بازی کامپیوتریبازی کنسولیبازی موبایلمقالات بازی ویدیویی

۱۰ تا از بهترین بازی های تل تیل گیمز

۱۰ تا از بهترین بازی های تل تیل گیمز؛ بازی های با داستان تعاملی شاید مورد علاقه همه نباشند، اما اگر شما هم مانند من از علاقمندان این ژانر هستید حتماً نام تل تیل گیمز (Telltale Games) به گوشتان خورده است. در روزگاری که بازی‌ها با ویژگی‌های بصری باشکوه و گیم پلی اعتیاد آور سروصدا به پا می کردند، تل تیل با استفاده از داستان گویی و سبک هنری خاص خود بازی های سرگرم کننده و به یاد ماندنی می‌ساخت و در قالب ۵ یا ۶ اپیزود منتشر می کرد.

این استودیو اولین بار در سال ۲۰۱۲ و پس از موفقیت بازی واکینگ دد (The Walking Dead) بر سر زبان ها افتاد و توانست موج تازه ای را در ژانر ماجراجویی ایجاد کند. در زمانی که ساخت چنین بازی هایی برای استودیو های بزرگ صرف اقتصادی نداشت، تل تیل دست از کار نکشید و با ساخت عناوین ماجراجویی متعددی به سیر کردن طرفداران این ژانر ادامه داد.

به عنوان یکی از طرفداران بازی های داستان تعاملی نگاه به فهرست آثار استودیو تل تیل گیمز خاطره های زیادی را برایم زنده می کند. سفر به دنیای تل تیل و به‌ یاد آوردن ماجراجویی‌های بیگبی و کلمنتاین واقعا خاطره انگیز است. در این مطلب قصد داریم باری دیگر به دنیای این استودیو سفر کرده و ۱۰ تا از بهترین بازی های تل تیل گیمز را در کنار هم مرور کنیم.

بهترین بازی های تل تیل گیمز

۱۰. بازی Guardians of the Galaxy: The Telltale Series

  • سال انتشار: ۲۰۱۷
  • نمره متاکریتیک: ۷۸

فهرست خود را با اولین و آخرین همکاری مارول و تل تیل گیمز شروع می‌کنیم. انتخاب نگهبانان کهکشان برای ساخت یک بازی تل تیل تماماً ایده بدی نبود بلکه با ظرافت لازم به عمل نیامد. بازی در همان اپیزود اول با به قتل رساندن ثانوس خود را با هر یک از آثار دیگری که تا به حال از نگهبانان کهکشان دیده‌اید متمایز می‌کند. هدف اصلی این بازی پرداختن به رابطه میان اعضای این تیم و سرگذشت آنها است. هدفی که تل تیل در نهایت با قربانی کردن بخش‌های زیادی از داستان به آن می‌رسد.

کاراکتر های بازی با اینکه در آغاز چندان جذاب نیستند، اما با گذشت زمان به خوبی رشد کرده و توجه شما را کسب می‌کنند. مشکل اصلی از آنجایی شروع می‌شود که بازی در برخی اوقات آنقدر کند پیش میرود که می‌خواهید سر خود را به دیوار بکوبید و ناگهان آنقدر سرعت می‌گیرد که شما خود را همراه با نگهبانان درحال پریدن از این کهکشان به آن کهکشان می‌بینید. این سرعت روایت نامنظم سبب شده تا داستان به هم ریخته و عجولانه به نظر برسد، این موضوع به خصوص در مورد اپیزود نهایی بازی صدق می‌کند. اتمسفر کلی از شوخی‌های مبتذل و موسیقی های دهه ۷۰ میلادی (از جمله آثار باب دیلن و کوئینز) تشکیل شده و در کل جالب است. نگهبانان کهکشان آنقدر هم عنوان بدی نیست اما احتمال اینکه باب سلیقه شما نباشد زیاد است.


۹. بازی Game of Thrones: A Telltale Games Series

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • نمره متاکریتیک: ۶۴

به عنوان فردی که سریال بازی تاج و تخت را دنبال می کرد، هنگامی که از وجود این بازی با خبر شدم برای تجربه‌اش واقعاً هیجان زده بودم. شما در نقش فارستر ها، یک خاندان کوچک در شمال وستروس قرار می ‌گیرید و وظیفه ی دفاع از این خاندان در مقابل بولتون‌ها و رقبای‌تان را دارید. رابطه میان بازی و سریال از عروسی سرخ آغاز شده و با حضور کوتاه شخصیت های سریال در جای تا جای بازی دنبال می شود. رویارویی با رمزی اسنو را می‌توان به یاد ماندن‌‌ترین آنها دانست.

