قطع شده خودش و سلامت عقل در حال فروپاشیاش مبارزه کند.
«مرده شریر ۲» به کارگردانی سام ریمی، هم یک بازسازی و هم یک دنباله برای فیلم اول است. این فیلم با افزایش بودجه و خلاقیت، عناصر وحشت را با کمدی اسلپاستیک (کمدی بزنبکوب) به طرز درخشانی ترکیب میکند. بازی پرانرژی و اغراقشده بروس کمپبل در نقش اش، او را به یک قهرمان کالت و نمادین در ژانر وحشت تبدیل کرد. «مرده شریر ۲» به خاطر کارگردانی پویا، حرکات دوربین خلاقانه و ترکیب بینظیر ترس و خنده، به عنوان یکی از بهترین کمدی-ترسناکهای تاریخ شناخته میشود.
۲۱. جادوگر (The Witch)
- IMDb: 6.9/10
- Rotten Tomatoes: 90%
در نیوانگلند قرن هفدهم، خانوادهای پیوریتن پس از طرد شدن از جامعه، در کنار جنگلی که به نظر میرسد توسط نیرویی شیطانی تسخیر شده، ساکن میشوند. با ناپدید شدن ناگهانی نوزاد خانواده، خرافات و پارانویا بر آنها چیره شده و اعضای خانواده به یکدیگر، به ویژه به دختر نوجوانشان توماسین، شک میکنند که با جادوگری در ارتباط است.
«جادوگر» اولین ساخته رابرت اگرز، یک فیلم ترسناک فولکلور و اتمسفریک است که با دقت تاریخی بالا در زبان و فضاسازی، مخاطب را به دنیایی سرد و بیرحم میبرد. فیلم به جای تکیه بر جامپاسکر، وحشتی آرام و خزنده را از طریق ایجاد حس انزوا، بنیادگرایی مذهبی و ترس از ناشناختهها بنا میکند. این اثر به دلیل کارگردانی هنری و فیلمبرداری خیرهکنندهاش مورد تحسین قرار گرفت و به عنوان یکی از بهترین نمونههای موج نوی “وحشت هنری” شناخته میشود.
۲۲. او تعقیب میکند (It Follows)
- IMDb: 6.8/10
- Rotten Tomatoes: 96%
پس از یک رابطه جنسی، دختری به نام جِی متوجه میشود که توسط یک نیروی ماورایی و تغییرشکلدهنده تعقیب میشود. این نفرین که از طریق رابطه جنسی منتقل میشود، باعث میشود موجودی که تنها برای قربانی قابل مشاهده است، به آرامی و بیوقفه به سمت او حرکت کند. تنها راه برای رهایی موقت، انتقال این نفرین به شخصی دیگر از طریق رابطه جنسی است.
«او تعقیب میکند» به کارگردانی دیوید رابرت میچل، به خاطر ایده خلاقانه و استعاریاش مورد تحسین قرار گرفت. فیلم به عنوان تفسیری بر اضطرابهای دوران جوانی، بیماریهای مقاربتی و ترس از صمیمیت و مرگ شناخته میشود. موسیقی متن الکترونیک و گیرا، فیلمبرداری زیبا و ایجاد حس دائمی پارانویا، این فیلم را به یکی از بهترین و منحصربهفردترین فیلمهای ترسناک مدرن تبدیل کرده است.
۲۳. بابادوک (The Babadook)
- IMDb: 6.8/10
- Rotten Tomatoes: 98%
آملیا، مادری تنها که هنوز با مرگ همسرش کنار نیامده، در حال بزرگ کردن پسر شش ساله و پردردسرش، ساموئل، است. یک شب، ساموئل کتاب داستان عجیبی به نام “آقای بابادوک” را پیدا میکند و از مادرش میخواهد آن را برایش بخواند. داستان درباره موجودی است که پس از آگاه شدن از وجودش، فرد را تسخیر میکند. به زودی، آملیا و ساموئل حضور شومی را در خانه حس میکنند و مرز بین ترس واقعی و فروپاشی روانی مادر، به تدریج محو میشود.
همچنین ببینید: 10 مورد از بهترین فیلم های فانتزی 2023 که ارزش تماشا دارند
«بابادوک» به کارگردانی جنیفر کنت، فراتر از یک فیلم هیولایی، یک استعاره قدرتمند و تکاندهنده از غم، افسردگی و فشارهای روانی مادری است. فیلم با هوشمندی، موجود بابادوک را به عنوان تجسم فیزیکی دردهای سرکوبشده آملیا به تصویر میکشد. این اثر به دلیل کارگردانی قوی، بازی فوقالعاده اسی دیویس و عمق روانشناختیاش، تحسین جهانی منتقدان را برانگیخت و به عنوان یک فیلم ترسناک هوشمند و عمیقاً احساسی شناخته میشود.
۲۴. سوسپیریا (Suspiria)
- IMDb: 7.3/10
- Rotten Tomatoes: 94%
سوزی بنیون، یک دانشجوی باله آمریکایی، برای ادامه تحصیل به یک آکادمی رقص معتبر در آلمان سفر میکند. همزمان با ورود او، یکی از دانشجویان به طرز وحشیانهای به قتل میرسد. سوزی به زودی متوجه میشود که این آکادمی، تنها یک مدرسه رقص نیست و توسط محفلی از جادوگران اداره میشود و اتفاقات شوم و ماورایی در راهروهای آن در جریان است.
