بالاخره انتظارها به پایان رسید و قسمت نهایی از بخش نهاییِ فصل پایانی اتک آن تایتان منتشر شد! انیمه کم نظیری که حتی مخاطبانی مثل من را که علاقه ای به دنیای انیمهها نداشتم هم از خواب و خوراک انداخته بود. دنیای زیبایی که هاجیمه ایسایاما آن را با ظرافت مثال زدنی ای خلق کرد تا به همه ثابت کند که میشود انیمه های سریالی را طوری ساخت که هرکسی آن را بپسندد. با اینکه نحوه به اتمام رسیدن این انیمه و کند شدن روند پیشرفت داستان از جانب استودیوی محبوب ماپا آزار دهنده شده بود، اما کل اثر آنقدر خوب است که نمیشود از آن گذشت. شاید هر سریال دیگری بود میشد آن را رها کرد ولی اتک، خیر!
حمله به تایتان یک انیمه معمولی و رایج که میشناسید نیست. این نمایشی است که توانسته قلب و ذهن بینندگان در سراسر جهان را مجذوب خود کند و منتقدان را به تحسین وادارد. اما چه چیزی در این انیمه وجود دارد که آن را فوق العاده جذاب می کند؟ درادامه دلایل محبوبیت اتک آن تایتان را بررسی خواهیم کرد.
داستان گیرا
اگر اتک آن تایتان را مشابه بدن انسان تصور کنیم، قلب آن را باید خط داستانی جذاب و گیرای آن دانست. داستان سریال در دنیایی می گذرد که در آن بشریت به دلیل هجوم موجودات غول پیکر انسان نمای معروف به تایتان ها در آستانه انقراض است. آخرین بقایای بشریت در شهرهای بزرگ محصور شده برای محافظت از خود ساکن هستند. این پس زمینه، فضا را برای مبارزه حماسی برای بقا و انتقام جویی انسان ها از این غول ها فراهم می کند که بینندگان را پای دیدن این سریال میخکوب نگه می دارد.
همچنین بخوانید: بهترین انیمه های شبیه Attack on Titan
داستان با ظهور ناگهانی تایتان عظیم الجثه آغاز میشود، موجود انساننمای عظیم که بیرونیترین دیوار شهر را میکوبد و منجر به شکافی فاجعهبار میشود. این مسئله باعث فروریختن دیوارهای نفوذ ناپذیری میشود که انسان ها سالها پشت آن پناه گرفته بودند و حالا همه چیز را از دست رفته میبینند. این رویداد با دنبال کردن شخصیتهای اصلی یعنی ارن ییگر، میکاسا آکرمن و آرمین آرلرت، روایت را به حرکت در میآورد که در دنیایی پر از هرج و مرج و عدم قطعیت رانده میشوند. با پیچشهای داستانی غیرمنتظره، دسیسههای سیاسی و احساس دائمی خطر قریبالوقوع، «حمله به تایتان» روایتی را ارائه میکند که بینندگان را تشنه چیزهای بیشتر میکند.
با پیشروی داستان، بینندگان با اسرار پیرامون تایتان ها، تاریخچه جامعه محصور شده و خاستگاه خود تایتان ها آشنا می شوند. این موضوع جذابیت را عمیق تر می کند و مخاطبان را درگیر می کند زیرا آنها به دنبال پاسخ برای سؤالات بسیاری از نمایش هستند.
تعلیق و پیچش داستانی
جدا از درون مایه داستان و پردازش شخصیت ها، نحوه روایت داستان در این اثر فوق العادست. انتخاب خط داستانی مناسب در بین تمام احتمال های ممکن شاید مهمترین انتخاب ایسایاما برای پردازش داستان بود. هنر ایسایاما شاید در پردازش داستان و شخصیت های اصلی و فرعی واضح باشد اما استادانه ترین کار اون همین انتخاب نحوه روایت داستان و پیشبرد داستان اصلی و خرده روایت های فرعی است.
مهمترین عنصر میخکوب کننده انیمه حمله به غول، تعلیق های بجایی است که در بهترین جاهای داستان قرار داده شده است. قراردادن این تعلیق ها در جای درست باعث شده تا مخاطب نتواند از دیدن انیمه دست بکشد.
شخصیت های پیچیده و عمیق
این ادعا خیلی بزرگ نیست اگر بگوییم تمام شخصیت های «حمله به تایتان» چند وجهی و توسعه یافته هستند که به داستان عمق می بخشند. قهرمان داستان، ارن یگر، به عنوان یک مرد جوان ایده آل گرا که مصمم به ریشه کن کردن تایتان ها است، شروع می کند، اما با مواجهه با وحشت مقابله با تایتان ها، رشد شخصیتی قابل توجهی را تجربه می کند. میکاسا آکرمن، خواهر خوانده ارن، یک سرباز بسیار وفادار و ماهر است، در حالی که آرمین آرلرت، دوست دوران کودکی آنها، هوش و تفکر استراتژیک را به تیم می آورد.
