چند وقتی است که بازی های زیادی که عموما مستقل هستند، به عنوان بازی های روگ لایک شناخته می شوند. بازی ها روگ لایک ویژگی های بخصوصی دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
این روزها عناوین زیادی از بازی های ویدیویی منتشر می شوند و به فروش خوبی می رسند. ویژگی اصلی این بازی ها کمک به بازیکن برای پیشروی در بازی است. به شکلی که هدف از ساخت، انتشار و فروش یک بازی ویدیویی صرفا به پایان رساندن شده است. در گذشته اما قضیه منتفاوت بود؛ تمام هدف بازیکنان از بازی کردن، تحربه گیم پلی، داستان و مکانیزم های بازی بود که این نکته امروزه بسیار کمرنگ شده. تا جاییکه اگر یک اثر صرفا همین نیاز را برطرف کند به راحتی می تواند جز بهترین بازی های دوره خود باشد.
دهه 90 میلادی کامپیوتر ها تقریبا شکل و شمایل تجاری خود را گرفته بودند و به شدت به کامپیوتر های امروزی نزدیک شبیه شدند. سال 1980 بود بود که یک بازی در سبک «کاوش در دانجن» (Dungeon Crawling Video Game) به نام روگ (Rogue) سر و صدای زیادی کرد. تا جاییکه توانست یک ژانر جدید در بازی ها، یعنی بازی های روگ لایک را پایه ریزی کند.
بازی روگ؛ پدر ژانر روگ لایک
بازی روگ سال ۱۹۸۰ در سبک جست و جو در دانجن ها منتشر شد که سر و صدای زیادی به پا کرد. نسخه اولیه این بازی که برای کامپیوتر های خانگی منتشر شد در محیط معروف کامند ویندوز اجرا می شد. داستان بازی از این قرار بود که شما باید بدون اینکه شکستی را تجربه کنید، دانجن های مختلف را پشت سر بگذارید از پس چالش های هر دانجن بر بیایید.
تا اینجا این بازی کاملا مشابه با عناوین پیش از خود بود که از ژانر Dungeon Crawling به حساب می آمدند. اما یک چیز این بازی را متفاوت می کرد. هر موقع در دانجنی شما شکست می خوردید باید بازی را از صفر و از ابتدا شروع می کردید. این ویژگی باعث شد تا گیمپلی بازی به طور کلی با آنچه قبل از اون وجود داشت متفاوت شود.
در کل بازی آنقدر طولانی نبود و شاید از ابتدا تا انتهای آن کلا ۲۰ دقیقه طول می کشید اما بازگشت شما به نقطه اولیه بازی باعث می شد ساعت ها برای تمام کردن وقت بگذارید. چالش هایی از این جنس که برای اولین بار در این بازی برای گیمر ها ایجاد شده بود، به سرعت دربین جامعه بازی های ویدیویی فراگیر شد. به همین دلیل سازنده این بازی تصمیم گرفت بازی روگ را با شکل و شمایل بهتر و گرافیکی تر برای کنسول سگا در فاصله دوسال پس از عرضه نسخه اولیه منتشر کند.
شاخصه های بازی روگ
قبل از روگ هم بازی هایی تولید شدهبودند که اساس آنها گشتن در دانجن ها و پشت سرگذاشتن چالش ها و معماهای دانجن های مختلف بود. اما به طور کلی دو ویژگی در بازی روگ وجود داشت که آن را به یک بازی جدید تبدیل کرد و آن را از هم نسل های خود مثل بازی تتریس جدا کرد.
اولین شاخصهی این بازی ریست شدن پیش روی در بازی پس از شکست خوردن در هر مرحله از بازی بود. شما در این بازی، هر جایی از بازی که شکست می خورید به نقطه اول بازی می روید و بازی را از اول شروع می کنید. انگار که بازی را از ابتدا نصب کردید و به تجربه آن پرداختید. این شکست تا آنجا سنگین خواهد بود که شما تمام آپگرید های خود را از دست می دهید و در دور جدید بازی از صفر شروع می کنید.
