احتمالا چیزی اعصابخردکنتر از بازیهایی نیست که به شما توهم در تصمیمگیری میدهند، اما تصمیمگیری واقعی و تاثیرگذار را القا میکنند. اما آیا بازی The Wolf Among Us هم چنین وضعیتی دارد؟
قبل تر درمورد بازی های استودیوی تل تیل گیمز بحث کردیم. این استودیو به ساخت بازی های داستان تعاملی مشغول است. کیفیت بازی های ساخته شده توسط این استودیو در حدی است که در سال 2013 یکی از بازی های سری The Walking Dead این سازنده برنده جایزه بهترین بازی سال شد.
انتخاب کردن یا انتخاب شده
تا همین چند وقت پیش، یکی از مفاهیمی که در بازیهای ویدیویی سروصدای زیادی پیدا میکرد، مفهوم «انتخابهای اخلاقی» بود. اغلب بازیهایی که بر پایهی این مفهوم ساختهشدهاند، به طرز جالبی شما را در یک دوراهی قرار میدهند: آیا دوست دارید در نقش قهرمانی به شکل مثبت و نخنما شدهی رایج حضور داشته باشید، یا اینکه قهرمانتان را در یک مسیر شخصیتی خاکستری قرار بدهید که هر از گاهی پایش به راه خلاف هم باز میشود.
جالبتر این بود که شما نمیتوانستید انتخابهایی انجام بدهید که کاراکتر بازی را در یک مسیر میانه یعنی مثبت و منفی قرار دهد و در نهایت، بازی شما را مجبور میکرد تا یک بعد مثبت یا منفی کاراکتر را با اتخاذ تصمیمات مربوط به خود تا انتها ببرید تا به بهترین آیتمها و تواناییهای کاراکتر بازی دست پیدا کنید. در اصل چیزی به نام انتخاب وجود نداشت، بلکه در اصل «توهم انتخاب» وجود داشت.
درواقع، بازی تنها به یک انتخاب اصلی منتهی میشد که بازیکن در بخشهای مختلف بازی آن را در قالب تصمیمات بعدی تکرار کند. پس فهمیدید که اصلا انتخاب اخلاقیای به آن معنا وجود نداشت و صرفا یکسری مسائل ریاضی ساده بودند که به صورت سطحی در پشت پردهی داستان بازی گنجانده شدهبودند.
Telltale و آزادی واقعی
سال ۲۰۱۲ بود که استودیو Telltale با عرضهی بازی The Walking Dead، سعی بر ارائهی یک استاندارد اخلاقی درست داشت و با ارائهی هر فرصتی به بازیکن، دو انتخاب بد و وحشتناک پیش روی وی قرار میداد. اینجا بود که بازیکن با در نظر گرفتن منافع خود بازی را تا انتها انجام نمیداد، بلکه با منطق آسیب کمتر به کاراکترهای بازی بهخصوص کسانی که برایش مهمتر بودند، انتخابهای اخلاقی خود را اتخاذ میکرد. اما بازی The Wolf Among Us که توسط همین استودیو ساخته شد، بر خلاف ظاهر خود تا حد زیادی از این منطق در انتخابهای اخلاقی پیروی نمیکند و قرار نیست در ظاهر بر اساس انتخاب های دوگانه جلو برود.
در بازی The Wolf Among Us، انتخابهای کاراکتر Bigby معمولا به فرم دوگانهی paragon/renegade که در سری بازیهای Mass Effect وجود دارد، ختم میشود. هر موقعیتی که وی در آن قرار میگیرد، آلوده به این موضوع است که چقدر مایل است طبع گرگوار درونی خود را آزاد کند. همواره یک انتخاب اصلی و ثابت برای کاراکتر اصلی بازی وجود دارد که آیا وی به انگیزههای اصلی و واقعی خود میپردازد یا خیر.
بازی The Wolf Among Us یک داستان کارآگاهی است، به طبع وقتی Bigby در موقعیت خشونتآمیز قرار نمی گیرد بازهم شاهد یک گزینه بر همین اساس و با پیروی از قانون و منطق بازی هستیم. این اثر همانند بازی The Walking Dead، به روابط شما با دیگر شخصیتها میپردازد و این، میتواند تاثیر بیشتری بر نحوهی انتخاب و تصمیمگیری کاراکتر بازی در موقعیتهای مختلف داشته باشد و در حین تصمیمگیری حواسش باشد که در خلا زندگی نمیکند و باید آثار تصمیمات خود بر دیگران را در نظر بگیرد.
البته که برخی از تصمیم گیریها پیامدهایی فلسفی و فراتر از رفتار یک کارآگاه بداخلاق و میزان علاقهی وی به دیگران دارد و به موازات دوگانگی paragon/renegade، دو انتخاب دیگر نیز وجود دارد: نظم در مقابل هرجومرج یا قانون در مقابل بیقانونی.
در جامعهی داستانها و افسانهها، سیستم به طرز وحشتناکی فاسد و خراب است، اما خرابی سیستم به معنای خرابی افراد سیستم نیست. شاید Bigby Wolf و Snow White به عنوان کارمندان ادارهشان در کارکرد نامناسب آن دخیل باشند، اما هردویشان بیش از هرچیز دیگر خواهان بهترین چیز برای جامعه هستند، اما همچنان انتخابهای شما به اینکه کاراکترهای بازی قرار است چگونه خرابی و فساد را از میان بردارند، بستگی دارد.
کاراکتر Snow به دنبال نظم جدیدی است که هنوز در Fabletown ایجاد نشده است. او میخواهد سیستم را با سوزاندن افرادی که آن را تضعیف کردهاند و برای آن موانع متعدد ایجاد کردهاند، اصلاح کند. این افراد the Tweedles، Ichabod Crane، Bloody Mary و Crooked Man هستند که به عنوان مجرم شناخته میشوند و پس از حذف آنها از سطح جامعه، روند کمک به افراد نیازمند میتواند به طور جدی آغاز شود.
او میخواهد به کسانی که در طبقات پایین جامعه با مشکلات مختلف دستوپنجه نرم میکنند، کمک کند اما هر یک از تلاشهای وی با موانعی از سوی دشمنان همچون اختلاس، ارعاب و تهدید فیزیکی و بردگی روبرو میشود که بوسیلهی اینها، جامعه را تحت فشار قرار دادهاند.
کاراکتر Snow دقیقا به دنبال برخورد با Crooked Man و سازمان وی است، چرا او با طمعی که به خرج میدهد، جنایات زیادی را مرتکب شدهاست. وی و سازمان تحت نظرش به طور فعالانهای باعث رکود اقتصادی شدهاند و همین سبب شده تا او و تیمش در زندگی بسیاری از مردم اثرگذار باشند. آنها با تواناییها و ارادهی سیاسی خود موجب شدهاند تا تلاشها برای پایان دادن به نابرابریها در جامعه بینتیجه بماند.
Crooked Man در بازی The Wolf Among Us به عنوان رییس یک سازمان جنایتکار معرفی میشود و چنان به جایگاهی مهم در جامعهی داستان بازی دست یافه است که وی را میتوان به عنوان نمادی از یک بانک فاسد یا مالک صندوقهای سرمایهگذاری دانست، البته که تنها با نگاه به سطح کلان وضعیت موجود، به چنین مشکلاتی میتوان پی برد.
Bigby چیزها را از چنین نقطه نظری نمیبیند، او درست در سطح جامعه قرار دارد و به طور مستقیم با مردم برخورد دارد و مشکلاتشان را از نزدیک میبیند. وی شاید نتواند مفاهیم عمیقتر و سیستمهایی که باعث بروز مصائب مختلف میشوند را درک نکند، اما خوب میداند که پایبندی به قانون چه مشکلاتی را به دنبال دارد.
در اپیزود سوم بازی یعنی A Crooked Mile، کاراکترهای Bigby و Snow با جادوگری به نام عمه Greenleaf در خانهاش روبرو میشوند و از وی دربارهی جادوهای بازار سیاه میپرسند (و همچنین جادویی خیالی برای اینکه فرد شبیه دیگران به نظر برسد). جالب است که دریافت چنین جادویی جز از جادوگران دارای مجوز طبقهی ۱۳ صورت بگیرد، غیرقانونی محسوب میشود.
با این حال، ساخت چنین جادویی سخت و بسیارگران است. این جادو شما را در خالت انسانی تبدیل به یک فرد دیگر میکند و البته Snow را در اپیزودهای قبلی به دلیل وجود موارد کپی شده از خود دچار مشکل میکند. یک درخت جادویی وجود دارد که این جادو از آن بدست میآید و منبع امرار معاش عمه Greenleaf است.
در نهایت Snow به Bigby میگوید که باید درخت را بسوزاند و او به شدت از بیقانونی و از آسیب زدن به آن درخت بیزار است. تا این مرحلهی بازی، Snow یک نماد تمام و کمال از نظم و قانون بوده است. اما اکنون شرایط تغییر کردهاست و با درخواست سوزاندن آن درخت، به طبع اصلی و خوی واقعی Bigby متوسل شدهاست و به وی دستور یک عمل خشونتآمیز را دادهاست. اینکه عمه Greenleaf و درخت وی را به حال خود بگذارید، خود مخالفت با دستور Snow به شمار میرود و گرچه شاید تصمیم دلسوزانهتری باشد.
به علاوه بازیکن با انتقال این جادوگر و درختش به طبقهی ۱۳ در کنار دیگر جادوگران رسمی دولت، فاصلهی وی با جادوگران رسمی را از بین ببرد و البته که هیچیک از زنان را خوشحال نمیکند.