«سوسپیریا» اثر داریو آرجنتو، یک شاهکار از سینمای وحشت ایتالیا (جیالو) است که بیشتر به خاطر سبک بصری خیرهکنندهاش شهرت دارد. آرجنتو با استفاده از رنگهای تند و اشباعشده (بهویژه قرمز و آبی) و قاببندیهای نامتعارف، فضایی شبیه به یک کابوس سورئال خلق میکند. موسیقی متن گروه پراگرسیو راک گابلین نیز به اندازه تصاویر فیلم، نمادین و وهمآور است. «سوسپیریا» یک تجربه شنیداری و بصری منحصربهفرد است که منطق روایی را فدای خلق اتمسفر و وحشت خالص میکند.
۲۵. ۲۸ روز بعد (28 Days Later)
- IMDb: 7.5/10
- Rotten Tomatoes: 87%
جیم، یک پیک دوچرخهسوار، پس از یک تصادف در بیمارستان به کما میرود. او ۲۸ روز بعد در لندنی متروکه و خالی از سکنه به هوش میآید. او به زودی درمییابد که یک ویروس بسیار مسری به نام “خشم” در سراسر بریتانیا شیوع پیدا کرده و مبتلایان را به موجوداتی وحشی و تشنه به خون تبدیل کرده است. جیم به همراه گروه کوچکی از بازماندگان، برای بقا و یافتن مکانی امن تلاش میکند.
«۲۸ روز بعد» به کارگردانی دنی بویل، با معرفی “مبتلایان” سریع و خشن به جای زامبیهای کند و کلاسیک، جانی دوباره به این زیرژانر بخشید و آن را برای نسل جدید بازتعریف کرد. این فیلم که با دوربینهای دیجیتال فیلمبرداری شده، ظاهری خام و واقعگرایانه دارد که حس اضطراب و فوریت را تشدید میکند. «۲۸ روز بعد» نه تنها یک فیلم ترسناک پرتنش است، بلکه به این موضوع نیز میپردازد که در شرایط فروپاشی جامعه، انسانها میتوانند خطرناکتر از هر هیولایی باشند.
۲۶. بگذار فرد مناسب وارد شود (Let the Right One In)
- IMDb: 7.9/10
- Rotten Tomatoes: 98%
اسکار، پسر ۱۲ ساله تنهایی است که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و شبها در حیاط آپارتمانشان، خیال انتقام را در سر میپروراند. زندگی او با ورود همسایه جدیدی به نام ایلی، دختری رنگپریده و عجیب، تغییر میکند. بین این دو کودک مطرود، پیوند دوستی عمیقی شکل میگیرد، اما اسکار به زودی متوجه میشود که ایلی یک خونآشام است و برای زنده ماندن نیاز به خون دارد.
این فیلم سوئدی به کارگردانی توماس آلفردسون، روایتی لطیف، شاعرانه و در عین حال بیرحمانه از ژانر خونآشامی ارائه میدهد. فیلم به جای تمرکز بر وحشت رایج، به مضامین تنهایی، بلوغ و عشق میپردازد و داستانی تأثیرگذار و مالیخولیایی را در پسزمینه زمستان سرد و برفی سوئد روایت میکند. «بگذار فرد مناسب وارد شود» به خاطر فضاسازی منحصربهفرد و نگاه انسانیاش به هیولا، مورد تحسین جهانی قرار گرفت و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای خونآشامی مدرن شناخته میشود.
۲۷. مگس (The Fly)
- IMDb: 7.6/10
- Rotten Tomatoes: 92%
سث براندل، دانشمند نابغه و منزوی، دستگاهی برای دورنوردی (تلهپورت) اختراع کرده است. او پس از موفقیت در تلهپورت کردن اشیاء بیجان، تصمیم میگیرد خودش را تلهپورت کند. اما او متوجه نمیشود که یک مگس خانگی نیز همراه با او وارد دستگاه شده است. پس از تلهپورت، دیانای او با دیانای مگس ترکیب میشود و سث به تدریج دچار تغییرات فیزیکی و روانی هولناکی شده و به یک هیولای مگسنمای وحشتناک تبدیل میشود.
شاهکار دیوید کراننبرگ در ژانر “وحشت جسمی” (Body Horror)، یک تراژدی عاشقانه و در عین حال یک فیلم عمیقاً恶心آور است. فیلم با جزئیات تکاندهندهای، روند فروپاشی فیزیکی و روانی شخصیت اصلی را به تصویر میکشد. جلوههای ویژه فیلم که جایزه اسکار را نیز دریافت کرد، حتی امروز هم تأثیرگذار است. «مگس» فراتر از یک فیلم هیولایی، استعارهای قدرتمند از بیماری، پیری و از دست دادن هویت انسانی است.
