مقدمه:
چرا این مرحله اول باید تعریف و مبنایی باشه؟ اصلا چرا برای طراحی باید بریم سراغ تعریف بازی؟ میدونم بهتره زودتر بریم سر اصل مطلب اما !!!!!!!!!
بیا و چندتا سایت فارسی که در زمینه طراحی بازی مقالاتی هرچند محدود دارند رو بررسی کن. همه شون هزاران مقاله دارند که چجوری بفهمیم بازیمون خوب بوده…
جوابش خیلی سادهاس… تعریف خودتونو از بازی پیدا کنید و بعد از تعریف، معیارها و سنجههای اندازهگیری ازشون استخراج میشه (دیدم که میگم … برای خودمون هم از همین جنس میبرم)….
همین سایتها امّا عمداً یا سهواً هیچ مقالهای از تعریف بازی ندارند و شما رو یهو میندازن توی مرحله طراحی بازی و مکانیزم و … این برای این بود که بگم چرا تعریف … اما قبل از طراحی شاید بپرسید اصلا چرا طراحی بازی؟
چرایی:
خب بیاین شروع کنیم: خوب فکر کن و ببین از ابتدای زندگی غار نشینی تا الان انسان درگیر چی بوده؟
مطمئنا بازی نبوده. اما با ظهور عصر دیجیتال و پیشرفت ابزار دیجیتال در بحث آموزش و سرگرمی، بازی به عنوان مسئله مهم دنیا برای انتقال مفهوم، فرهنگسازی و حتی رشد اقتصادی مطرح شد.
این بازی که خیلی وقت نیست دنیا دیوونه اش شده، اثرات فراوانی در زندگی افراد، آموزش و دوری از روزمرگی نسل جدید داشته (البته خودش داره به روزمرگی بعضیا تبدیل میشه با افراط در بازی) و داره جای خودش رو در دنیا خیلی با سرعت بالا باز میکنه.
این باعث شده که بازی در ساختار آکادمیک دنیا هم مطرح بشه تا بتونن در مسیر درست هدایتش کنند یا ازش پول در بیارن. بگونهای که هر دانشگاه داره رشته تازهای برای توجه به این موضوعو در زمینه خودش، راهاندازی میکنه.
از گرافیک بازی(دانشگاه هنر) بگیر تا روانشناسی بازی و بازی در اقتصاد و غیره و غیره. توی دنیا از سال 2000 به بعد ابتدا رشته طراحی بازی بعد هم کتابهایی در آموزش تعریف و طراحی بازی طراحی شد که میشه دو سه سال بعد…
در کشور ما امّا بازی یک مسئله نوظهور به شمار میره و با بوجود اومدن بحران کرونا و افزایش زمان دورهمی ها، مسئله سرگرمی و بازی بیشتر خودش رو بین خانواده و مردم نشون داد.
رشد قارچی صفحههای بررسی بازی رومیزی و استریمرهای بازی آنلاین در ایّام کرونا نشون داد ظرفیت و بازار قابل انعطاف بازیهای دیجیتالی و رومیزی در کشور وجود داره و میشه با ایجاد شبکههای سرگرمی و بازی، این ظرفیت را تبدیل به محصولات مفید برای جامعه کرد. (این رو بگم که در این نوشته تمرکز بر بازی رومیزیه)
چگونگی:
برای اینکه شاهد محصولات با کیفیت در حوزه بازی باشیم باید دو برنامه رو به شکل همزمان در دنیای بازی داخلی دنبال کنیم.
1- ترجمه وبرگردان بازی
2- تربیت متخصصین طراحی
چرا ترجمه و برگردان بازی رومیزی خوبه؟
یکی از چیزهایی که براحتی میشه متوجه شد اینه که در هر جنبهای، ابتداییترین قدم ترجمه و برگردان از مرجع کمّی به شمار میره.(اینکه نوشتم مرجع کمّی به این دلیله که مرجع بازی رومیزی اروپا نیست و تاریخ اولین بازیها به مصر، بین النهرین و هند برمیگرده)
مثلا یکی از مبانی اساسی شاخص رشد علم در کشورها ترجمه و برگردان کتب اکادمیک در کشورهای خارجیه.
در دو بازه این مقوله مشهوده. اولا رشد علمی اروپاییها از طریق مهاجرت یه سری مردمش به کشورهای اسلامی و ترجمه کتب توسط اروپاییها و دوما در دوره کنونی که کشور چین با حمایت مالی از دانشجویان دکترا بورسیه شده، رشد بینظیر علمی و صنعتی در این کشور رو نتیجه داده.