با پیشروی سریال، بینندگان شاهد مبارزات و رشد شخصیتها هستند که باعث میشود آنها نزدیک تر و دوستداشتنیتر شوند. آنها با وسوسه های درونی، معضلات اخلاقی و واقعیتهای خشن دنیایی که در آن زندگی میکنند مواجه میشوند که یک لایهی دیگر به عمق داستان میافزاید.
همچنین بخوانید: 12 بازی رومیزی اقتباسی از انیمه ها؛ برای انیمهبازان بردگیمی
علاوه بر این، حمله به تایتان از ارائه شخصیتهای مبهم اخلاقی ابایی ندارد. این انیمه، مرزهای بین خیر و شر را محو می کند و بینندگان را مجبور می کند با پیچیدگی های طبیعت انسان و انتخاب هایی که مردم در شرایط ناامید کننده می کنند روبرو شوند. شخصیتهایی مانند راینر براون و زیک یگر نمونهای از این ابهام اخلاقی هستند و اقدامات آنها بینندگان را به در نظر گرفتن سایههای خاکستری در چشمانداز اخلاقی داستان به چالش میکشد.
خانواده آکرمن
درمورد شخصیت پردازی بسیار دقیق و غنی صحبت کردیم. اما خانواده آکرمن آنقدر جذاب است که نیاز است جداگانه به آن ها پرداخته شود. میکاسا آکرمن شخصیتی است که از ابتدا شما او و سرنوشتش را دنبال میکنید. علاقه دیوانه وار او به ارن یگر بسیار عالی پرداخته میشود و برای مخاطب به بهترین شکل ممکن این علاقه به نمایش در میآید. از طرفی به نظر من جذابترین شخصیت انیمه یعنی کاپیتان لیوای هم یک آکرمن است. فرمانده ای که شیوه مبارزات و خونسردی او در مواقع مختلف هوش از سر شما میبرد. اما آکرمن ها پیشینه هم دارند و در تاریخ انیمه همواره مبارزان و محافظان خوبی به شمار میرفتند همانطور که میکاسا و لیوای مهارت های زیادی در مبارزه دارند.
انیمیشن و اکشن خیره کننده
سپردن تولید انیمه به ماپا، جدای از بدقولی ها و تاخیرهایی که دارد، نکات مثبتی در طراحی و اکشن ها دارد که کمتر استودیویی به آن ها میرسد. انیمه اتک آن تایتان، به ویژه در طول سکانسهای اکشن شدیدش، از کیفیت انیمیشن قابل توجهی برخوردار است. تجهیزات مانور سه بعدی، وسیله ای که توسط سربازان برای نبرد با تایتان ها استفاده می شود، منجر به صحنه های نبرد هوایی نفس گیر می شود. انیمیشن روان و توجه به جزئیات هم در طراحی شخصیتها و هم خود تایتانهای عظیم به این تجربه همه جانبه میافزایند. البته که ماپا فقط وظیفه تولید فصل چهارم انیمه را برعهده داشته است.
طراحی تایتانها بسیار چشمگیر و قابل توجه است. این موجودات با ظاهر عجیب و غریب و حرکات ترسناکشان، حس ترس و شیفتگی را در بینندگان القا میکند.
مضامین تامل برانگیز
اتک آن تایتان، به مضامین مختلفی میپردازد که مخاطبان را به خوبی در مورد این مفاهیم کنجکاو میکنند. موضوعاتی مانند ترس از ناشناخته ها، عواقب نفرت و انتقام و پیامدهای ظلم. این انیمه از پرداختن به ابهامات اخلاقی ابایی ندارد و بینندگان را وادار می کند تا ماهیت خوب و بد، درست و غلط را زیر سوال ببرند.
یکی از موضوعات اصلی که در جای جای انیمه مشهود است، ترس از ناشناخته ها میباشد. خود تایتان ها نشان دهنده این ترس هستند، زیرا آنها موجوداتی مرموز هستند که اشتهای به ظاهر سیری ناپذیری برای انسان دارند. این ترس از تایتانها و رمز و راز پیرامون منشأ آنها به عنوان پسزمینهای برای مبارزات شخصیتها عمل میکند و جریانی از تنش را در سراسر سریال ایجاد میکند.
همچنین بخوانید: 9 مورد از برترین سریال های جهان از نگاه راتن تومیتوز (Rotten Tomato)
پیامدهای نفرت و انتقام نیز از موضوعات برجسته هستند. شخصیتهایی مانند ارن، بهویژه پس از مشاهده ویرانی زادگاهش و مرگ مادرش، با نفرت عمیق نسبت به تایتانها هدایت میشوند. میل به انتقام و تلفاتی که بر افراد و جامعه بهعنوان یک کل وارد میکند به شیوهای قابل تأمل بررسی میشود.
حمله به تایتان از به تصویر کشیدن عواقب ظلم و ظلم و جنبه های تاریک طبیعت انسان ابایی ندارد. اقدامات دولت برای حفظ کنترل و اقداماتی که برای سرکوب مخالفان انجام خواهد داد، محور اصلی روایت است. این کاوش در پویایی قدرت و تأثیر سیستم های سرکوبگر بر افراد، لایه ای از تفسیرهای اجتماعی و سیاسی را به سریال اضافه می کند.
