The Cult Of The Lamb به عنوان یک بازی مستقل، تنها نمونهای از علاقهی بازیهای ویدیویی به مسئلهی فرقههای مذهبی و پرداختن به آنهاست. اما این علاقهمندی از کجا میآید؟
بازی The Cult Of The Lamb از زمان انتشار خود به دلیل به تصویرکشیدن دنیایی تاریک و البته جذاب، داشتن یک گیمپلی اعتیادآور و مکانیکهای مبتنی بر [مدیریت] فرقه، بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما اولین بازیای نبود که به مسئلهی فرقههای مذهبی میپرداخت، چرا که پیش از آن عناوینی چون Cultist Simulator ،Underhand ،The Shrouded Isle ،Evil Cult ،Heretic Operative ،Enter the Gungeon ،Civilization 6: Red Death و Honey به این موضوع مهم پرداخته بودند.
البته با وجود تمام عناوینی که نام بردیم، همچنان بازیهای دیگری چون Resident Evil ،Fallout ،Silent Hill ،Night in the Woods ،Tomb Raider ،EarthBound ،Dead Space و BioShock نیز مبحث فرقهها (از فرقههای مذهبی تا شیطانی و حتی لاوکرفتی) را پیش از عنوان The Cult Of The Lamb محوریت داستان خود قرار داده بودند و هرکدام مسیر خاصی را برای اکتشاف و تحقیق دربارهی فرقهها پیشروی گیمر قرار دادهاند.
البته شاید برای یک گیمر کهنهکار این موارد تخیلی و زاییده ذهن نویسندهها باشد، اما چیزی که برای اغلب گیمرها جای تعجب دارد اهمیت بسیار بالای این موضوع در میان سوژههای مورداستفاده گرفته شده در بازیهای ویدیویی است که نیاز به کشف و بررسی دارد.
معمولا وقتی صحبت از بازیهای ویدیویی و ارتباط میان آنها با اخلاق و دین میشود، باید به ضربالمثل «یک فیل در اتاق هست – There is an elephant in the room» اشاره کنیم (این ضربالمثل انگلیسی زمانی به کار میرود که یک مشکل بزرگ یا موقعیتی دشوار و سخت وجود دارد که مردم نمیخواهند به آن اشاره کنند). چرا که گیمها همواره آثاری فاسد و نامناسب برای جوانان تصور شدهاند.
اغلب افرادی که چنین تصوری داشتهاند، به شدت مذهبی بودهاند و بازیهای ویدیویی را اغلب به دلیل محتوای گاه تخیلی، خشونتآمیز، اعتیادآور و البته جنسی گناهآمیز میدانند. همین موضوع به بدبینی گیمرها و بازی های ویدیویی نسبت به مذاهب و فرقهها دامن زده شده است و دو جبهه را اغلب در مقابل یکدیگر قرار داده است.
همین اختلاف و فاصله باعث شد تا بازیهای ویدیویی شروع به کاوش و اندیشیدن انتقادی دربارهی فرقههای مذهبی و مختلف کنند و اغلب آنها را به خاطر ترسهای عوامگونه و اخلاقیای که [که در آنها اغراق شده است] در ذهن مخاطبان خود قرار دادهاند، زیر سوال ببرند. در این مسیر، بازیهای ویدیویی با طراحی خاص خود، امکان تعامل آزاد با فرقهها و تجربهی نزدیک به واقعیت با فرقهها را درون خود قرار دادهاند که در زندگی واقعی امری خطرناک به شمار میآید.
بخشی از بدبینی و هراسی که دربارهی بازی های ویدیویی توسط فرقهها و مذاهب مختلف پدید آمده است، ناشی از بازنمایی جهل و ترسآفرینیای از فرقهها در بازیهای ویدیویی است [که شبیهسازی دقیق آنها و البته بازنمایی مطلقا منفی از آنها باعث هراس و تبلیغات عمدتا منفی فرقهها دربارهی بازیهای ویدیویی شده است].
حتی بازیهای مدرن و اخیرا منتشر شدهای چون داستان بازی The Cult Of The Lamb با نقدهای منفی از سوی افرادی مواجه شده است که گرایشات مذهبی دارند و به دلیل بازنمایی منفی این بازی از فرقههای مذهبی، آن را نوعی هراسانگیزی اخلاقی توصیف کردهاند. اینجاست که بخش عمدهای از جذب مخاطبان بسیار از سوی این بازی به دلیل جذابیت آن و تثبیت ضدفرهنگ به جای فرهنگ است.