در زمینه بازی هم اولین قدم ترجمه و برگردان همه جنبهها و وسایل، با فیلتر تناسب فرهنگی بوده، که بازار بازی رومیزی در ایران ناخواسته درگیر این موضوع هست.
برنامه تولیدی سال 99 شرکتهای بازی رومیزی که توسط خودشون منتشر شد، نشون داد اکثرا در حال ترجمه و برگردان هستند و خیلی کم به موضوع تولید صد در صدی توجه کردند.
این مسئله بگونهای بوده که حتی شرکتهای نوپای هم هدفشون در گام اول ترجمه و برگردان قرار دادن و محصولات با کیفیت بازی رومیزی در حال انتشار و تولیده.
چرا باید طراح بازی باشیم؟
اما همونطور که گفتم در کنار ترجمه و برگردان بازی، همزمان باید متخصص بازیساز هم تربیت بشه.
چرا؟ خیلی ساده اس! جدا از جذابیتش;
- تا کی میخواین با بازیهای با طراحی فرهنگی، اقتصادی و مسئلهای کشورهای خارجی، پیش بری؟
فرهنگ و تاریخ ایران هیچوقت به این مسائل کشش نشون نداده و فقط تا جایی انعطاف به خرج میده… (البته بازی ابزار نرم فرهنگیه و مردم خیلی متوجه اثراتش به شکل مستقیم نمیشن)
- تا کی میخوای وارد کننده باشی؟
جدا از سلیقه و فرهنگ وارداتی ،بحث طراحی بازی و صادرات اون(فروش بازی به قیمت دلاری) به عنوان اولا محصول سرگرمی و دوما محصول فرهنگی مورد توجه تیمهای معدودی در ایران هست که جای خداروشکر داره. اسمشون چیه؟ خب واضحا فربودانگاره با تولید بازیهای با تم متفاوت و دورهمی جواهری با تولید بازیهای پارتی گیم دوست داشتنی. البته اگر تیم دیگری هم هست بنده دقت نکردم یا …
امیدوارم این دلایل کافی باشه و بریم سر اصل مطلب …
بازی چیه؟
غول مرحله اول: فهم از تعریف بازی
چرا گفتم غول مرحله اول … چون مثل بازی ماریو قبل از هر غول یه قسمت داره که خوده مرحله اول یعنی تصمیم برای بازیسازیه … اندازه انگیزه و تصمیم و این چیزمیزا هست تا برنامه ریزی … اما وقتی مطمئن شدی که میخوای انجامش بدی باید بدونی تعریف بازی چیه …
خب تعریف بازی چیه؟
از نگاه اولیه و شاید خودم بخوام ساده (تعریف جامع تر بعداً) تعریف کنم: فعالیت تفریحی همراه با قانون یا قوانین.
اما من که متخصص نیستم … بیاین مراجع دیگر رو بررسی کنیم …
تعریف از نگاه ویکی پدیا:
بازی فعالیتی که با میل و اختیار و باهدف سرگرمی و تفریح و معمولاً و بهطور هنجاری در اوقات فراغت انجام میشود. کارکرد بازیها، تفریح و شادابی است.
دیوید پارلت مترجم، مورّخ و محقق بازی :
یک بازی “یک هدف دارد و یک پایان” ، یک هدف ، نتیجه و مجموعهای از قوانین برای رسیدن به آن.
کلارک سی. ابت 91 ساله محقق و نویسنده کتاب بازیهای جدی:
بازی فعالیتی است که بازیکن تصمیماتی در “زمینه محدودهکننده” (قوانین) در راستای نیل به اهداف مشخص انجام میدهد.
راجر کایلویز روشنفکر فرانسوی که بازی، تفریح و ترس رو از جنبههای ادبی فلسفی و جامعه شناسی بررسی کرده و نویسنده کتاب انسان تفریح و بازی. بعد از مرگش جایزه ای از طرف مرکز کتابخانههای فرانسه به نام ایشان سالانه اهدا میشه:
یک بازی دارای 6 ویژگی است:
-
- رایگان است ، یا اجباری نیست (اختیاریه و اجباری وجود نداره … نبود ببینه بازی دارن وارد میکنن میلیونی).
- جدا از روال زندگی است و زمان و مکان خاص خود را میطلبد.
