مدتهاست بازی های زیادی در ژانر بازی های مترویدوانیا منتشر می شوند. اکثر این بازی ها بسیار محبوب هم می شوند و به فروش خوبی هم می رسند. محبوبیت بازی های مترویدوانیا تا حدی است که چندین ساله دربین آثار پرفروش بازی های ویدیویی قرار دارند و گیمرها زمان زیادی را در طول روز به تجربه این عناوین اختصاص می دهند. در این پست به پیدایش بازی های مترویدوانیا و تبدیل شدن آنها به یکی از پرطرفدارترین ژانرهای بازی های ویدیویی می پردازیم.
ریشه بازی های مترویدوانیا
قبل از اینکه به این بپردازیم که بازی های مترویدوانیای چه ویژگی هایی دارند و چه بازی هایی در این دسته بندی جای می گیرند، بهتر است به شروع این ژانر بپردازیم.
دهه ۹۰ میلادی را باید عصر شکل گیری ژانرهای بازی های ویدیویی و زیر ژانر ها ها دانست. در این دهه عناوین مهمی از ویدیوگیم ها فعالیت خود را شروع کردند.در این زمان هنوز قدرت کنسول ها به قدری زیاد نشده بود تا بازی ها با گرافیک خود دل هواداران بازی های ویدیویی رو ببرند. به همین دلیل سازنده های بازی سعی میکردند تا با هرچه غنی تر کردن داستان و مکانیزم های بازی، عنون بهتری را به مخاطبان عرضه کنند. برای همین هم هست که بیشتر بازی هایی که از دهه 90 میلادی تا سال 2000 میبینیم بیشتر در ژانر آرکید دستهبندی میشوند.
در بین تمام بازی های اون زمان، دو بازی که از نظر های مختلفی شباهت هایی با هم داشتند خیلی مطرح شدند. بازی های Castlevania شرکت مشهور Konami و بازی Metroid ساختهی غول بازی های ویدیویی یعنی نینتندو. این بازی ها در زمان خود توانستند محبوبیت زیادی کسب کنند که عمده محبوبیت آن ها بخاطر دسترسی آسان، گیم پلی روان و داستان های گیرا بود.
نگاهی دقیقتر به پیشینه
Metroid که در سال 1986 برای کنسول محبوب اون روزها، نینتندو (NES) منتشر شد، بازیکنان را با دنیایی وسیع و به هم پیوستهای پر از رازها و مسیرهای پنهان آشنا کرد. این بازی بر اکتشاف، بازگشت به عقب، و دستیابی به توانایی های جدید برای دسترسی به مناطقی که قبلاً غیرقابل دسترس بوده اند، تأکید داشت. این بازی با انقلابی در نوع روایت، با یک ساختار غیر خطی، همراه با حس انزوا و اتمسفر، به یکی از مشخصه های ژانر مترویدوانیا تبدیل شد.
مدت کوتاهی پس از موفقیت متروید، سری Castlevania کونامی شروع به استفاده از مکانیک های گیم پلی مشابه کرد. Castlevania II: Simon’s Quest که در سال 1987 برای NES منتشر شد، دنیای گستردهای با مناطق به هم پیوسته، پیشرفت غیر خطی و نیاز به دستیابی به موارد خاص برای غلبه بر موانع را معرفی کرد. قسمت های بعدی، مانند Castlevania: Symphony of the Night (1997) برای پلی استیشن، قواعد این ژانر را تقویت کرد و محبوبیت آن را بیشتر گسترش داد.
بازی های مترویدوانیا
مدتها بعد از عرضه بازی های Metroid و Castlevania سازندگان بازی با استفاده از المان های این دو بازی دست به ساخت بازی هایی زدند که امروزه به عنوان بازی های مترویدوانیا شناخته میشوند. مترویدوانیا ترکیب اسم بازی متروید و انتهای بازی کستل وینیا است. این بازی ها که امروزه باید آنها را باید بزرگتر از یک سبک بازی دانست، یک ژانر مستقل و بزرگ از بازی های ویدیویی را تشکیل میدهند. اگر بخواهیم این ژانر بازی را در یک عبارت تعریف کنیم:
در دنیای بازیهای ویدیویی، بازی هایی که درآن ها کاوش (جست و جو و گشت و گذار)، پیشرفت غیرخطی، و مکانیکهای گیمپلی هوشمندانه به هم میپیوندد، ژانری را میسازند که به نام Metroidvania شناخته میشود.