طراحی دنیا با قواعد تازه
پدیده مرسوم در اکثر انیمه های ژاپنی، خلق دنیایی است که قوانین خاص خود را دارد. روابط اجتماعی، اخلاقیات، رفتار و قابلیت های نوجودات داخل انیمه همگی بر اساس تخیلات و خواسته های تولیدکننده است. این پدیده البته در بازی های ژاپنی هم بسیار مرسوم است و باعث شده تا آثار ژاپنی منحصربفرد و به دور از کلیشه های غربی باشند.
طراحی دنیا در حمله به تایتان بسیار دقیق و در خدمت داستان است و جهانی غنی و پویا را برای تماشاگران ایجاد میکند. این انیمه سریالی در یک جامعه پشت دیوارهای سه گانه می گذرد و هر یک از دیوارها فرهنگ و ساختار اجتماعی خاص خود را دارند. دیوارها با طراحی پیچیده، فرهنگ های منحصر به فرد درون دیوارها و تاریخ تایتان ها همه جنبه هایی هستند که به داستان عمق می دهند و بینندگان را درگیر داستان های ریز و درشت اتک آن تایتان میکند.
داستان تایتان ها و تاریخ جهانِ انیمه به آرامی با پیشرفت سریال رونمایی می شود و لایه هایی از پیچیدگی را به روایت اضافه می کند. هرچه که بینندگان بیشتر در مورد دنیای آن سوی دیوارها و حقیقت پشت تایتان ها اطلاعات کسب میکنند، با دنیایی که ایسایاما برای آن ها ساخته ارتباط بیشتری میگیرند.
فروریختن کلیشه ها
اگر مثل من اهل انیمه نباشید، دنیای فیلم و سریال انیمیشن کم کم برای شما آزار دهنده خواهد شد. بسیاری از سازنده ها یک فرمول موفق را مثل نجات دنیا بارها در آثار خود استفاده میکنند و عملا ما اثر جدیدی را نمیبینیم. اما انیمه ها با سخت دنیای منحصربفرد و پیاده سازی ایده های جاه طلبانه به کلی ورق آثار سرگرمی را برگردانده اند.
انیمه اتک آن تایتان، نه تنها کلیشه های آثار سرگرمی غربی مانند انیمیشن ها دیزی را درهم میشکند، بلکه یک ساختار جدید را انیمه سازی و داستان سرایی ژاپنی معرفی میکند. اکثر انیمه ها آنقدر غرق در اصول انیمه سازی ژاپنی هستند که به مخاطبان دیگر فرهنگ ها را درنظر نمیگیرند. اما حمله به تایتان فرمولی را استفاده کرده که بنظر میرسد موج جدیدی در انیمه سازی پس از خود ایجاد کرده. طوریکه ردپای این انیمه به وضوح در انیمهی فوق العاده وینلند ساگا که بسیار پرطرفدار هم هست هم دیده میشود.
به عنوان نمونه میتوان به این مورد اشاره کرد که ایسایاما با از بین بردن شخصیت های اصلی و شناخته شده سریال هیچ مشکلی ندارد و همین منجر به غیرقابل پیش بینی بودن و احساس واقعی خطر می شود.
تمایل نمایش به ریسک کردن و سرپیچی از انتظارات یکی از جذاب ترین ویژگی های این اثر جذاب است. مرگ شخصیت های قابل توجه تأثیر عمیقی بر داستان و شخصیت های باقی مانده دارد و این عنصر غیرقابل پیش بینی بودن بر تنش و تعلیق حاکم بر سریال می افزاید.
اتک آن تایتان موفق ترین انیمه سریالی حال حاضر
“جادوی انیمه چیزی نیست که همه آن را درک کنند!”
این عبارتی است که در مواجهه با دوست انیمه بازتان در پاسخ به اینکه چرا تا این حد به انیمه ها علاقه دارد خواهید شنید. یا اگر به آنها بگویید انیمه اصلا سرگرمی موردعلاقه شما نیست با این واکنش روبرو خواهید شد که: “حتما انیمه خوب ندیدی!”.
اتک آن تایتان را با قاطعیت تمام باید سریالی دانست که میتواند شما را وارد دنیای انیمه کند. این انیمه با تمام کمی های و کاستی ها و تمام بدقولی ها، یک استاندارد در دنیای سرگرمی ارائه داده که هرکسی را شیفته خود میکند. به عبارتی پس از سالها، حالا انیمه بازها یک عنوان دارند که در به دوست انیمه نبینشان توصیه کنند که حتما آن را ببینند.
ویژگی های منحصربفردی که گفتیم در کنر تعادلی که سازندگان اتک در تولید این شاهکار رعایت کردهاند، باعث شده تا این انیمه در مرز بین آثار ابرقهرمانی غربی و فانتزی شرقی قرار بگیرد تا همه بتوانند از داستان هیجان انگیز آن لذت ببرند. البته که در بین انیمه بین های افراطی هستند افرادی که اتک را خیلی جدی نمیگیرند. نظر شما در رابطه با انیمه اتک آن تایتان چیست؟ آیا آنطور که گفته شد توانستید با آن ارتباط برقرار کنید؟