- نامشخص است ، به طوری که نتایج بازی از قبل تعیین نشده و ابتکار در بازی درگیر میشود.
- از اون جهت که ثروتی ایجاد نمی کند، ثمربخش نیست و با شروعش صحبت اقتصادی به پایان میرسد.
- با قوانینی تنظیم می شود که قوانین و رفتارهای معمولی را به حالت تعلیق در میآورد و باید توسط بازیکنان دنبال شود.
- شامل واقعیتهای خیالی است که ممکن است در تقابل با “زندگی واقعی” تنظیم شود.
برنارد سویت فیلسوف 94 ساله آمریکایی و نویسنده کتاب ” ملخ : بازیها آرمانشهر زندگی(اینکه چه ربطی داره به ملخ رو نمیدونم من فقط دارم ترجمه اش کردم)
بازی “تلاش داوطلبانه برای غلبه بر موانع غیرضروری است”.(چقدر کلی … البته همین تعریف کلی تعریف بدی هم نیست چون موضوع حل مسئله یا همون غلبه بر موانع غیرضروری رو گفته).
کریس کرافورد نویسنده مشهور و طراح بازی کامپیوتری (برای آتاری طراحیهای زیادی داشته) که کتابها و کنفرانسهای زیادی در حوزه بازی داشته(لیسانسشو و فوق لیسانسشو فیزیک خونده مثل خودم):
بازی ها چهار ویژگی دارند.
-
- آنها یک “سیستم رسمی و رسمی” هستند. (این یک روش جالب برای گفتن اینه که اونا قوانینی دارند؛ “رسمی” در این مورد به معنای تعریف اونه ، نه اینکه شامل پوشیدن کت و شلوار و کراوات باشه).
- آنها شامل تعامل هستند.
- آنها درگیری (با موضوع و از جنبه فکری) دارند.
- آنها امنیت را ارائه می دهند … حداقل در مقایسه با آنچه آنها نشان می دهند (البته منظورش اینه که یه وقت هست دارید بازی جنگی میکنید و نسبت به مفهومی که در بازیه یعنی جنگیدن شما امنیت بیشتری دارید، البته فکر میکنم فوتبال کشور خودشون و دعواهای مدرسهای زمان ما که به عنوان بازی بودند رو ندیده بیچاره).
گِرِگ کاستیکیان نویسنده علمی تخیلی و طراح بازی کامپیوتری:
بازی ها “نوعی هنر است که در آن شرکت کنندگان ، که به آنها بازیکن گفته می شوند ، برای مدیریت منابع از طریق نشانه های بازی در دستیابی به یک هدف تصمیم گیری می کنند.” (کمی دقت کنین مفاهیم جدید (ایشون جوون تر از بقیه اس) … در استفاده از کلمه هنر در مقابل تعاریف قبلی که اصلا نگاه هنرمندانه به بازی نداشتند،… توکن و هدفگذاری)
اما یک تعریف جدیدتر ما از کتاب قوانین بازی (سال 2004) نوشته شده توسط کتی سالن و اریک زیمرمن (هر دو 50 ساله) هر دو طراح بازی و رشتههای تحصیلی مرتبط با بازی:
بازی ها “سیستم هایی هستند که در آن بازیکنان درگیر مناقشههای مصنوعی ، تعریف شده توسط قوانین، که نتیجه قابل اندازه گیری(کتاب نوشته سودمند) را در پی دارد” (“در اینجا سودمند و قابل سنجش” فقط به این معنیه که مفهوم “پیروزی” و “از دست دادن” وجود داره).
البته کتاب هنر طراحی بازی هم تعریفی از بازی داشته که با بررسی برخی از همین تعاریف بازی و برخی تعاریف دیگه که من نیاوردم بیشتر سعی کرده بگه بازی چی نیست …
با بررسی این تعاریف ، حاله یه نقطه شروع برای بحث در مورد بازیها داریم. بعضی از عناصر ذکر شده که به نظر میرسه برای بسیاری از بازیها (نه همه) مشترک است:
بازی ها یک فعالیت هستند.
بازی ها قوانین دارند.
بازی ها دارای تضاد هستند.
بازی ها دارای اهداف هستند.
بازی ها شامل تصمیم گیری می شوند.