۲۸. نزول (The Descent)
- IMDb: 7.2/10
- Rotten Tomatoes: 86%
یک سال پس از یک تراژدی خانوادگی، سارا به همراه دوستانش برای یک سفر ماجراجویانه غارنوردی به کوههای آپالاچی میرود. آنها وارد یک سیستم غارهای ناشناخته میشوند، اما با ریزش سنگ، راه بازگشتشان مسدود میشود. آنها در حالی که در تاریکی مطلق به دنبال راه خروج میگردند، متوجه میشوند که در این غارها تنها نیستند و توسط نژادی از موجودات شکارچی، کور و انساننما که خود را با زندگی در تاریکی وفق دادهاند، تعقیب میشوند.
«نزول» به کارگردانی نیل مارشال، یکی از کلاستروفوبیکترین و پرتنشترین فیلمهای ترسناک قرن بیست و یکم است. نیمه اول فیلم با ایجاد حس خفگی و ترس از فضاهای تنگ، مخاطب را تحت فشار قرار میدهد و نیمه دوم به یک کابوس خونین و بیوقفه برای بقا تبدیل میشود. این فیلم به دلیل داشتن گروهی از شخصیتهای زن قوی و پیچیده و همچنین وحشت بیرحمانه و عملیاش، مورد تحسین قرار گرفته است.
۲۹. شان میمیرد (Shaun of the Dead)
- IMDb: 7.9/10
- Rotten Tomatoes: 92%
شان، مردی است که زندگی یکنواخت و بیهدفی دارد و دوستدخترش، لیز، به همین دلیل او را ترک میکند. صبح روز بعد، شان متوجه میشود که لندن توسط زامبیها تسخیر شده است. او به همراه دوست صمیمی و تنبلش، اد، تصمیم میگیرد مادرش و لیز را نجات دهد و به امنترین مکانی که میشناسد پناه ببرد: میخانه محلیشان، وینچستر.
«شان میمیرد» به کارگردانی ادگار رایت، یک کمدی-عاشقانه-زامبی (Rom-Zom-Com) درخشان است که هم یک ادای دین هوشمندانه به آثار جرج رومرو است و هم یک فیلم کمدی با شخصیتپردازی و دیالوگهای عالی. فیلم با شوخطبعی انگلیسی و کارگردانی پرانرژی و خلاقانه رایت، موفق میشود هم خندهدار باشد و هم در لحظاتی، تأثیرگذار و حتی ترسناک. این فیلم به عنوان یکی از بهترین کمدی-ترسناکهای تاریخ و یک اثر کالت محبوب شناخته میشود.
۳۰. کلبهای در جنگل (The Cabin in the Woods)
- IMDb: 7.0/10
- Rotten Tomatoes: 92%
پنج دوست دانشجو برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به کلبهای دورافتاده در جنگل میروند. این کلبه تمام کلیشههای فیلمهای ترسناک را در خود دارد. اما همزمان، در یک مرکز کنترل پیشرفته، دو تکنسین به نظر میرسد که در حال نظارت و دستکاری اتفاقاتی هستند که برای این دانشجویان رخ میدهد. به زودی مشخص میشود که این کلبه و این موقعیت، بخشی از یک طرح بسیار بزرگتر و هولناکتر است.
«کلبهای در جنگل» که توسط جاس ویدون و درو گادرد نوشته شده، یک ادای دین هوشمندانه و ساختارشکنانه به تمام کلیشهها و قواعد ژانر وحشت است. فیلم در ابتدا شبیه به یک اسلشر معمولی به نظر میرسد، اما به تدریج لایههای زیرین خود را آشکار کرده و به هجویهای بر انتظارات مخاطبان و خود ژانر تبدیل میشود. این اثر به خاطر فیلمنامه خلاقانه، طنز سیاه و پیچشهای داستانی غافلگیرکنندهاش، مورد تحسین قرار گرفت و یک نامه عاشقانه به ژانر وحشت محسوب میشود.
۳۱. یک مکان ساکت (A Quiet Place)
- IMDb: 7.5/10
- Rotten Tomatoes: 96%
در دنیایی پسا-آخرالزمانی، خانواده ابوت در سکوت مطلق زندگی میکنند. این دنیا توسط هیولاهایی کور اما با شنوایی فوقالعاده حساس تسخیر شده که به هر صدایی حمله میکنند. خانواده ابوت با استفاده از زبان اشاره و مسیرهای شنی برای خفه کردن صدای پایشان، خود را وفق دادهاند. اما با باردار بودن مادر خانواده، چالش حفظ سکوت در هنگام زایمان، به تهدیدی مرگبار برای همه تبدیل میشود.
«یک مکان ساکت» به کارگردانی جان کرازینسکی، یک فیلم ترسناک مفهومی و بسیار پرتنش است که با استفاده خلاقانه از صدا و سکوت، تعلیقی نفسگیر خلق میکند. فیلم با تکیه بر داستان بقای یک خانواده و روابط عاطفی بین اعضای آن، به مخاطب اجازه میدهد تا عمیقاً با شخصیتها ارتباط برقرار کند. این اثر به خاطر ایده خلاقانه، کارگردانی ماهرانه و اجراهای قوی، هم از نظر منتقدان و هم از نظر تجاری به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد.