ویژگی دوم مربوط به شکل گیری دانجن ها و اتفاقات مختلف بازی به صورت تصادفی است. پس از تجربه شکست در یک دور بازی، دور جدید بازی در حالی آغاز می شود که ممکن است جای دانجن ها و اتفاقاتی که در آن ها می افتد با دور قبلی متفاوت می شود. البته که سیر اصلی بازی یکسان است، اما در اتفاقات ریز و درشت بازی تفاوت هایی احساس می شود. به عنوان مثال تعداد دشمنان و سختی مرحله در یک دانجن در دور جدید با دور قبل تفاوت هایی دارد.
شکل گیری ژانر بازی های روگ لایک
موفقیت های بازی ساده روگ باعث شد تا طراحان بازی ویدیویی، چه آنهایی که بازی های آرکید میساختند و چه سازندههای بازی های داستانی، توجهشان به سمت بازی روگ و المان هایی که باعث موفقیت آن شدهبودند جلب شود. از این رو کم و بیش سازنده های بازی های ویدیویی رو به ساخت بازی هایی آوردند که گشت و گذار در دانجن ها یا اتاق های مختلف در آنها مکانیزم اصلی بازی به حساب میآمد.
شاید بتوان اولین بازی بزرگ و معروفی را که با الگوگیری از بازی روگ توانست به موفقیت های بزرگی دست پیدا کند، بازی بینظیر دیابلو (Diablo) دانست که در سال 1996 توسط بلیزارد ساخته شد. این بازی آنقدر بزرگ و پرطرفدار شد که 3 عنوان دیگر از آن توسط بلیزارد ساختهشد و نسخهی آخر آن یعنی دیابلو 4 هم اخیرا منتشر شد.
فراگیری مکانیزم های بازی روگ باعث شد تا امروزه همه اهالی بازی های ویدیویی از گیمرها تا سازنده ها و فروشنده های ویدیوگیم ها روگ لایک را یک ژانر از بازی های ویدیویی بدانند. همانطور که از اسم این سبک بازی یعنی روگ لایک مشخص است، بازی هایی که از مکانیزم های بازی روگ الهام گرفتند یا به طور مستقیم از آن استفاده میکنند در دسته بندی بازی های روگ لایک قرار میگیرند.
امروزی شدن بازی های روگ لایک
مدت ها بود که بازی های روگ لایک از رده خارج شده بودند و استقبال زیادی نه برای تولید و نه برای عرضه آن صورت نمیگرفت. اگر بخواهیم روراست باشیم برای سال های طولانی عناوین جذابی هم در این ژآنر منتشر نمیشد. نبود خلاقیت در ساخت بازی های روگ لایک و محدود بودن بازیسازها باعث شد تا برای مدت ها کسی سراغ بازی های روگ لایک را نگیرد. اما این مسئله بنظر من جایی در سال 2016 با عرضه نسخه اول بازی Darkest Dungeon متوقف شد.
به طور کلی باید 3 بازی را احیا کننده این سبک از بازی ها برای گیمرهای امروزی دانست. اولین بازی همان Darkest Dungeon است که یک بازی نوبتی (Turn Base) به حساب میآید و شما در آن باید با گذشتن از دانجنهای مختلف، در بازی پیشروی کنید. عنوان دوم بازی فوق العاده Dead Cells است که بارها به آن پرداختیم. یک بازی که هم از مکانیزم های بازی های روگ لایک و هم بازی های سولز لایک الهام گرفتهاست و یک اثر سرگرم کننده را به گیمر هدیه میکند. اما مهمترین بازی روگ لایک چند وقت اخیر را قطعا باید Hades دانست.
بازی Hades یک بازی با ترکیب ژانرهای مختلف که برای سالها فراموش شدهبودند، یک بازی بینظیر است. علاوه بر المان های ژانر روگ لایک، المان هایی از بازی های سولزلایک، بیت ام آپ و گشت و گذار در دانجن ها در بازی Hades وجود دارد که همگی به علاوه گرافیک زیبا و چشم نواز به اضافه داستان و صداگذاری فوق العاده باعث شده Hades به یک ویدیوگیم فراموش نشدنی تبدیل شود.