ایراد Game of Thrones: A Telltale Games Series اما در جای دیگر نهفته شده است. انتخاب های بازیکن در نهایت هیچ تأثیری بر روی داستان بازی ندارد. اگرچه این جمله تقریباً درمورد تمام بازیهای تل تیل صدق می‌کند، اما در وصف این عنوان بیش از حد حقیقت دارد. در نهایت تمامیه پایان بندی های بازی شبیه به هم هستند و بازیکن کنترل خاصی بر روی سرنوشت وستروس و خاندان فارستر ندارد. می‌شود گفت که این بازی از بهترین قصه‌های تل تیل (حداقل در بعضی از مواقع) را روایت می‌کند و پر از لحظات یاد ماندنی است، اما افسوس که شما در طول بازی در نقش یک بیننده قرار دارید و نه بیشتر.


۸. بازی The Walking Dead: A New Frontier

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • نمره متاکریتیک: ۶۹

رتبه هشتم فهرست به سومین فصل از سری واکینگ دد، The Walking Dead: A New Frontier، تعلق دارد. در این فصل داستان حول محور خاویر گارسیا و خانواده اش می‌چرخد و ما این بار از دیدی تازه ماجراجویی کلمنتاین را دنبال می‌کنیم. با این وجود که روابط بین خاویر و برادرش، زن برادرش و برادرزاده هایش تقریباً تمام درامای بازی را تشکیل می دهد، ورود این خانواده به دنیای زامبی ها و همراه شدنشان با کلمنتاینی که حال سر سخت تر از همیشه شده تنش‌های خاص خودش را به همراه دارد.

این عنوان از همان شروع شامل اتفاقات شوکه کننده و غیر قابل پیش بینی متعددی می شود که میتوانند تا لحظه آخر شما را در لبه ی صندلی نگه دارند. به جز مشکلات فنی و افت فریم نمیتوان ایراد مشهود دیگری را در این بازی دید. تل تیل با استفاده از همان فرمول همیشگی خود و به خرج دادن مقدار کمی ریسک توانسته یک دنباله ی خوب و هیجان انگیز را تحویل مخاطبین بدهد. این بازی صرفاً همین است یک دنباله ی خوب و یک داستان فرعی از ماجراجویی های کلمنتاین که قطعاً ارزش تجربه را دارد.


۷. بازی The Walking Dead: The Final Season

  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • نمره متاکریتیک: ۷۷

The Walking Dead: The Final Season نامه خداحافظی تل تیل با فرنچایز واکینگ دد است که با پرداختن به رابطه مادر/پسری کلمنتاین و ای جی توانست به یک پایان‌بندی مطلوب دست پیدا کند. فصل پایانی واکینگ دد شامل چهار اپیزود می‌شود که دو اپیزود آغازین آن توسط تل تیل و دو اپیزود پایانی آن توسط اسکای باند توسعه یافته است. در طی این چهار اپیزود، ما برای باری دیگر در نقش کلمنتاین قرار میگیریم که حال برای مراقبت از همراه کوچکش ای جی حاضر است دست به هرکاری بزند، درست مانند لی که زمانی حاضر بود برای نجات او این کار را انجام دهد. ای جی و کلمنتاین در راه رسیدن به یک زندگی تقریباً معمولی موقعیت های هیجان انگیز و انتخاب های سختی را برای بازیکن رقم می‌زنند.

در برخی مواقع سرعت روایت بازی توسط مکانیک های جدید گیم پلی و شخصیت‌های جانبی پرتعداد و فراموش شدنی کاسته می‌شود، اما هر اپیزود در نهایت یک تجربه ی رضایت بخش و هیجان انگیز را در اختیار شما قرار می دهد. The Walking Dead: The Final Season آخرین عنوانی است که تل تیل قبل از تعطیلی‌اش در سال ۲۰۱۸ بر روی آن کار کرده، یک پایان تکان دهنده و در انتها تلخ درست مانند چیزی که خود بازی ارائه می‌دهد.


۶. بازی Batman: The Telltale Series

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • نمره متاکریتیک: ۶۴

این بازی آغازی بر قصه بتمن و ورود تل تیل به شهر گاتهام است. درحالی که سری آرکهام راک استدی بیشتر بر روی زد و خورد بتمن با دشمنانش تمرکز میکرد‌، تل تیل با انتخاب مسیری متفاوت مرد پشت نقاب یعنی بروس وین را در مرکز داستان قرار میدهد. زمانی که گذشته ی تاریک خانواده ی وین برای شهروندان گاتهام برملا میشود. بروس وین مجبور است نحوه ی مبارزه خود با جرم و جنایت را زیر سوال ببرد. این عنوان یک مقدمه چینی مناسب برای گاتهام و ویژگی هایش محسوب شده و تمام همراهان و دشمنان بتمن زمان کافی برای معرفی خود را در طی این پنج اپیزود بدست می آورند.