۳۲. مرد حصیری (The Wicker Man)
- IMDb: 7.5/10
- Rotten Tomatoes: 90%
گروهبان نیل هاوی، یک پلیس مذهبی و وظیفهشناس، برای تحقیق درباره گزارش دختری گمشده، به جزیرهای دورافتاده و پاگانی به نام سامرآیل سفر میکند. ساکنان جزیره ادعا میکنند که هرگز چنین دختری وجود نداشته و با هاوی همکاری نمیکنند. او در حین تحقیقاتش با آداب و رسوم عجیب و آیینهای باروری پاگانی ساکنان روبرو میشود و به تدریج به این شک میکند که ناپدید شدن دختر، با یک قربانی انسانی در ارتباط است.
همچنین ببینید: بهترین فیلم ها درباره آدم کش ها؛ 11 فیلم برتر از قاتلان بی رقیب
«مرد حصیری» یک فیلم کالت کلاسیک در ژانر “وحشت فولکلور” است که وحشتی آرام و روانی را بنا میکند. فیلم به جای ترساندن مخاطب با جامپاسکر، با ایجاد فضایی غریب و حس فزاینده اضطراب، او را در دنیای خود غرق میکند. تقابل شخصیت مسیحی و سختگیر هاوی با جامعه آزاد و پاگان جزیره، هسته اصلی فیلم را تشکیل میدهد. پایانبندی تکاندهنده و فراموشنشدنی آن، «مرد حصیری» را به یکی از تأثیرگذارترین و unsettlingترین فیلمهای ترسناک تاریخ تبدیل کرده است.
۳۳. شیطانصفتان (Les Diaboliques)
- IMDb: 8.1/10
- Rotten Tomatoes: 96%
در یک مدرسه شبانهروزی پسرانه، همسر و معشوقه مدیر مستبد و آزارگر مدرسه، با یکدیگر تبانی میکنند تا او را به قتل برسانند. آنها نقشه بینقصی را طراحی و اجرا کرده و جسد او را در استخر کثیف مدرسه میاندازند تا مرگش یک خودکشی یا حادثه به نظر برسد. اما چند روز بعد، زمانی که استخر خالی میشود، جسد ناپدید شده و اتفاقات عجیبی رخ میدهد که این دو زن را به مرز جنون میکشاند.
این تریلر فرانسوی به کارگردانی آنری-ژرژ کلوزو، یک شاهکار در خلق تعلیق و تنش روانشناختی است. فیلم با فضاسازی تاریک و شخصیتهای پیچیدهاش، مخاطب را تا لحظه آخر در حدس و گمان نگه میدارد. «شیطانصفتان» به خاطر پیچش داستانی پایانیاش چنان مشهور بود که در تیتراژ پایانی از تماشاگران خواسته میشد داستان را برای دیگران فاش نکنند. این فیلم تأثیر مستقیمی بر آلفرد هیچکاک و ساخت «روانی» داشت.
۳۴. عروس فرانکنشتاین (Bride of Frankenstein)
- IMDb: 7.8/10
- Rotten Tomatoes: 97%
داستان بلافاصله پس از وقایع فیلم «فرانکنشتاین» ادامه مییابد. هیولا از آتش آسیاب زنده مانده و در حومه شهر سرگردان است. در همین حال، دکتر فرانکنشتاین توسط دانشمند شرور دیگری به نام دکتر پرتوریوس، مجبور میشود تا به آزمایشهای خود بازگردد و این بار، یک همدم زن برای هیولا خلق کند.
«عروس فرانکنشتاین» به کارگردانی جیمز ویل، به عقیده بسیاری از منتقدان، دنبالهای است که از فیلم اصلی نیز بهتر است. این فیلم با افزودن طنز سیاه، عمق بیشتری به شخصیت هیولا میبخشد و او را به موجودی تراژیک و تشنه محبت تبدیل میکند. طراحی بصری گوتیک فیلم، بازیهای اغراقشده و صحنه نمادین خلق عروس، این اثر را به یکی از بهترین و ماندگارترین فیلمهای هیولایی کلاسیک یونیورسال تبدیل کرده است.
۳۵. پولترگایست (Poltergeist)
- IMDb: 7.3/10
- Rotten Tomatoes: 88%
خانواده فریلینگ در خانهای در حومه شهر زندگی آرامی دارند تا اینکه کوچکترین دخترشان، کارول ان، شروع به ارتباط برقرار کردن با “آدمهای تلویزیون” از طریق صفحه برفکی تلویزیون میکند. به زودی، این ارتباطات به فعالیتهای ماورایی و خشونتباری تبدیل شده و ارواح خبیث (پولترگایستها) کارول ان را به دنیای خود میربایند. خانواده برای نجات دخترشان از یک تیم محقق مسائل فراطبیعی و یک مدیوم کمک میگیرند.
«پولترگایست» که توسط توبی هوپر کارگردانی و توسط استیون اسپیلبرگ تهیه و نوشته شده، یک فیلم ترسناک کلاسیک و بسیار سرگرمکننده است که ترسهای خانوادگی را هدف قرار میدهد. فیلم با ترکیب وحشت ماورایی با فضای آشنای حومه شهر، موفق میشود ترسی ملموس و قابل درک ایجاد کند. جلوههای ویژه پیشگامانه (برای زمان خود) و صحنههای نمادین مانند دلقک اسباببازی و درخت مهاجم، «پولترگایست» را به یکی از محبوبترین و بهیادماندنیترین فیلمهای ترسناک دهه ۸۰ تبدیل کرده است.