در حالی که در بازیهای ویدیویی، روابط موجود درون فرقهها منفی بازنمایی شدهاند، توسعهدهندگان بازیها به دنبال بررسی علل شکلگیری فرقههای متعدد هستند. آنها گیمرها را اغلب در جایگاهی قرار میدهند تا بتوانند روابط شبهخانوادگی موجود در فرقهها را ببینند و دربارهی آنها فکر کنند. بیشتر مواقع، خطوط داستانی به گونهای تنظیم میشوند که قهرمان بازی همهچیزش را از دست داده است و در همان هنگام، فرقهی بازی به دنبال جذب افراد جدید است.
با وجود اینکه بسیاری از بازیهای ویدیویی دربارهی موضوع فرقهها تخیلآمیز برخورد میکنند، برخی از آنها همچون Far Cry 5 ریشهدارتر و بر اساس وقایع واقعی عمل میکنند. آنقدر نزدیک به واقعیت که حتی وبسایت GameSpot در مقالهای آن را یک بازی تقریبا سیاسی دانسته بود و فرقهی داوودیه را از الهامات این اثر برشمرد. همانطور که در این بازی دیده ایم، دشمنان و شورشیان آن فرقهای از مسیحیان مبارز هستند که بر مقالهی GameSpot صحه میگذارد.
آنتاگونیست اصلی بازی BioShock Infinite، بنیانگذار یک فرقهی فراملیتی است که طراحی شخصیتی وی بر اساس Ernst Rudin، متخصص ژنتیک و یک نازی متعصب و همچنین Anthony Comstock یک اخلاقگرای مسیحی که جریانهای بزرگ سانسور و اصلاح را رهبری میکرد، صورت گرفته است. شرور این بازی که Booker DeWitt نام دارد، در جهان این اثر، غسل تعمید داده شده است و بنابر عقاید رایج به نظر میرسد که وی در حین فرار گناهانش از بابت غسل تعمید بخشیده شده است، در حالی که خود او به این موضوع اعتقادی ندارد و همین نکتهی کوچک دو نسخهی متضاد از شخصیت وی برای ما ایجاد میکند.
یکی دیگر از بازیهایی که به مسئلهی فرقهها میپردازد، عنوان Fallout است. از فرقهی Treeminders تا فرقهی Church of the Children of Atom که مختص جهان بازی هستند. با وجود اینکه بیشتر فعالیتهایی که برای این فرقهها انجام داده میشود اغلب جنبهی سرگرمی و وقتگذرانی در محیط بازی دارند، اما میتوان طعم واقعیت را در سراسر عقاید و فعالیتهای فرقههای بازی چشید. این اثر ویدیوگیمی با قراردادن مصائب جنگ هستهای در هویت داستانی خود، نشان میدهد که چگونه ناامیدی موجود در انسانها آنها را به سمت تاسیس فرقهها و پیروی از افکار و تعلیمات آنها سوق میدهد.
در نهایت با نگاه به بازیهای فرقهمحور و موشکافی رفتار سران آنها، به یک نکتهی غمانگیز دربارهی فرقهها دست می یابیم: آنها در دنیایی که برای بسیاری از اتفاقات پاسخی وجود ندارد، همچنان به دنبال پاسخ میگردند.
با گفتن نمونههایی از مسئلهی فرقهها، هرچه به نمونههای واقعیتر نزدیک میشویم موضوع برایمان جذابتر میشود و منعکس کنندهی دورانی هستند که توسعهدهندگان و گیمرها در آن زندگی میکنند. امروزه فرقههای بسیاری از حوزههای مختلف سیاسی، فلسفی و مذهبی وجود دارد و حتی برخی از آنها خود از فرقههای دیگری زاده میشوند.
اما چیزی که با آن بحثمان را شروع کردیم یعنی همان داستان بازی The Cult Of The Lamb، باید بگوییم که رویکرد بسیار تخیلیای نسبت به مسئلهی فرقهها دارد و شاید همین موضوع باعث جذابیت آن شده باشد. بسیاری از گیمرها معمولا برای فرار از واقعیتها به بازیهای ویدیویی روی میآورند و شاید همیشه با همهی بازیها برخورد انتقادی و واقعگرایانهای نداشته باشند. صرف نظر از این، فرقهها در صنعت ویدیو گیم تاریخچهی گسترده و مفصلی در صنعت ویدیوگیم دارند که شاید در آینده به آن پرداختیم.