تل تیل برای اولین بار در این عنوان از موتور بازی سازی بروزرسانی شده خود رونمایی می‌کند و آن‌ را با پیاده سازی اکشنی درخور نام بتمن می آزماید. استفاده از موتور بازی‌سازی تحول یافته درحالی که باعث بهبود یافتن جلوه‌های بصری و گیم پلی بازی شده از همان رو سبب ایجاد برخی مشکلات فنی نیز می‌شود که در عناوین گذشته تل تیل خبری از آنها نبود. ترکیب دنیای بتمن و سبک سیاق تل تیل در پایان به ساخت یک محصول ارزشمند، سرگرم کننده و خاطره انگیز منجر می‌شود که در میان بهترین بازی‌های ابرقهرمانی قرار می‌گیرد.


۵. بازی Batman: The Enemy Within

  • سال انتشار: ۲۰۱۷
  • نمره متاکریتیک: ۷۹

وقتی داستان از جدی بودن فاصله می‌گیرد و به جای مطرح کردن سوالات اخلاقی به شما اجازه می‌دهد که هم در تیم قهرمان ها بازی کنید و هم در تیم آدم بد ها واقعاً نمی‌توانید از چیزی ایراد بگیرید. این دقیقاً همان رویه ای است که این بازی نسبت به نسخه پیشین سری به خود گرفته. این نسخه از بتمن یکی از سرگرم‌کننده‌ترین بازی‌های تل تیل است که دائماً شما در انواع موقعیت‌های عجیب و دشوار قرار می‌دهد.

برداشت منحصر به فرد تل تیل از شرور‌های بازی به شما این اجازه را می‎‌دهد که هم در مقابل آنها قرار بگیرید و هم درکنار آنها، این‌گونه شما قادر هستید تا از آشوب‌های گاتهام حداکثر لذت را ببرید. به طور خلاصه این اثر یک دنباله سرگرم‌کننده از سری بتمن تل تیل است که به تعادل بهتری نسبت به نسخه پیشین دست پیدا کرده. هنوز هم یک تجربه‌ بی نقص نیست، اما قطعاً لذت بخش است.


۴. بازی The Walking Dead: Season Two

  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • نمره متاکریتیک: ۸۰

فصل دوم واکینگ دد روی کلمنتاین جوان و نبرد ناامیدانه اش برای بقا تمرکز می‌کند. اگرچه او در طول سفر خود با بازماندگان زیادی همراه می‌شود، اما سفر او در نهایت هیچ برنده‌ای ندارد. داشتن امید بزرگترین گناهی است که کاراکتر های این بازی مرتکب به آن شدند. عده ی زیادی بر این باورند که تل تیل هیچگاه نتوانست با دنباله های واکینگ دد به موفقیت نسخه اول دست پیدا کند، اما این عنوان با ترکیب کردن لحظات پر تنش و سناریوهای تلخ قطعا نزدیک‌ترین تجربه را به نخستین فصل این سری ارائه می‌دهد. با اینکه این بازی اولین تجربه من در دنیای تل تیل به حساب می‌آید، با گذشت سال‌ها هنوز هم روایت دلخراش و صحنه های هیجان انگیز آن در حافظه‌ام باقی مانده است.


۳. بازی Tales from the Borderlands

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • نمره متاکریتیک: ۸۵

حتی اگر شما هیچ علاقه ای به دنیای بوردرلندز و حال و هوای آن نداشته باشید، بازهم نمی‌توانید انکار کنید که این عنوان یکی از خوش ساخت ترین بازی‌های تل تیل است. قصه ای از دل پاندورا که از زبان دو پروتاگونیست بازی، ریس (کارمند سابق هایپریون) و فیونا (یک کلاهبردار خیابانی) روایت می شود. این بازی مانند یک نامه عاشقانه برای طرفداران بوردرلندز است که در عین حال میتواند برای کسانی که هیچ شناختی از دنیای این سری ندارند لذت بخش باشد.