بازی ها مصنوعی هستند ، بیخطر هستند و خارج از زندگی روزمره انجام میشن. این گاهی اوقات به بازیکنانی گفته میشه که به سمت “دایره سحر و جادو” میرن یا با بازیکنانی که “بازی رو جدی میگیرن” به اشتراک بگذارید تا جوگیر بودن خودشون رو بگذارند کنار و و بازی رو برا آدم کوفت نکنن.
بازی ها داوطلبانه ان. اگه شما در محاصره اسلحه نگه داشته شدی و مجبور به فعالیتی بشین که یک بازی اسم گذاشته بشه، بعضیا میگن که دیگه این یک بازی برای شما نیست.
(موضوعی که باید به اون فکر کنیم: اگر این مسئله را بپذیریم ، فعالیتی که برای بعضی از بازیکنان داوطلبانه باشه و برای سایرین اجباری، ممکنه یک بازی باشه یا ممکنه نباشه … بسته به دیدگاه شما و جذابیت اون عمل داره.)
بازی ها پایان نامعلومی دارند.(قابل پیشبینی نیستند).
بازی ها بازنمایی یا شبیه سازی چیز واقعی هستند ، اما بخاطر دوری از روزمرگی احساس واقعی بودن رو به شکل ناخودآگاه(شاید هم خودآگاه) در انسان ایجاد میکنن.
بازی ها بهترین سیستم ها نیستند یعنی قوانینی دارند که اجازه نمیده شما همیشه از بهترین و مقرون به صرفه ترین مسیر به هدفتون برسید.
بازی ها دارای سیستم هستند. معمولاً این یه سیستم بسته اس ، به این معنی که منابع و اطلاعات بین بازی و دنیای خارج جریان نداره.
بازی ها نوعی هنر هستند.
و طراحان بازی هنرمندان بی نظیر …. (این جمله از خودمه)
هر چی جلوتر رفتیم دیدیم که با گذشت زمان و ورود کامپیوتر و پیشرفت تکنولوژی ظرافت در تعاریف و دقت در تعاریف بیشتر شد.
با این حال این تعاریف مشکلاتی هم دارند …
مشکلات تعاریف:
کدوم یک از تعاریف کاملا صحیحه؟
نکته اینه که هیچکدوم از اونها کامل نیستند. اگه شما هم سعی کنین تعریف خودتون را پیدا کنین، احتمال 99 درصد ناقصه . در اینجا چند مورد مشکل در تعاریف رایج وجود داره که معمولاً در تعاریف مشکلی ایجاد میکنند:
پازل: پازل هایی مثل جدول حروف متقاطع ، سودوکو ، مکعب روبیک یا معماهای منطقی. آیا اینا بازی هستند؟ بستگی به تعریف داره. سالِن و زیمرمن میگن که اینها مجموعهای از بازیها هستن که مجموعهای از پاسخهای صحیح وجود داره براشون. با تعریف کاستیکان اینها بازی نیستند، هرچند ممکنه در یک بازی قرار بگیرند.
بازی های نقش آفرینی به اصطلاح دخمه و اژدها ، مثل D & D (Dungeons & Dragons). این بازیها که واضحا از کلمه بازی در شروعش استفاده شده و میگن “بازی نقش آفرینی” … آیا اینا هم بازی هستند؟ چون با برخی از تعاریف کمی اختلاف دارند؟ میدونین کدوما؟
جمع بندی:
چیزی که واضحه اینه که باید برای تعریف هر چیزی ویژگیهاش رو اول مطرح کنی و دیدیم که بازی با سرگرمی، تفریح و اسباب بازی متفاوته… البته توی کتاب هنر طراحی بازی یکی از المانهایی که برای تعریف بازی استفاده میکنه حل مسئله اس که بعدا خوب در موردش حرف میزنیم.
همه این بررسیهارو انجام دادم اما نکته اصلی، متفاوت با جملات و کلمات بالاس … شما نیاز نیست یکی از تعاریف بالا رو معیار خودتون قرار بدین. میتونید با هم ترکیب کنید و یک تعریف داشته باشید.
چیزی که مهمه اینه که حتما یک تعریف معیار خودتون رو انتخاب یا بسازید. چون همونطور که اول مقاله گفتیم برای ارزیابی نهایی بازیتون ، باید اونو از توری پارامترهای بازی عبور بدین.
امیدوارم تونسته اولین گام در طراحی بازی رو با شما مفید و موثر برداشته باشم.
تا نوشته بعدی یعنی بررسی اجزای سازنده بازی منتظر ما باشید…