حالا بعد از تعریف باید به ویژگی هایی بپردازیم که بازی های مترویدوانیا را تا حدی از دیگر بازی ها متمایز میکند که یک ژانر جداگونه به حساب میآیند.
ویژگی های کلیدی این ژانر
بازیهای مترویدوانیا دارای چندین ویژگی اصلی هستند که آنها را از سایر ژانرها متمایز میکند:
اکتشاف غیر خطی
در این بازی ها، مسیری که شما برای پیشرفت در بازی طی میکنید مثل حرکت بر روی یک مسیر مستقیم خطی نیست. به عنوان مثال بازی تحسین شدهی Hollow Knight را درنظر بگیرید. در این بازی گاهی شما باید به شما نقشه، پس از آن به جنوب شرقی، سپس به غرب بروید. علاوه بر اینکه مسیر حرکت شما در بازی های مترویدوانیا یک مسیر مستقیم نیست، گاهی طراح بازی این اجازه را به شما میدهید که مسیر خود را از بین سرزمین های مختلف، خودتان اولویت بندی کنید.
درواقع هیچ مانعی برای شما وجود ندارد که کدام سرزمین را زودتر تجربه کنید. البته که باید توجه کرد که همیشه این کار به سادگی نیست و شما آماده تجربه یک سری اتفاقات در یک سرزمین به خصوص نیستید یا به صورت هوشمندانه یک سری موانع روبروی شماست که باید آنها را برطرف کنید. بنابراین شما باید مسیر خود را تغییر دهید تا پیشنیاز های لازم برای عبور ازآن مسیر را کسب کنید.
بازگشت به عقب
بر خلاف بازی های خطی، در بازی های مترویدوانیا شما معمولا وقتی از یک مکان بگذرید کارتان با آنجا تمام نمیشود. در این بازی ها معمولا مکان هایی وجود دارند که شما در اوایل بازی آنها را میبینید و بعد از مدتی دوباره برای پیشرفت در بازی باید به آنجا برگردید. همین مسئله باعث میشود بازی از حالت خطی درآمده و محیط های بازی را به شکل متفاوتی تجربه کنید.
پیشرفت کاراکترها
کاراکتر شما در این سبک بازی ها ثابت باقی نمیماند. در طول بازی شما هم با کسب سکه یا تجربه (XP) باید قدرت خود را افزایش دهید. همچنین برای عبور از مراحل به خصوص باید قابلیت های بخصوصی را داشته باشید که با گذشتن از چالش های مختلف آن ها را بدست میآورید. جدای از این ها قابلیت های ویژهای را با پیداکردن آیتم های ویژه ای در بازی بدست میآورید که سبک بازی شما را به کلی تغییر میدهد.
طراحی دنیای بازی
بازیهای مترویدوانیا به خاطر دنیایی که به دقت ساختهشدهاند مشهور هستند. دنیای بازی های مترویدوانیا معمولا یک دنیای بهم پیوسته است که یک نقشه مشخص دارد. البته نقشه بازی همان ابتدا به صورت کامل برای شما باز نیست. اما با پیشرفت در بازی و پا گذاشتن در مناطق جدید، نقشه بازی هم به مرور بزرگ تر و کامل تر میشود. یکی از ویژگیهای برجسته طراح دنیای بازی در بازی های مترویدوانیا، وجود میانبرهایی است که دو نقطه در ظاهر دور بازی را بهم متصل میکند. این نقطه ها در بازی هم به مرور برای شما باز میشوند.
گیم پلی چالش برانگیز:
همانطور که در بخش های دیگر هم اشاره کردم، برای دسترسی به محتوای بیشتر در بازی های مترویدوانیا باید در بازی پیشروی کنید! اما تفاوتی که در این بازی ها برجسته است، چالش هایی است که باید از آنها عبور کنید. در این بازی ها معمولا گیم پلی با دشواری هایی از نوع مهارتی همراه است. یعنی شما به مهارتی بسیار بیشتر از قدم زدن در محیط بازی و تیراندازی نیاز دارید تا بتوانید از پس چالش های مختلف بربیایید.
به عنوان مثال میتوان به پازل های سکویی که در بازی هالونایت وجود دارد اشاره کرد. شما برای عبور از مناطق مختلف بازی باید زمانبندی درستی برای حرکات خود مثل پریدن و جهش ها داشته باشید. همچنین برای شکست دادن دشمنان هم با دشواری هایی روبرو خواهید بود. این دشواریها که از جنس کم بودن میزان سلامتی، قدرت بالای دشمنان و هوش مصنوعی هوشمند آنها است، شما را مجبور به کسب مهارت در گیم پلی بازی میکند. البته قابل ذکر است که این دشواری ها اذیت کننده نیست و قرار نیست شما را آزار دهد.
نمونه هایی از بازی های مترویدوانیا
بازیهای مترویدوانیا بخاطر ساختار گرافیکی ساده ای که دارند، پروسه ساخت راحت تری را نسبت به بازی های بزرگ با سرمایه گذاری های آنچنانی تجربه میکنند. این بازی ها به صورت سنتی، بازی های دوبعدی یا ایزومتریک هستند که ساختار گرافیکی مینیمالی دارند. به همین دلیل بازی سازهایی هم که امکانات کاملی ندارند، به سراغ ساخت این بازی ها میروند. درنتیجه تولیدات در این ژانر بسیار زیاد است. اما از بین دهها اثری که هر ساله معرفی و منتشر میشوند، بازی هایی هستند که یک سر و گردن از همه بالاترند.
بازی Hollow Knight
قبلا در معرفی بازی Hollow Knight به این بازی کاملا پرداختیم. یک عنوان پرچالش بزرگ با نقشه ای بی انتها که ساعت ها شما را سرگرم میکند. تنوع محیط های بازی و طراحی بصری در قالب یک گرافیک هنری ساده اما چشم نواز شمارا شگفت زده میکند. در این بازی شما در نقش یک موجود در دنیای حشرات را دارید که باید به دنبال سرنوشت خود بروید. در این راه یک داستان فوق العاده و چالش های بسیار سخت انتظار شما را میکشد. حتما قبل و بعد از بازی Hollow Knight تصور شما از این ژانر متفاوت خواهد بود.
بازی Blasphemous
سازندگان زیادی تلاش کردند تا بتوانند بازی ای مشابه سری شاهکار دارک سولز را به دنیای بازی های دوبعدی بیاورند. این بازی ها هرکدام از جنبه هایی دچار نقص بودند اما باید به بازی Blasphemous به عنوان بازی ای که توانسته بهترین اقتباس از بازی های دارک سولز باشد، توجه زیادی کرد. این بازی مستقل داستانی فوق العاده را در یک دنیای بزرگ با گرافیک پیکسل آرت خیره کننده به نمایش درآورده است. این عنوان از هرنظر یک اقتباس فوق العاده از سری بازی های سولزبورن در فضایی دوبعدی است.
سری بازی های Ori
این بازی های مترویدوانیا تا مدتها پرچم دار این سبک از بازی ها بودند. برای زمان زیادی این ژانر با سری بازی های Ori شناخته میشد. این سری بازی شامل دو نسخه Ori and the Will of the Wisps و Ori and the Blind Forest است که داستان یک موجود فانتزی بامزه را در یک دنیای فانتزی زیبا و رنگارنگ را در بستری از زیباترین موسیقی های متن روایت میکند.
آینده بازی های مترویدوانیا
با توجه به استقبال فوق العاده ای که گیمرها از این سبک از بازی های ویدیویی داشتند، تقاضا برای انتشار عناوین جدیدتر از بازی های مترویدوانیا روز به روز بیشتر میشود. از آنجاییکه ساخت این بازیها به مراتب راحتتر از عناوین بزرگتر است، پیشبینی میشود که سازندهها هم استقبال خوبی از این درخواستها داشته باشند. اما باید امیدوار بود بیشتر شدن تعداد، به تجربه نابی که بازی های مترویدوانیا ایجاد میکنند ضربه ای نزند.
شما به چه ژانری از بازی های ویدیویی علاقه مندید؟ از بین بازی های مترویدوانیا کدام عناوین را تجربه کردید و پسندیدید؟