۳۶. اره (Saw)
- IMDb: 7.6/10
- Rotten Tomatoes: 50%
دو مرد غریبه، آدام و دکتر گوردون، در یک دستشویی صنعتی کثیف و متروکه به هوش میآیند. هر دوی آنها با زنجیر به دیوار بسته شدهاند و یک جسد خونین در وسط اتاق قرار دارد. آنها از طریق یک نوار کاست متوجه میشوند که توسط یک قاتل زنجیرهای نابغه به نام “جیگسا” (Jigsaw) در یک بازی مرگبار گرفتار شدهاند. جیگسا قربانیانش را نمیکشد، بلکه آنها را در موقعیتهایی قرار میدهد که برای زنده ماندن باید دست به انتخابهای هولناک یا فداکاریهای جسمی بزنند.
«اره» به کارگردانی جیمز وان، با بودجهای بسیار کم ساخته شد اما به یک موفقیت تجاری عظیم دست یافت و یکی از پرفروشترین فرنچایزهای ترسناک تاریخ را به راه انداخت. فیلم به خاطر ایده خلاقانه، فضاسازی کلاستروفوبیک و پیچش داستانی پایانی غافلگیرکنندهاش شناخته میشود. اگرچه این فیلم به محبوبیت زیرژانر “شکنجه” (Torture Porn) کمک کرد، اما هسته اصلی آن بیشتر یک تریلر روانشناختی پرتنش است تا یک فیلم اسلشر صرف.
۳۷. طلوع مردگان (Dawn of the Dead)
- IMDb: 7.8/10
- Rotten Tomatoes: 93%
در حالی که اپیدمی زامبیها در حال نابودی جامعه است، چهار بازمانده (دو نیروی ویژه پلیس و دو کارمند تلویزیون) با هلیکوپتر فرار کرده و به یک مرکز خرید بزرگ و متروکه پناه میبرند. آنها در ابتدا از امنیت و منابع بیپایان این مکان لذت میبرند، اما به زودی متوجه میشوند که نه تنها باید با دستههای بزرگ زامبیها که به صورت غریزی به این مکان کشیده میشوند مقابله کنند، بلکه تهدید بزرگتر، دیگر بازماندگان انسانی هستند.
دنباله حماسی جرج رومرو بر «شب مردگان زنده»، هم از نظر مقیاس و هم از نظر جاهطلبی، از فیلم اول پیشی میگیرد. «طلوع مردگان» علاوه بر اینکه یک فیلم زامبی اکشن و خونین است، یک هجو تند و تیز بر فرهنگ مصرفگرایی نیز محسوب میشود؛ زامبیها به عنوان مصرفکنندگان بیفکر به تصویر کشیده میشوند که به سمت معبد کاپیتالیسم (مرکز خرید) هجوم میآورند. این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای زامبی تمام دوران شناخته میشود.
۳۸. کابینه دکتر کالیگاری (The Cabinet of Dr. Caligari)
- IMDb: 8.0/10
- Rotten Tomatoes: 99%
فرانسیس داستان هولناکی را برای دوستش تعریف میکند درباره دکتر کالیگاری، یک شعبدهباز مرموز که به شهر کوچک آنها میآید تا در کارناوال، جاذبه خود را به نمایش بگذارد: یک خوابگرد به نام سزار که میتواند آینده را پیشبینی کند. همزمان با ورود کالیگاری، مجموعهای از قتلهای مرموز در شهر رخ میدهد و فرانسیس شک میکند که دکتر از سزار برای ارتکاب این جنایات استفاده میکند.
همچنین ببینید: 24 مورد از بهترین فیلمهای سینمایی 2024؛ از نگاه imdb
این فیلم صامت، مهمترین اثر جنبش اکسپرسیونیسم آلمان و یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینماست. «کالیگاری» با استفاده از دکورهای کجومعوج، سایههای نقاشیشده و بازیهای اغراقآمیز، دنیایی شبیه به یک کابوس خلق میکند که بازتابی از روان آشفته شخصیتها و جامعه پس از جنگ جهانی اول است. این فیلم به عنوان یکی از اولین فیلمهای ترسناک واقعی و پایهگذار وحشت روانشناختی شناخته میشود و پیچش داستانی پایانی آن، برای اولین بار مفهوم “راوی غیرقابل اعتماد” را به سینما معرفی کرد.
۳۹. چشمها بدون چهره (Eyes Without a Face)
- IMDb: 7.6/10
- Rotten Tomatoes: 97%
دکتر ژنسیه، یک جراح برجسته، پس از اینکه در یک تصادف رانندگی باعث از شکل افتادن وحشتناک چهره دخترش، کریستین، میشود، دچار عذاب وجدان و وسواس میشود. او به کمک دستیار وفادارش، دختران جوان را میرباید تا پوست صورتشان را جدا کرده و به دخترش پیوند بزند، به امید اینکه بتواند زیبایی او را بازگرداند. کریستین در عمارتی دورافتاده، با ماسکی سفید و بیحالت، در انتظار موفقیت آزمایشهای هولناک پدرش زندگی میکند.