کارکتر های دوست داشتنی که در همان اپیزود اول شما را مجذوب می‌کنند، جوک‌های بدی که شما را به خنده می اندازند و موسیقی های مناسبی که در بهترین مواقع شروع به پخش شدن می‌کنند. اتمسفر این بازی فراموش نشدنی است. این اثر یک برداشت منحصر به فرد از سنت‌های سری بوردرلنز است– همان قدر دیوانه و همان دیوانه‌وار. این بازی در تمام جهات به دی‌ان‌ای سری بوردرلندز پایبند مانده و ما را به «بازی کردن» یک داستان کلاسیک و حماسی از شکار والت در پاندورا دعوت می‌کند.


۲. بازی The Walking Dead: A Telltale Games Series

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • نمره متاکریتیک: ۸۵

همه چیز از اینجا آغاز شد، وقتی تل تیل با گفتن قصه دلخراش و زیبای کلمنتاین و لی ثابت کرد که گیمرها هنوز هم قدر یک داستان خوب را می‌دانند. داستانی که در دل دنیای واکینگ دد معنای از دست دادن را برای ما بازگو می‌کرد. این اثر امید و ناامیدی را باهم روایت می‌کند. وقتی لی تنها راه رسیدن به رستگاری در دنیای واکرها را مراقبت از دختر کوچکی به اسم کلمنتاین می‌بیند، ما ماجراجویی آن‌ها را میان بازماندگان و مردگان متحرک دنبال می‌کنیم. ماجراجویی‌ای که در بین پر از فراز و نشیب است و در پایان پر از عاطفه.

این بازی در سال ۲۰۱۲ در مقابل نام های بزرگی مانند فارکرای و مس افکت ایستاد و بهترین بازی سال لقب گرفت. این اتفاق به ما یادآوری می‌کند که برای گفتن یک داستان خوب در دنیای بازی‌ها نیازی به ویژگی‌های بصری باشکوه و گیم‌پلی واقع گرایانه نیست، بعضی اوقات تنها یک قصه زیبا کافی است.


۱. بازی The Wolf Among Us

  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • نمره متاکریتیک: ۸۰

اقتباس تل تیل از روی فیبلز در هر قاب مانند یک اثر هنری است. سفر افسانه ها و قصه های خیالی به درون جهانی زشت، مملو از خشونت و بی رحم هیچوقت تا به این اندازه زیبا نبوده. این بازی در کثیف کردن دست پروتاگونیست خود و قرار دادن او در هر مسیری که می‌تواند ترسی ندارد. وقتی شخصیت های مربوط به قصه ها و افسانه های قدیمی در دنیای بی رحم این بازی قرار می‌گیرند و یکی یکی به طور وحشتناکی به قتل میرسند، شما در نقش بیگبی وظیفه پرده برداری از معمای نهفته شده در این قتل های مرموز را دارید.در طی این راه شما با راز ها و اسرار تاریک این شخصیت های داستانی و به خصوص خود بیگبی آشنا می شوید.

به شخصه چیزی که بازی The Wolf Among Us را برای من در رتبه اول لیست قرار می دهد، داستان و اتمسفر منحصر به فردی است که آن را از تمام آثار دیگر تل تیل متمایز میکند. داستان گیرا، انتخاب های چالش برانگیز و متنوع، کاراکتر های به یاد ماندنی، موسیقی، گرافیک و… همه چیز در این بازی در بهترین حالت خود قرار دارد.

همچنین بخوانید: به سوی انتخاب‌های اخلاقی پیچیده‌تر: بازی The Wolf Among Us

جمع بندی

و این بود از «۱۰ تا از بهترین بازی های تل تیل گیمز.» استودیویی که هیچوقت قدرت داستان گویی را دست کم نگرفت و با ساخت آثار انتخاب محور تا قله های صنعت گیم رفت و برگشت. خوش‌بختانه استودیو تل تیل گیمز در آگوست ۲۰۱۹ و پس از فروختن مقدار زیادی از دارایی هایش به ال جی سی اینترتینمت (LGC Entertainment) اعلام کرد که بازهم به ساخت عناوین ماجراجویی انتخاب محور ادامه می دهد. حال فقط می‌توان صبر کرد و امیدوار بود که این استودیو این آثار را با کیفیت قبل ساخته و تحویل طرفداران بدهد.

اگر از این مطلب لذت بردید. می‌توانید فهرست ۱۱ تا از بهترین بازی های داستان تعاملی را نیز از اینجا مطالعه کنید.

یوسف چمنی

برای آیوی از بازی و گاهی سینما می‌نویسم. بنده و بازی‌های ویدئویی برمی‌گردیم به کودکی. علاقه‌مند به ادبیات نمایشی اما دانش آموز رشته ریاضی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا