در روز ۴ مارس سال ۲۰۰۳ (۱۰ اسفند ۱۳۸۱) بازی Freelancer در ژانر شبیهساز منتشر شد که انگار قرار بود برای سالها بیرقیبترین بازی شبیهساز فضایی در میان بازیهای دیگر باشد.
من به شخصه از آن دسته افرادی نیستم که با غرق شدن در دنیای بازی مدرن و امروزی، بازیهای خوب قدیمی را فراموش کند و به تمجید از آنان نپردازد. برای من بازیهای قدیمیای که نقطهی اوج ژانر خود بودهاند، هنوز هم پس از گذشت سالها ارزش بررسی و یادکردن را دارند. بازی Freelancer اولین بازی شبیهساز فضایی بود که من تجربه کردم و از همان موقع، تاثیر ویژهای بر روی من گذاشت. تاثیری که از بازی گرفتم نه به دلیل داستان آن، بلکه به خاطر جهان خاص بازی که مرا وادار به کاوش در گوشهگوشهی آن کرد، بود و باید بگویم بازی در بخش Sirius چیزهای زیادی برای کشفشدن توسط شما قرار داده است.
بازی دارای دهها سیستم ستارهای مختلف بود و من در جوانی، این وظیفه را بر عهده گرفتم تا همهی آنها را کشف و از اسرارشان سر دربیاورم. در زمانی که راهنماییهای بازیها و به اصطلاح ویکیها وجود نداشتند، ماهها وقت خود را صرف ماجراجویی در بازی میکردم، اما باید بگویم که این، وقتگذرانی بسیار خوبی بود و پس از آن به کاوشگری ماهر تبدیل شدم که از کشفیات خود بسیار خوشحال است.
حالت Discovery، یک مود بود که بازی Freelancer را از هر نظر پویاتر و جذابتر نشان میداد و همین باعث شد تا من وارد بخش چندنفرهی بازی بشوم. من در تمام این سالها بازیهای آنلاین زیادی را تجربه کردهام، ولی به جرئت میتوانم بگویم که هیچ جامعهی طرفداریای را ندیدهام که هیچ گونه نقشآفرینیای در بازی را به اندازه حضور در حالت گشت و گذار (Discovery) بازی جدی بگیرند. شما در حالت vanilla میتوانید در نقش یک دزد تمامعیار، یک معدنچی (miner) یا یک پلیس باشید، در حالی که در حالت Discovery می توانید تمامی این نقشها و نقشهای بسیارِ دیگر را بر عهده بگیرید.
حالت Discovery بازی Freelancer، دارای تعدادی سیستمهای ایفای نقش در بازی است که اگر قوانین رسمی یا نانوشتهای که در بازی ایجاد شده را زیر پا بگذارید، شاید خیلی نتوانید چندان به دوردستها پرواز کنید.
تجربه هایی از بازی Freelancer
یکبار در حال پرسه زدن در فضا برای کشف سیستمهای جدید بازی در این حالت بازی بودم که توسط بازیکنی دیگر که نقش پلیس را ایفا میکرد، متوقف شدم. وی به بررسی و اسکن بار من پرداخت و به دلیل پرواز بدون مجوز در فضا، من را سرزنش کرد.
خوشبختانه پلیس با من کاری نداشت و فقط با یک اخظار، من را متوجه کرد که مبادا دوباره، پرواز بدون مجوز یا ورود به حریم هوایی سیستم های دیگر بدون مجوز قانونی را انجام بدهم که در این صورت یا مورد حملهی دزدها قرار خواهم گرفت یا ممکن است مورد اصابت شلیک پلیسها قرار بگیرم.
پس از اولین معدنکاری و استخراج، با بازیکنی دیگر که نقش یک دزد را بازی میکرد آشنا شدم. او مرا تهدید کرد که اگر تمام اعتبارات و بار همراهم را تحویلش ندهم، کشتی من را منفجر خواهد کرد. از آنجایی که کشتی من در مقابل کشتی آن دزدها قدرت و شانس چندانی نداشت، تصمیم به تسلیم شدن و دادن بارهایم گرفتم، حتی چند ده هزار هزینه، بیشتر از آن چیزی که خواسته بود!
البته چند روز بعد فهمیدم که شما قبل از ورود به دیگر سیارکها برای تجارت، باید به انجمن صنفی معدنچیان بروید و برای خود اسکورت استخدام کنید. چرا که معمولا دزدها و قانونشکنان علاقهی زیادی به حضور در آنجا دارند! همچنین یاد گرفتم که میتوانم برای سر کسی جایزه هم بگذارم؛ اگر نام آن دزد را فراموش نمیکردم، پس از آگاهی از این قابلیت حتما این کار را میکردم.
دلیلی که باعث شد از مد Discovery صحبت کنم، این است که این حالت تا به امروز زنده و به روز مانده است. علیرغم اینکه بازی Freelancer یک بازی قدیمی با استانداردهای امروزی است، هنوز هم از سوی طرفداران خود حمایتهای زیادی دریافت می کند. البته که چنین چیزی دربارهی ناشر آن یعنی مایکروسافت نمیتوان گفت، چرا که امروز مایکروسافت بیشتر به دنبال عرضه آیپیهای انحصاری ارزشمندی را خلق و عرضه کند؛ درحالیکه این شرکت صاحب آیپیهای باارزش و خاک خوردهای چون Freelancer است که از انجام کاری در قبال آنها خودداری میکند.
در حالیکه با عرضهی یک نسخهی ریمستر یا دنباله برای آن میتواند نسبت به موفقیت آن، ادای دین کند اما از آن صرف نظر میکند. البته که به نظر من هیچ نیازی به انجام هیچکدام نیست.
برای جشن ۲۰ سالگی این بازی، دوباره به تجربهی آن پرداختم و باید بگویم که همچنان بازی لذتبخش است. تجربهی تکنفره بسیار ساده است، اما در آن آزادی عمل وسیعی برای انجام ماموریتها داده میشود و تقریبا هرکاری که بخواهید در طی انجام ماموریت ها میتوانید انجام دهید. انجام کار برای جناحها و گروههای مختلف، استخراج معادن و حمل کالا برای دریافت سود، کاوش در سیارکها و سایر مناطق خطرناک برای کسب گنج و سلاحهای منحصر به فرد از جمله این کارها است.
بازی Freelancer با واژهی آزادی معنا میشود. هر کاری که برای انجام در دنیای بازی تمایل داشته باشید، امکانپذیر است و اساسا چیزی برای مانع شما شدن وجود ندارد. شاید این موضوع برای میزان محتوای بخش Sirius ترسناک به نظر برسد، اما در مقایسه با عناوین جدید که مدام برای توضیح بخش به بخش گیمپلی شما را متوقف میکنند، نکتهی مثبتی به نظر میرسد.
به نظر من هیچ ایرادی ندارد که به برخی از بازیکنان، مکانیزمهای پیچیدهی بازی را آموزش دهید. امروزه آموزشها و راهنماییهای بازیها بیش از اندازه زیاد شدهاند و کاش هر بازی این امکان را به شما میداد تا از آن آموزشها صرف نظر کنید.
همچنان بازی بدون بخشهایی که به بخش چندنفره (آنلاین) همچون حالت Discovery مربوط میشوند هم میدرخشد، چرا که حتی اگر با دوستانتان هم وارد بخش آنلاین آن بشوید، تعداد افراد زیادی دیگر آن را بازی نمیکنند و تقریبا سرور های بازی خالی از بازیکن است. اما همچنان به صورت تکنفره میتوانید بخش آنلاین را برای کاوشهای بیشتر در نظر داشته باشید. در چند وقت اخیر بازیهایی چون Everspace 2 سعی داشته اند تا به حال و هوای این بازی نزدیک بشوند، اما هنوز هم به آن نرسیدهاند و حتی از القای ترس بخش Sirius هم ناتوانند.
شبیهسازهای فضایی مدرن و امروزی به دلیل تلاش برای القای حس اکشن و سرگرم کننده بودن بازی، بسیار قابل پیشبینی و کسل کننده به نظر میرسند و حتی آن بازی بدشکل Star Citizen – که زاییدهی افکار Chris Roberts است که بازی Freelancer را طراحی کرد- به طرز ناامیدانه ای مشابه فیلمهای اکشن هالیوودی است که تلاش میکند داستانهای علمیتخیلی را در خود روایت کند. میخواهم بگویم که دلم برای بازیهای علمیتخیلی خاصی که در دورانی که بازی های ویدیویی مرموز و بیروح (که شاید به خاطر محدودیتهای فنی آن زمان اینگونه) بودند تنگ شده است. شاید پیر شدهام و دیگر از بازیهای پرزرق و برق امروزی بیزارم و همان بهتر که وقتم را در آن بخش Sirius بگذرانم.
بازی Freelancer امروز دیگر در هیچکدام از فروشگاههای رسمی پیدا نمیشود و شاید مجبور باشید آن را از برخی از سایتها به صورت رایگان و غیر قانونی دریافت کنید. بله این گوهر پنهان و این شبیهساز فضایی شاهکار به قدری نادیده گرفته شده که حتی در هیچ یک از فروشگاه های رسمی هم پیدا نمیشود…