این فیلم فرانسوی به کارگردانی ژرژ فرانژو، اثری شاعرانه، غمانگیز و در عین حال به طرز تکاندهندهای ترسناک است. فیلم با تضاد بین وحشت جراحیهای گرافیکی (برای زمان خود) و زیبایی بصری صحنهها، فضایی منحصربهفرد خلق میکند. «چشمها بدون چهره» یک داستان ترسناک گوتیک است که به مضامین هویت، گناه و علم دیوانهوار میپردازد و تأثیر زیادی بر فیلمسازان بعدی، از جمله پدرو آلمودovar، گذاشته است.
۴۰. آن (It)
- IMDb: 7.3/10
- Rotten Tomatoes: 86%
در شهر کوچک دری در ایالت مین، کودکان به طور مرموزی ناپدید میشوند. گروهی از هفت کودک مطرود و قلدردیده که خود را “باشگاه بازندگان” مینامند، با یکدیگر متحد میشوند تا با عامل این وحشت مقابله کنند: یک موجود شیطانی باستانی و تغییرشکلدهنده که اغلب به شکل یک دلقک ترسناک به نام پنیوایز ظاهر میشود و از ترس کودکان تغذیه میکند.
این اقتباس از نیمه اول رمان حجیم استیون کینگ، به یک موفقیت تجاری عظیم و پدیده فرهنگی تبدیل شد. فیلم با موفقیت، حس نوستالژی دهه ۸۰ و داستان بلوغ شخصیتها را با وحشت خالص ترکیب میکند. شیمی عالی بین بازیگران کودک و اجرای هراسآور بیل اسکاشگورد در نقش پنیوایز، از نقاط قوت اصلی فیلم هستند. «آن» با تمرکز بر قدرت دوستی در برابر ترومای کودکی، هم یک فیلم ترسناک مؤثر و هم یک داستان ماجراجویانه جذاب است.
۴۱. میزری (Misery)
- IMDb: 7.8/10
- Rotten Tomatoes: 91%
پل شلدون، یک نویسنده مشهور رمانهای عاشقانه، پس از تمام کردن آخرین کتابش، در یک کولاک شدید دچار تصادف رانندگی میشود. او توسط انی ویلکس، یک پرستار سابق و بزرگترین طرفدارش، “نجات” داده شده و به خانه دورافتاده او برده میشود. انی وقتی متوجه میشود که پل شخصیت مورد علاقهاش، میزری، را در کتاب جدیدش کشته است، چهره واقعی روانپریش خود را نشان داده و پل را مجبور میکند تا با نوشتن یک رمان جدید، میزری را به زندگی بازگرداند.
این اقتباس پرتنش از رمان استیون کینگ، یک تریلر کلاستروفوبیک و روانشناختی است که بیشتر بر روی دو شخصیت اصلی خود تمرکز دارد. کتی بیتس برای بازی در نقش انی ویلکس، جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت کرد و یکی از بهیادماندنیترین و ترسناکترین شخصیتهای شرور زن تاریخ سینما را خلق کرد. «میزری» با ایجاد تنشی فزاینده و نمایش وحشت اسارت و کنترل روانی، یک فیلم استادانه در ژانر خود است.
۴۲. نوسفراتو (Nosferatu)
- IMDb: 7.9/10
- Rotten Tomatoes: 97%
توماس هاتر، یک کارگزار املاک، برای فروش یک ملک در شهرش به ترانسیلوانیا سفر میکند تا با مشتری جدیدی به نام کنت اورلاک ملاقات کند. هاتر هشدارهای مردم محلی درباره قلعه کنت را نادیده میگیرد و به زودی متوجه میشود که اورلاک یک خونآشام است. کنت اورلاک با پنهان شدن در تابوتها، به شهر هاتر سفر میکند و طاعون و وحشت را با خود به ارمغان میآورد.
همچنین ببینید: بهترین سریالهای نتفلیکس که باید تماشا کنید | 25 سریال برتر نتفلیکس تا امروز
«نوسفراتو» به کارگردانی فریدریش ویلهلم مورنائو، یک اقتباس غیررسمی و اکسپرسیونیستی از رمان «دراکولا» است که به دلیل مسائل حق کپی، نام شخصیتها را تغییر داده است. این فیلم یکی از شاهکارهای سینمای صامت و جنبش اکسپرسیونیسم آلمان است. تصویر ماکس شرک در نقش کنت اورلاک، با ظاهری شبیه به موش و حرکات وهمآلود، موجودی واقعاً ترسناک و حیوانی را خلق کرد که با دراکولای اشرافی بلا لوگوسی کاملاً متفاوت است. تصاویر نمادین فیلم، به ویژه سایه اورلاک بر روی دیوار، تا ابد در تاریخ سینما حک شده است.
۴۳. [REC]
- IMDb: 7.4/10
- Rotten Tomatoes: 90%
یک خبرنگار تلویزیونی به نام آنخلا و فیلمبردارش، در حال تهیه گزارش از زندگی روزمره یک ایستگاه آتشنشانی هستند. آنها به همراه تیمی از آتشنشانان به یک تماس اضطراری در یک ساختمان آپارتمانی پاسخ میدهند. اما به محض ورود، ساختمان توسط مقامات بهداشتی قرنطینه شده و تمام راههای خروج مسدود میشود. آنخلا، فیلمبردارش و ساکنان ساختمان متوجه میشوند که ویروسی مرگبار شبیه به هاری در آنجا شیوع پیدا کرده و ساکنان را به موجوداتی وحشی تبدیل میکند.