عمه Greenleaf ابدا دوست ندارد که یک دستنشاندهی دولتی باشد، ولی بخاطر حفظ درختش هم که شده، با اکراه مجبور به تسلیم در برابر این تصمیم Bigby برای رسمی شدن خود میشود. Snow بخاطر اینکه Bigby از دستور وی سرپیچی کرده است و با رسمی کردن عمه Greenleaf جایگاه عدالتطلبی وی را تضعیف کرده، از او متنفر شدهاست. او تنها به دنبال نابودی Crane و ظاهر فاسد حکومت وی است و میخواهد آن را با چیزی بهتر جایگزین کند. وی حتی رها کردن مجرمان یا پاداش دادن به آنها برای به انجام رساندن اقدامات خود در این مسیر را درست نمیبیند.
اما دیدگاه Bigby در این مسیر متفاوت و در دست بازیکن است. نگاه وی به جامعه و دردهای آن ریزبینانه است و حتی میداند که با کاری که برای عمه Greenleaf انجام دادهاست، ممکن است وی را درگیر چه سختیهایی کند. با این حال Snow را میشناسد و به تفکرات وی اعتماد کامل دارد.
این انتخاب که پیش روی بازیکن قرار دارد، یکی از بهترین گزینههای ارائهشده در بازی The Wolf Among Us است که از طریق چارچوب بندی گزینهها، اقدامات مورد انتظار را در دوگانگی paragon/renegade معکوس میکند. بازی همچنین مشکل را با راه حلی مطلق گرایانه (حتی در مواجهه با یک بحران عظیم) نه از طریق برخورد حق و باطل بلکه با رویارویی عقاید خرد و کلان برجسته و مهم جلوه میدهد و حتی اگر تصمیم کاراکترها را هم در نظر نگیریم، لحظهای عالی برای پردازش شخصیتی کاراکترها محسوب میشود.
بازی The Wolf Among Us و مسیری که از The Walking Dead شروع شد
بازی The Wolf Among Us در طول اپیزودهایش برای رقم زدن انتخابهای مناسب و به جا، با مخاطب دستوپنجه نرم میکند. این بازی مثل بازی The Walking Dead نیست که به خاطر شرایط آن، به طور دائم معماهای اخلاقی مطرح شود، بلکه یک اثر پر رمزوراز است که در سطح وسیعی نیازمند به کاوش و بررسی برای اتخاذ تصمیمات متعدد است. شما زمانی با انتخابهای دشوار روبرو میشوید که به درک درست و کاملی از موقعیت رسیدهباشید.
در بازی لحظات خاصی برای توسعه شخصیتها و ساخت آنها در مسیرهای مختلف قرار دارد، اما تنها چند موقعیت خاص (همچون تصمیمگیری دربارهی عمه Greenleaf) وجود دارد که به مفاهیم فلسفی بزرگتر مرتبط میشوند و مشخص میشود که بازی The Wolf Among Us واقعا چه پتانسیل بالایی دارد.
بازی The Walking Dead در فضایی آخرالزمانی زامبیمحور، تنها به دنبال این است که تمام زیرساختهای جهان اعم از اجتماعی و مکانیکی در حال فروپاشی هستند، اما بازی The Wolf Among Us با رقم زدن موقعیتهای مختلفی همچون موقعیت تصمیمگیری برای عمه Greenleaf به شدت به انتخابهای ما وزن و ارزش میبخشد و البته که ما را درگیر آنها میسازد.
بازیکن باید بداند که جادوها مثل جادوی بازار سیاه چه ماهیتی دارند و برای چه مهم هستند و حضور آنها در جامعه چه پیامدهایی دارد و تصمیمات خود را بر این اساس اتخاذ کنند. درست در تقابل ایدئولوژی و قانون، در تقابلی که به واسطهی آن نمیدانیم چه تصمیمی برای عمه Greenleaf مناسبتر است، در یک چالش عمیق اخلاقی و البته قانونی اسیر میشویم.
ایجاد چنین انتخابهای عمیقی نیازمند کار بسیار است و سختی انتخابهای سخت به دلیل وجود بسیاری از دیدگاهها و نیازهای مختلف است که نمیتوان همه را در کنار یکدیگر حفظ کرد و به همین دلیل است که در اغلب بازیها بیشتر شاهد یک سیستم توهم انتخاب اخلاقی هستیم تا سیستم انتخاب اخلاقی. آنها سیستمی نمیخواهند که به بازیکن بازخورد بدهد و زمان کافی برای به چالش کشیدن بازیکن باقی نمیگذارند و آنها را در یک شرایط خاص قرار نمیدهند و اینجاست که ارزش بازیهای استودیو تلتیل گیمز از جمله بازی The Wolf Among Us نمایان میشود…