البته در بین این سه احیا کننده ژانر روگ لایک باید بازی Darkest Dungeon را وفادارترین بازی به المان های بازی های روگ لایک دانست.
بازی های روگ لایت، روگ لایک های امروزی شده
مخاطب امروز ویدیوگیم، دوست دارد بیشترین اثرگذاری را در سبک بازی کردن خود در یک بازی داشته باشد. یعنی تا جای ممکن داستان را خودش شکل دهد، کاراکترش را خودش بسازد و مهمتر از همه با آن سبکی که دوست دارد از مکانیزم های بازی استفاده کند. بعضی ها قدرت را ترجیح می دهند درصورتیکه بسیاری دیگر انتخابشان برای بازی سرعت است. بنابراین المان های از بازی های نقش آفرینی در بازی ها یافت میشود(با اینکه به صورت کامل نمیتوان بازی را نقش آفرینی نامید).
نکتهای که در بازیهای روگ لایک کاربران را تا حدی آزار میداد از بین رفتن همه چیز دقیقا بعد از شکست خوردن شما در هر دور بازی است. شما هر وقت در یک بازی روگ لایک شکست میخوردید، تمام سلاح ها، آپگریدها و آیتم هایی را که بدست آوردهبودید از دست میدادید و دوباره بازی را از صفر شروع میکردید. تنها چیزی که برای شما باقی میماند تجربه ای بود که دورهای قبلی بازی کردن بدست آوردید.
سازندگان بازی های مدرن روگ لایک تغییراتی در این سیستم بازی اعمال کردند. مهمترین تغییر، تقسیم کردن پیشرفت ها در بازی بود. یک سری از آیتم ها و آپگریدهای بازی دائمی و بخشی دیگر مخصوص هر دور از بازی شدند. به این معنی که شما با مرگ خود یک سری از چیزهای را که قبلا بدست آوردید را از دست نمیدهید. فقط چیزهایی را از دست میدهید که موقتی هستند. برای مثال در بازی Dead Cells شما اگر سلاحی را پیدا کنید و به آهنگر بازی تحویل بدهید، در دورهای دیگر بازی نیازی نیست از ابتدا سلاح را باز کنید. فقط کافی است آن ر پیدا کرده و از آن استفاده کنید.
به این سبک جدید از بازی های روگ لایک، بازی های روگ لایت میگویند که کمی المان های نقش آفرینی به آن اضافه شده و بخشی از پیشرفت های بازی چه در آپگریدها، چه در سلاح ها و چه در داستان بازی باقی میماند. به عنوان مثال دیگر، با هر بار مردن در بازی Hades علاوه بر باقی ماندن آپگریدهای دائمی، بخش های جدیدی از داستان بازی برای شما باز میشود. این مسئله از ناراحتی گیمر برای مردن کم میکند و به گیمر انگیزه دوباره شروع کردن و ادامهدادن بازی را میدهد.
بازی های روگ لایک هنوز نفس میکشند!
با اینکه برای مدت ها بازی های روگ لایک کاملا فراموش شدهبودند اثری از آنها نبود، امروزه این بازی ها به عنوان یک ژانر مستقل از بازی های ویدیویی به حساب میآیند و عناوین امروزی از این سبک حسابی به دل هواداران بازی های ویدیویی نشستهاست. این ژانر بویژه پس از تکامل و عرضه بازی های روگ لایت امروزه تقاضای زیادی برای بازی کردن دارند. عناوین موردانتظار مهمی هم مثل بازی Hades2 در این سبک هستند که گیمرها برای عرضه آن لحظه شماری میکنند.
با این توصیف ها باید گفت بازی های روگ لایک نه تنها این بازی ها دوباره طراحی میشوند بلکه سهم بزرگی از بازار ویدیوگیم و تایم پلی بازیکنان را به خود اختصاص دادهاند و روز به روز درحال پیشرفت و تکامل بیشتر هستند. نظر شما درباره این بازی ها چیست و چه تجربه های جالبی از بازی های روگ لایک داشته اید؟