این فیلم اسپانیایی به کارگردانی ژاومه بالاگرو و پاکو پلاسا، یکی از بهترین و تأثیرگذارترین نمونههای زیرژانر “تصاویر پیدا شده” است. فیلم با استفاده از یک دوربین دستی و روایتی در زمان واقعی، حسی از فوریت، هرجومرج و کلاستروفوبیای شدید را به مخاطب منتقل میکند. «[REC]» یک تجربه بیوقفه و نفسگیر است که از ابتدا تا انتها، سطح تنش و وحشت را بالا نگه میدارد.
۴۴. میانتابستان (Midsommar)
- IMDb: 7.1/10
- Rotten Tomatoes: 83%
دنی، دختری که با یک تروما و غم خانوادگی دستوپنجه نرم میکند، به همراه دوستپسرش کریستین و دوستانش، برای شرکت در یک فستیوال تابستانی نادر که هر ۹۰ سال یک بار در یک روستای دورافتاده سوئدی برگزار میشود، به سوئد سفر میکند. این فستیوال در ابتدا شبیه به یک جشن پاگانی زیبا و شاد به نظر میرسد، اما به تدریج مشخص میشود که ساکنان این روستا، آیینهای بسیار تاریک و خشونتآمیزی را اجرا میکنند.
دومین فیلم آری استر پس از «موروثی»، یک فیلم “وحشت در روز روشن” است که با زیباییشناسی بصری خیرهکننده و رنگهای شاد، داستانی عمیقاً آزاردهنده و perturbing را روایت میکند. فیلم به جای ترساندن مخاطب در تاریکی، با نمایش خشونت و آیینهای عجیب در روشنایی کامل روز، وحشتی متفاوت و روانی خلق میکند. «میانتابستان» یک کاوش بیرحمانه در مورد غم، روابط سمی و نیاز به تعلق است که تجربهای فراموشنشدنی و در عین حال سخت را برای تماشاگر رقم میزند.
۴۵. حس ششم (The Sixth Sense)
- IMDb: 8.2/10
- Rotten Tomatoes: 86%
دکتر مالکوم کرو، یک روانشناس کودک برجسته در فیلادلفیا، با مورد جدیدی روبرو میشود: پسر هشت ساله تنهایی به نام کول سیر که ادعا میکند میتواند با مردگان ارتباط برقرار کند. دکتر کرو که هنوز به خاطر شکست در درمان یک بیمار سابق، احساس گناه میکند، تمام تلاش خود را برای کمک به کول به کار میگیرد. او در ابتدا تصور میکند که کول دچار توهم است، اما به تدریج به این باور میرسد که پسرک حقیقت را میگوید.
این فیلم به نویسندگی و کارگردانی ام. نایت شیامالان، یک پدیده فرهنگی بود که او را به عنوان یک استعداد جدید و مهم در هالیوود معرفی کرد. «حس ششم» یک درام ماورایی و روانشناختی است که بیشتر بر روی اتمسفر، شخصیتپردازی و احساسات تمرکز دارد تا وحشت مستقیم. شهرت اصلی فیلم به خاطر پیچش داستانی پایانی آن است که یکی از بهترین و غافلگیرکنندهترین پایانهای تاریخ سینما محسوب میشود و مخاطب را وادار به بازبینی کل فیلم با دیدی جدید میکند.
۴۶. مرد نامرئی (The Invisible Man)
- IMDb: 7.1/10
- Rotten Tomatoes: 92%
سیسیلیا کاس پس از فرار از دست دوستپسر کنترلگر و دانشمند ثروتمندش، آدریان، در خانه دوستش پنهان میشود. مدتی بعد، خبر خودکشی آدریان و به ارث رسیدن ثروت هنگفتی به سیسیلیا به او میرسد. اما سیسیلیا به این باور است که مرگ آدریان یک حقه است و او با استفاده از تکنولوژی نامرئی شدن، در حال تعقیب و آزار روانی اوست تا همه فکر کنند که سیسیلیا عقلش را از دست داده است.
این فیلم به کارگردانی لی وانل، یک بازآفرینی مدرن و هوشمندانه از داستان کلاسیک اچ. جی. ولز است. فیلم با تمرکز بر دیدگاه قربانی، به استعارهای قدرتمند از سوءاستفاده روانی، تروما و “گسلایتینگ” (Gaslighting) تبدیل میشود. اجرای فوقالعاده الیزابت ماس در به تصویر کشیدن وحشت و استیصال زنی که هیچکس حرفش را باور نمیکند، قلب تپنده فیلم است. «مرد نامرئی» یک تریلر روانشناختی پرتنش و بسیار مؤثر است.
47. شهدا (Martyrs)
- IMDb: 7.0/10
- Rotten Tomatoes: 53%
لوسی، دختری که در کودکی ربوده شده و به طرز وحشتناکی شکنجه شده بود، پانزده سال بعد، خانوادهای را که معتقد است مسئول آزار او بودهاند، پیدا کرده و به قتل میرساند. دوستش، آنا، که همیشه از لوسی مراقبت کرده، به او کمک میکند، اما به زودی هر دو در دام یک فرقه سری و سادیستی میافتند. این فرقه معتقد است که با شکنجه سیستماتیک زنان جوان تا سر حد مرگ، میتوانند به اسرار جهان پس از مرگ پی ببرند.
«شهدا» به کارگردانی پاسکال لوژیه، یکی از جنجالیترین، خشنترین و بیرحمانهترین فیلمهای “موج نوی اکستریم فرانسه” است. این فیلم به دلیل نمایش بیپرده شکنجه و خشونت شدید، تماشای بسیار سختی دارد و برای هر کسی مناسب نیست. «شهدا» فراتر از یک فیلم ترسناک صرف، یک کاوش فلسفی و اگزیستانسیال در مورد رنج، ایمان و معنای زندگی است که مخاطب را با سوالات عمیق و آزاردهندهای تنها میگذارد.
48. عاج (Tusk)
- IMDb: 5.3/10
- Rotten Tomatoes: 46%
والاس برایتون، یک پادکستر مغرور، برای مصاحبه با یک نوجوان که به صورت تصادفی پایش را قطع کرده، به کانادا سفر میکند. اما پس از رسیدن، متوجه میشود که آن نوجوان مرده است. والاس برای اینکه دست خالی برنگردد، آگهی مردی را پیدا میکند که داستانهای جالبی برای تعریف کردن دارد. او به عمارت دورافتاده این مرد، هاوارد هاو، میرود، اما به زودی متوجه میشود که هاوارد وسواس عجیبی به گراز دریایی دارد و قصد دارد والاس را از طریق جراحیهای هولناک، به یک گراز دریایی تبدیل کند.
«عاج» به کارگردانی کوین اسمیت، یک فیلم عجیب و غریب در ژانر وحشت جسمی و کمدی سیاه است که بر اساس یک بحث شوخیوار در پادکست خود اسمیت ساخته شده است. این فیلم به دلیل ایده پوچ و اجرای بیپردهاش، واکنشهای بسیار متفاوتی را از سوی مخاطبان و منتقدان دریافت کرد. «عاج» یک فیلم کاملاً غیرمتعارف و جسورانه است که یا عاشقش میشوید یا از آن متنفر خواهید شد.
49. شوم (Sinister)
- IMDb: 6.8/10
- Rotten Tomatoes: 63%
لیسون آزوالت، نویسندهای که با نوشتن در مورد جنایات واقعی به شهرت رسیده، برای تحقیق روی پرونده جدیدش، خانواده خود را به خانهای نقل مکان میدهد که در آن یک خانواده به طرز فجیعی به قتل رسیدهاند. او در اتاق زیر شیروانی، جعبهای حاوی چند حلقه فیلم ۸ میلیمتری پیدا میکند. هر کدام از این فیلمها، قتلهای وحشتناک خانوادههای دیگر را به تصویر میکشند. الیسون با تماشای این فیلمها و تحقیق درباره آنها، متوجه حضور یک موجودیت فراطبیعی و شوم به نام “بوگول” میشود که تمام این قتلها را به هم مرتبط میکند و به زودی درمییابد که با این کار، خانواده خودش را به هدف بعدی این نیروی اهریمنی تبدیل کرده است.
«شوم» به کارگردانی اسکات دریکسون، یک فیلم ترسناک فراطبیعی است که به دلیل اتمسفر سنگین، حس تعلیق دائمی، و استفاده هوشمندانه از جامپ اسکرهای مؤثر، مورد تحسین گسترده منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. این فیلم که اغلب به عنوان یکی از ترسناکترین آثار سینمایی دهه ۲۰۱۰ شناخته میشود، حتی در یک مطالعه علمی (Science of Scare Project) بر اساس تأثیرش بر ضربان قلب تماشاگران، به عنوان ترسناکترین فیلم تاریخ معرفی شد. «شوم» با ترکیب استادانه عناصر “تصاویر یافتهشده” (Found Footage) و داستانی دلهرهآور، تجربهای واقعاً وحشتناک و اضطرابآور خلق میکند که تا مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند.
50.گرگنمای آمریکایی در لندن (An American Werewolf in London)
- IMDb: 7.5/10
- Rotten Tomatoes: 89%
دیوید و جک، دو کولهگرد آمریکایی، در حال سفر در مناطق روستایی انگلستان هستند که در یک شب مهتابی، مورد حمله موجودی وحشی قرار میگیرند. جک کشته میشود و دیوید به شدت زخمی میشود. دیوید در بیمارستانی در لندن به هوش میآید و توسط روح جک که به تدریج در حال فاسد شدن است، ملاقات میشود. جک به او هشدار میدهد که توسط یک گرگنما گاز گرفته شده و در ماه کامل بعدی، خودش به یک گرگنما تبدیل خواهد شد.
این فیلم به کارگردانی جان لندیس، یک ترکیب پیشگامانه از کمدی سیاه و وحشت جسمی است. شهرت اصلی فیلم به خاطر جلوههای ویژه برندهی اسکار آن برای صحنه تبدیل شدن به گرگنما است که توسط ریک بیکر خلق شده و حتی امروز نیز خیرهکننده و دردناک به نظر میرسد. «گرگنمای آمریکایی در لندن» با موفقیت توانست بین لحظات واقعاً ترسناک و شوخیهای هوشمندانه تعادل برقرار کند و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای گرگنمایی تاریخ شناخته میشود.